حرکت در جهت معکوس
بر اساس گزارش اخیر، در تابستان سال ۱۳۹۹ نرخ بیکاری در کشور ما کاهش یکدرصدی داشته و از ۵/ ۱۰ درصد در تابستان سال گذشته به ۵/ ۹ درصد در سالجاری رسیده و این میزان کمترین نرخ بیکاری از بهار ۱۳۹۶ تاکنون بوده است، در نگاه اول ثبت رکورد در کاهش نرخ بیکاری آنهم در شرایط محدودیتهای شدید اقتصادی، تحریم بیسابقه نظام سلطه علیه نظام و مردم ما و بهویژه طغیان کرونا در جهان، موفقیت چشمگیری بهنظر میرسد، چراکه در زمان جولان تقریبا یکساله کرونا در جهان همه شاخصهای کلان اقتصادی در همه کشورها با افول و کاهش مواجه بوده و نرخ بیکاری در اکثر کشورهای جهان افزایش داشته است، بنابراین کاهش نرخ بیکاری در ایران ما را به بررسی دلیل این امر بهویژه بررسی و تحلیل همگرایی یا واگرایی سایر شاخصهای اصلی بازار کار با این موفقیت ظاهری فرا میخواند. در بررسی سایر شاخصهای بازار کار، دو شاخص اصلی «نرخ مشارکت اقتصادی» و «نسبت اشتغال» حرف بیشتری برای گفتن دارند و از قضا این دو شاخص به ما میگویند نهتنها موفقیت چشمگیری نداشتیم، بلکه در بازار کار با یک نوع تهدید نیز مواجه شدهایم.
نرخ مشارکت اقتصادی که به آن جمعیت فعال اقتصادی نیز گفته میشود، یکی از متغیرهای مهم بازار کار است که نشان میدهد از هر ۱۰۰ نفر که سنشان ۱۵ سال یا بیشتر است، چند نفر شاغل هستند یا بیکار بوده و برای کارکردن آمادگی دارند، بقیه بهعنوان جمعیت غیرفعال شناخته میشوند. این شاخص در تابستان ۱۳۹۸ در کشور ما ۹/ ۴۴ درصد بوده و در تابستان ۱۳۹۹ به ۸/ ۴۱ درصد کاهش یافته است. بهعبارتی جمعیت فعال کشور از ۲۷ میلیون و ۶۴۵ هزار نفر به کمتر از ۲۶میلیون و ۱۹هزار نفر رسیده و بیش از یک میلیون و ۶۲۶ هزار نفر از بازار کار خارج شدهاند.
همچنین تعداد شاغلان فصل تابستان سالجاری از تعداد شاغلان تابستان ۹۷ (۹/ ۲۳میلیون نفر) و تابستان ۹۶ (۸/ ۲۳میلیون نفر) نیز به ترتیب حدود ۴۰۰ و ۳۰۰ هزار نفر کمتر است. اگر چنانچه از تاثیر کرونا بر بازار کار صرفنظر کنیم، باید نسبت به افول بازار کار هشدار داده و تدابیر موثرتری را طلب کنیم، چراکه در یک سال گذشته تعداد جمعیت غیرفعال کشور افزایش ۳/ ۲ میلیون نفری داشته است که با توجه به روند روبه سالمندی جمعیت کشور و نرخ باروری بسیار پایین بهویژه در سالهای اخیر که با رواج مفاهیمی مثل «پدیده ازدواج سفید» یا نهادینهشدن باور «فرزند کمتر زندگی بهتر» در بین اقشار مختلف بهویژه زوجهای جوان سرعت گرفته است، وضعیت نرخ مشارکت و نسبت اشتغال، هشداری جدی در سالهای آتی کشور را گوشزد میکند، البته جمعیت شاغل کشور در تابستان سالجاری نسبت به تعداد ۹/ ۲۲ میلیون نفری شاغلان کشور در فصل بهار امسال افزایش حدود ۶۰۰ هزار نفری داشته است که این موضوع تا حدودی از رفع محدودیتهای مربوط به کسب وکارها در پیک اول کرونا تاثیر پذیرفته است.
با این وجود بازار کار ما هم همزمان با کل دنیا در دوره کرونا آسیب قابلتوجهی دیده و به لحاظ آماری عقبگرد سه ساله را رقم زده است، اما در مقایسه با وضعیت جهان بازار کار ایران وضعیت نسبتا خوبی داشته و بسیار امیدوارکننده بوده است. در یک سال گذشته کرونا موجب از بین رفتن ۳/ ۱۷درصد از مشاغل جهان، یعنی بیکار شدن حدود ۴۹۵ میلیون نفر شده است که در مقایسه با کاهش ۹/ ۴ درصدی اشتغال ایران رقم بسیار بالایی است، از این نظر بازار کار ایران در زمینه کنترل آثار کرونا بر اشتغال از موفقیتی بیش از ۷۲ درصد نسبت به بازار کار جهان برخوردار بوده است.
همزمان کاهش تولید ناخالص داخلی ایران نیز نسبت به جهان وضعیت مناسبتری داشته و در مقابل کاهش ۵/ ۵ درصدی تولید ناخالص جهان، میزان کاهش تولید ناخالص داخلی ایران ۵/ ۳ درصد بوده است. در این میان باید نسبت اشتغال را با جدیت و تمرکز بیشتری مورد مداقه قرار داد، چراکه هرچند نرخ مشارکت اقتصادی بیانگر ظرفیت بالفعل و بالقوه کار و پیشرفت است و ممکن است بخش بالقوه همانگونه که در ۱۵ سال اخیر تقریبا راکد بوده، به عبارتی همواره بین۱۰تا ۱۳ درصد جمعیت فعال بیکار بودهاند و در نتیجه تاثیری در خلق ارزش افزوده و پیشرفت کشور نداشتهاند و رشد و پیشرفت کشور توسط ۸۷ تا ۹۰درصد جمعیت فعال که شاغل بودهاند، اتفاق افتاده است. نسبت اشتغال (نسبت شاغلین به جمعیت در سن کار) ظرفیت واقعی و بالفعل سرمایه انسانی کشور است و میانگین جهانی این شاخص حدود۶۰درصد بوده و در کشورهای با درآمد بالا بعضا به بیش از ۷۵درصد هم میرسد. نسبت اشتغال نشان میدهد در کشور ما از هر ۱۰۰ نفر جمعیت در سن کار، کمتر از ۳۸ نفر کار میکنند و در صورت عدم اتخاذ تدبیر صحیح نسبت به ارتقای نسبت اشتغال در سالهای آتی که نسبت جمعیت جوان به کل جمعیت در سن کار کاهش پیدا خواهد کرد، نسبت اشتغال نیز بیش از این کاهش یافته و بهخودی خود به یکی از نقاط ضعف و آسیبهای جدی بازار کار و اقتصاد کشور تبدیل خواهد شد.