داده جالب دیگر در مورد نیروی کار مهاجر، توزیع جنسیتی مهاجران است. در سال ۲۰۱۷ تعداد کارگران مرد، ۲۸ میلیون نفر بیشتر از کارگران زن بوده است. در این سال تعداد کارگران مرد ۹۶ میلیون نفر(۵۸درصد) و تعداد کارگران زن ۶۸ میلیون نفر(۴۲درصد) بوده است.

مهاجرت‌های نیروی کار گاه آنقدر شدت می‌گیرند که خصوصیات جمعیت‌شناختی کشورها را دگرگون می‌کنند. برای نمونه در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(GCC)، به استثنای عمان و عربستان، مهاجران بخش عمده جمعیت کشورها را تشکیل داده‌اند. در سال 2019 مهاجران بیش از نیمی از جمعیت این کشورها را تشکیل می‌دادند از جمله 88 درصد از جمعیت امارات متحده عربی، حدود 79 درصد از جمعیت قطر و 72 درصد از جمعیت کویت.

اما در ایران شرایط کاملا فرق می‌کند؛ بازار کار ایران در وضعیت نامطلوبی به سر می‌برد که مهم ترین شاخصه‌های آن پایین بودن نرخ مشارکت و بالا بودن نرخ بیکاری است. براساس گزارش منتشره از سوی مرکز آمار ایران در سال 1398 نرخ مشارکت دربازار کار در میان جمعیت بالای 15 سال ایران 1/ 44 درصد بوده است. این نرخ برای کشورهای منطقه خاورمیانه و آفریقا حدود 50 درصد و در کشورهای آسیای شرقی بالای 60 درصد است

همان‌گونه که از آمارها برمی‌آید در ایران نرخ بیکاری برای افراد بیسواد و کم سواد بسیار پایین است. به سخنی دیگر نیروی کار ساده در ایران در اشتغال کامل قرار دارد و نرخ بیکاری 3 تا 6 درصد عموما نشانگر دوران کوتاه جست‌وجوی کار برای کارگران ساده و کم سوادی است که گاه از یک فرصت شغلی به فرصت شغلی دیگری منتقل می‌شوند.

با این حال علت بیشترین انتقادی که به حضور مهاجران در کشور وارد می‌شود اشغال فضای کار است اما آن روی سکه حضور مهاجران در ایران نشان می‌دهد با توجه به نرخ پایین دستمزدی که طلب می‌کنند هزینه تولید کالا کاهش چشمگیری می‌یابد که خروج آنان می‌تواند هزینه تولید را بالا ببرد.

مدیریت منابع انسانی این روزها بیش از پیش به اصلاح نیاز دارد، از تغییر قوانین مهاجرت تا تسهیل فرآیند اشتغال برای مهاجران،‌کاری که با ایجاد بازارهای رقابتی می‌تواند به نفع اقتصاد میزبان تمام شود، چرا که نیروی متخصص خارجی می‌تواند سبب اشتغال‌زایی و کارآفرینی شود تا نیروی متخصص داخلی نیز از این مزیت بهره ببرد. امروز در پرونده باشگاه اقتصاددانان با استفاده از نظر کارشناسان به بررسی زوایای مختلف این مهاجران کار به ایران پرداخته‌ایم.