مسیر آتی ریسکهای سیاسی
در هفتههای قبل از انتخابات آمریکا و اعلام نتایج غیررسمی، یک واگرایی در انتظارات تورمی فعالان بازارهای ارز و طلا و سرمایهگذاران بازار سرمایه شکل گرفت. فعالان بازارهای ارز و طلا، انتخاب نماینده حزب جمهوریخواه را پیشبینی کرده بودند و انتظارات تورمی بیشتری داشتند و از اینرو قیمتهای ارز و طلا سمت و سوی صعودی به خود گرفته بود. در مقابل سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه انتظار برنده شدن بایدن را در کارزار انتخاباتی داشتند و به همین علت به شدت و عمق ریزشی بازار افزوده شد و به بیانی دیگر فعالان بازار سرمایه اثرات کاهشی تورم انتظاری ناشی از اثر کاهشی آتی قیمت ارز را پیشخور کردند. در آن برهه نسبت قیمت به ارزش خالص داراییهای صندوقهای طلای قابل معامله در بورس به حوالی ۹۰ درصد رسیده بود که گواهی بر واگرایی انتظارات تورمی فعالان بازارهای مذکور است. حال، با توجه به اینکه انتخاب نماینده حزب دموکرات از بیان رسانهها مسجل شده است، واکاوی کلی برنامههای رئیسجمهور منتخب ایالاتمتحده اهمیت دارد.
از منظر گشایش اقتصادی و اثر آن بر دلار، هرچند سیاستهای تعاملی حزب دموکرات به نسبت حزب جمهوریخواه روی کاغذ منعطفتر بهنظر میرسد، اما با نگاهی به عملکردهای گذشته این حزب، بازگشت کامل و بدون قید و شرط آمریکا به معاهده برجام بسیار بعید به نظر میرسد و تنها تفاوت این دو حزب در شدت تحریمهای فعلی علیه ایران است. با توجه به اینکه ارزش ذاتی نرخ دلار در محدوده ۲۱ هزار تومان تا ۲۶ هزار تومان است و تفاوت چندانی با نرخ بازار آزاد ندارد، همچنین با توجه به پیشخور شدن اثرات انتخاب بایدن بهعنوان رئیسجمهور منتخب بر بازار سرمایه، انتظار کاهش شاخص بهدلیل کاهش آتی قیمت ارز بهعنوان مولفه اسمی اثرگذار نمیرود. هرچند بایدن قبل از انتخابات، افزایش تعاملات با ایران را در برنامههای خود گنجانده بود اما بهدلیل نزدیک بودن قیمت بازار به ارزش ذاتی دلار حتی درصورت اجرایی و عملی شدن برنامهها و سیاستهای بایدن در مقابل ایران، اثر کاهشی بر قیمت ارز را نمیتوان متصور شد و صرفا از شدت رشد آتی نرخ ارز کاسته میشود.
از بعد درآمدی، دولت هر چند درآمد حاصل از فروش نفت همانند سابق، نقش حیاتی را در بودجه دولت ندارد اما نمیتوان از اثرات مهم آن بر درآمد دولت اغماض کرد. بنا به گفته معاون امور اقتصادی و بودجه سازمان برنامه و بودجه در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در بودجه سال ۱۴۰۰، فروش نفت ۶۵۰ هزار بشکه با قیمت ۴۰ دلار در نظر گرفته شده است که به نسبت سال بودجه ۱۳۹۹ نرخ و مقدار فروش کمتری پیشبینی شده است. سیاستهای بایدن از دو کانال بر این بخش بودجه اثرگذار است، یکی درصورت کاهش شدت و سختگیری افراطی تحریمها که منتج به کاهش هزینههای فروش در راستای دور زدن تحریمها میشود و دیگری برنامههایی که بر عرضه جهانی و در ادامه بر قیمت نفت اثرگذار است. بایدن در تلاش است تا بودجه را صرف پروژههای سوخت فسیلی نکند و همچنین انتظار میرود دولت بایدن مقرراتی وضع کند که هزینههای تولید نفت شیل را با ابزارهایی همچون مالیات افزایش دهد که در این راستا موسسه گلدمنساکس افزایش هزینه ۵ دلاری به ازای هر بشکه نفت را تخمین زده است. پس با در نظر گرفتن این مورد که سیاستهای بایدن در راستای توجه به انرژی پاک و کاهش تولید نفت شیل است، عرضه نفت کاهش مییابد و در ادامه چشمانداز قیمتی آن در سال ۲۰۲۱ صعودی است. در نتیجه قیمت ۴۰ دلار فعلی که در بودجه در نظر گرفته شده است، دور از انتظار نیست و در مجموع این اتفاقات میتواند به کاهش انتظارات تورمی در ایران بینجامد.
با توجه به اینکه بیش از ۵۵ درصد و در برخی برهههای زمانی بیش از ۶۵ درصد از ارزش کل بازار سرمایه شامل صنایع کامودیتیمحور است، بررسی سناریوهای پیش روی کامودیتیها برای برآورد صحیح از چشمانداز بازار بسیار حیاتی است. با روند فعلی شیوع ویروس کرونا و تعطیلات، قرنطینههای مقطعی و سینوسی در اقصی نقاط جهان، به نظر میرسد این روند ادامه داشته باشد و دولتها در جهت راهاندازی مجدد اقتصاد و جلوگیری از رکود و افزایش آمار بیکاری بستههای محرک اقتصادی را کمافیالسابق بهکار بندند. این سیاست انبساطی در نهایت منجر به افزایش حجم نقدینگی و تورم خواهد شد و در ادامه کامودیتیها افزایش قیمت را تجربه خواهند کرد. یکی از تفاوتهای برنامههای بایدن و ترامپ در این مورد بود که ترامپ بسته محرک جدیدی به میزان ۶/ ۱هزار میلیارد دلار مدنظر داشت درحالیکه بسته محرک بایدن حدود ۴/ ۲هزار میلیارد دلار بوده و این اختلاف، با توجه به مرجعیت دلار در تبادلات جهانی و جایگاه ویژه ایالاتمتحده میتواند اثر محسوسی بر فزونی قیمتها داشته باشد. در نتیجه برای صنایع کامودیتیمحور و همچنین کلیت بازار از این جنبه میتوان چشماندازی مثبت متصور شد. همچنین با توجه به ادعاهای اخیر شرکتهای دارویی همانند فایزر و مدرنا با موفقیت چشمگیر در مرحله سوم، امید ریشهکن شدن کرونا بیش از پیش شده که هنوز در مرحله راستیآزمایی است و در صورت موفقیت بشر در حل این معضل، تقاضای جهانی کامودیتیها بهدلیل راهاندازی مجدد کسب و کارها روند صعودی به خود میگیرد که در نهایت منجر به افزایش قیمت کامودیتیها میشود که بازهم در این سناریو اثر مثبتی بر چشمانداز بازار سرمایه خواهد داشت.