تنوع دارایی در صندوقها
تا انتهای خرداد ۱۳۹۹
رشد قابلملاحظه بورس و استقبال سرمایهگذاران و مردمان عادی از بازار سهام باعث شد که شرکتهای خصوصی که در گذشته چندان علاقهای به بورسی شدن نداشتند تشویق به عرضه بخشی از سهام شرکتهای خود در این بازار شوند. همچنین حجم معاملات افزایش یافت و به قول فعالان بازار سرمایه، این بازار به بلوغ بیشتری رسیده است. افزایش عمق بازار سرمایه به این معنی است که تعداد وسیعی از انواع شرکتها و کسبوکارها در این بازار عرضه میشوند، سازوکار و قوانین مناسبی برای نظارت بر خرید و فروش سهام این شرکتها وجود دارد و سرمایهگذاران با مطالعه و دانش بیشتری اقدام به سرمایهگذاری در این بازار میکنند. البته نقش شبکههای اجتماعی و کانالهای آموزشی رایگان را در تعمیق و افزایش آگاهی در این بازار نمیتوان نادیده گرفت، هرچند که نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار بر محتوای این شبکهها و کانالها هنوز اجرایی نشده است. هر قدر تعداد و تنوع فعالیت شرکتهای عرضه شده در بازار سهام بیشتر باشد، تنوع ابزارهای سرمایهگذاری در این بازار بیشتر میشود و نهادهای نظارتی بسترهای قانونی را برای مدیریت این بازار تعمیقیافته، توسعه میدهند. اما مزیت بازار سهام نسبت به دیگر داراییها چیست؟ بازار سهام تنها بازاری است که نسبت به دیگر بازارها جدید و مدرن است. فعالان بازار سهام باید هر روز اطلاعات خود را بهروز کنند و از همه مهمتر درست مانند سرمایهگذاری در یک استارتآپ، همه سرمایهگذاران بورسی میدانند که هر تصمیمی در مورد سرمایهگذاری در سهام یک شرکت، تبعات مثبت یا منفی برای آنها دارد و هیچ تضمینی جز اعتماد به دانش و مطالعه سرمایهگذار وجود ندارد. به این معنی که در صورت متحملشدن ریسک زیاد در سرمایهگذاری در یک سهم، اصل سرمایه میتواند از بین برود. درحالیکه در دیگر داراییها تقریبا چنین اتفاقی در ایران محال بوده است؛ قیمت ملک همیشه افزایشی بوده است. سپرده و اوراق، تضمین بانک یا دولت را دارد و طلا همیشه بهعنوان یک کالای پساندازی، ارزش ذاتی خود را داشته است، اما بازار سهام متفاوت است. سرمایهگذار میتواند اصل سرمایه خود را با سرمایهگذاری در یک شرکت بورسی با ورشکست شدن آن شرکت یا منحل شدن فعالیت آن از دست بدهد. چنین اصل مهمی مسوولیت سرمایهگذاری را به عهده خود سرمایهگذار میگذارد و همین باعث میشود سرمایهگذاران به دقت میزان تحمل ریسک خود را بالا و پایین کنند و سعی کنند بدون مطالعه و دانش وارد این بازار نشوند. اما چطور عرضه عمومی سهام شرکتهای استارتآپی میتواند بسیار مثبت باشد؟ به چند عامل مهم در این راستا میتوان اشاره کرد: ۱- با عرضه شدن سهام شرکتهای استارتآپی، آگاهی عمومی جامعه در مورد اکوسیستم استارتآپی افزایش مییابد به این معنی که سرمایهگذاران و فعالان اطلاعرسانی بازار اقدام به شناختن بیشتر این شرکتها، نحوه عملکرد آنها و نحوه سودآوری و شناخت بازار این شرکتها میکنند. آنها گزارش مینویسند، آنها مجبور به افزایش آگاهی و مطالعه بیشتر در نحوه فعالیت این شرکتها میشوند. حسابهای مالی آنها را بررسی میکنند و نهادهای نظارتی مجبور به تعبیه قوانین مناسب این شرکتها میشوند تا بتوانند از منافع سرمایهگذاران و مالکان شرکتها محافظت کنند. ۲-شرکتهای استارتآپی نیز منضبطتر میشوند. آنها مجبور به ارائه حسابهای مالی در دورههای مالی که سازمان بورس الزام میکند، هستند. همچنین این شرکتها باید با حسابرسان سازمان همکاریهای لازم را داشته باشند و عملکرد مالی خود را بهصورت شفاف و سازمانیافتهای در سایت کدال بارگذاری کنند. ۳- بازار سرمایه یک ابزار PR و اطلاعرسانی برای شرکتهای استارتآپی محسوب میشود. به این معنی که با برگزاری مجامع سالانه و فصلی، ارتباط این شرکتها با سرمایهگذاران و بخش بزرگتری از جامعه فراهم میشود. رسانهها در مورد گزارش عملکرد مالی این شرکتها بیشتر و بیشتر گزارش میدهند و بهطور خلاصه فعالیت این شرکتها و موفقیت یا شکست آنها در معرض دید همه جامعه قرار میگیرد و نه فقط به افرادی که به این اکوسیستم علاقه دارند. موفقیت یک شرکت استارتآپی که افزایش سودآوری چندبرابری داشته است میتواند مثل یک بمب تبلیغاتی برای سرمایهگذاران و فعالان بازار سهام عمل کند و سرمایهگذاران سنتی جامعه را به سرمایهگذاری در این بخش علاقهمند کند. ۴- ورود شرکتهای استارتآپی به تنوع بخشی صنایع در بازار سهام کمک شایانی میکند. صندوقهای بورسی با ریسک میانگین یا زیاد و سبدگردانهای اختصاصی برای سرمایهگذارانی که ریسک بیشتر را دوست دارند میتوانند بخشی از سرمایهگذاری خود را به سرمایهگذاری در استارتآپهای لیست شده اختصاص دهند و از این طریق اصل تنوع بخشی را در چیدن داراییهای خود بهبود دهند. حتی صندوقهای محافظهکار نیز میتوانند با اختصاص درصد کمی از داراییهای خود به شرکتهای استارتآپی لیستشده به داراییهای خود تنوع ببخشند. ۵- ورود و خروج سرمایه در استارتآپها تسهیل میشود و نقدینگی برای ورود بنیانگذاران جدید و خروج از سرمایهگذاری فراهم میشود. در این صورت بقای استارتآپها منوط به وجود بنیانگذاران آن نخواهد بود، ارزشگذاری یک شرکت استارتآپی برای سرمایهگذاری توسط بازار سهام مورد قبول همه سرمایهگذاران است و هیچجای اعتراض و شک و شبهه را باقی نمیگذارد. همچنین خروج از سرمایهگذاری در یک شرکت استارتآپی لیستشده بسیار آسانتر از یک شرکت استارتآپی لیستنشده است. از طرفی در صورت عدم تمایل بنیانگذاران به ادامه فعالیت، شرکتهای استارتآپی میتوانند با سرمایهگذاران و بنیانگذاران تازهنفس که از طریق بورس وارد میشوند به حیات خود ادامه داده و به شیوه دموکراتیکتری نسبت به قبل مدیریت شوند.