کسری بودجه در همه جا
فرصتها و تهدیدهایی که سقوط قیمت نفت بهوجود آورده نخستین مراحل بحرانهای ژئوپلیتیک حاصل از همهگیری ویروس کروناست که سیاستگذاران باید در ماهها و سالهای آینده با آنها دست و پنجه نرم کنند. همانطور که تاریخ نشان میدهد، یک تغییر بزرگ در بازارهای انرژی زمینهساز تحولات ژئوپلیتیک است. برای مثال حرکت از زغالسنگ به سمت نفت سبب شد کشورهای خاورمیانه از لحاظ استراتژیک در جایگاه بسیار بالا قرار بگیرند و رونق اخیر در بخش نفت شیل در آمریکا سبب شده این کشور به صادرکننده این ماده خام تبدیل شود. اما حالا اختلالی در شرایط پدید آورده که ابعاد گسترده دارد و میتواند زمینه تغییر روابط قدرت را فراهم کند.
درحالحاضر تمرکز واشنگتن بر این موضوع است که چطور میتوان صنعت نفت آمریکا را نجات داد. زیرا بخش بزرگی از این صنعت بهدلیل سقوط قیمت نفت تحت فشار شدید قرار دارد. اگرچه این تمرکز قابل درک و ضروری است اما واشنگتن باید برای رسیدگی به اولویتهای دیگری که بحران همهگیری ویروس کرونا بهوجود آورده زمان بگذارد. سیاستگذاران باید به چالشها و فرصتهای مختلفی که بهوجود آمده توجه کنند. واشنگتن باید برای شکنندگی یا حتی فروپاشی اقتصادی چند کشور و ریسکهایی که این تحول به همراه دارد آماده باشد. برای تعدادی از صادرکنندگان نفت سقوط قیمت این ماده خام عاملی نابودکننده است. هیچ یک از تولیدکنندگان بزرگ نمی توانند با قیمتهای زیر ۴۰ دلار برای هر بشکه نفت، بودجه خود را متوازن کنند.بنا بر اعلام صندوق بینالمللی پول به استثنای قطر، تمامی کشورهای خاورمیانه به قیمت حداقل ۶۰ دلار برای نفت نیازمند هستند. الجزایر به قیمت ۱۵۷ دلار نیاز دارد تا بودجه خود را متوازن کند و این در حالی است که متوسط قیمت نفت برنت در یک ماه اخیر ۲۰ دلار در هر بشکه بوده است. بدون تردید قیمت سر به سر نفت، تنها یکی از عواملی است که بر میزان آسیبپذیری تولیدکنندگان این ماده خام در برابر آشوبهای سیاسی و اجتماعی اثر میگذارد. کشورهایی که اقتصادی متنوعتر دارند از جمله امارات، مکزیک و روسیه، در وضعیت بهتری هستند اما کشورهایی نظیر عربستان و الجزایر که نرخ برابری ثابت دارند به شکل خاص آسیب پذیرند. زیرا آنها برای کمک به ثبات ارزش پول ملی شان باید از ذخایر ارزی خارجی خود برداشت کنند.
برخی کشورها میتوانند از هزینهها بکاهند و برخی میتواند استقراض کنند. اما بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ نفت چنین گزینههایی برای انتخاب ندارند و برخلاف سقوط قبلی قیمتها در سال ۲۰۱۶، شوک کنونی در قیمتها پس از یک دوره ثبات در قیمتها و سطح بالای قیمتها رخ نداده که کشورهای یاد شده توانسته باشند وضعیت مالی خود را سامان ببخشند. قبل از شروع بحران کنونی، قیمت نفت در محدوده ۵۰ تا ۷۰ دلار نوسان میکرد، یعنی پایینتر از رقم لازم برای جلوگیری از کسری بودجه بسیاری از تولیدکنندگان. اقتصاد عراق، عمان، الجزایر، نیجریه، اکوادور، آنگولا و ایران به شدت در برابر سقوط قیمت نفت آسیب پذیر است. همه آنها دچار فروپاشی اقتصادی نخواهند شد، اما بسیاری از این کشورها حتی نمی توانند حقوق کارکنان دولت را بدهند، چه رسد به صرف هزینه برای توسعه زیرساختها و موارد دیگر از جمله امنیت.
همین یک مورد که بسیاری از کشورها توان تامین هزینههای امنیتی خود را ندارند، باید زنگهای خطر را برای ایالاتمتحده و جهان به صدا درآورد. این پرسش همواره برای سیاستگذاران، متخصصان امنیت ملی و سیاستمداران مطرح بوده که چطور باید از تبدیل شدن مناطق بیثبات و فاقد حاکمیت به بهشت امن برای گروههای تروریستی و مافیای مواد مخدر جلوگیری کرد. عراق و نیجریه برای امنیت ملی آمریکا اهمیت بالایی دارند. هر دو کشور با بحرانهای رو به رشد مواجه هستند و این بحرانها بهطور بالقوه تبعات جدی برای منافع آمریکا دارد.
در عراق، دولت با مشکلات عمیق مالی مواجه است. درآمد نفتی عراق که ۹۰ درصد درآمد بودجه این کشور را تشکیل میدهد در ماه مارس ۴۶ درصد کاهش یافت. یعنی قبل از اینکه اثرات کامل بحران همهگیری ویروس کرونا بر بازار نفت مشاهده شود. فروپاشی مالی، اثرات بسیار زیانبار بر تلاشهای این کشور برای مقابله با داعش دارد و نیز مانعی بزرگ در برابر تامین خواستههای نسل جوان عراق بهوجود خواهد آورد. اقتصاد نیجریه نیز در وضعیتی وخیم قرار دارد. قبل از اعمال محدودیتهای شدید برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، اقتصاد نیجریه تازه درحال خروج از رکود بود. نشانههای شروع ناآرامیهای اجتماعی افزایش یافته و رئیسجمهور که قبلا یک نظامی بوده برای حفظ آرامش میتواند از ارتش کمک بگیرد اما این کار مشروعیت و تاثیرگذاری مبارزه دولت با شورش اسلامگرایان در شمالشرق نیجریه را تضعیف میکند و این یک عامل برای تشدید ناآرامیها در کل منطقه خواهد بود.
بحران حاصل از شیوع ویروس کرونا و سقوط قیمت نفت مهم ترین دغدغه کشورهای منطقه است. با توجه به اینکه بعید است این بحرانها در ماههای آینده از میان بروند، شرایط در خاورمیانه و شمال آفریقا برای مدتی طولانی بحرانی خواهد بود. اقدامی که در این دوره باید انجام شود جلوگیری از شکلگیری تنش در روابط آمریکا و عربستان است. عربستان و دیگر اعضای اوپک ماه قبل برای توافق بر سر کاستن از عرضه نفت دلایل و انگیزههای مختلفی داشتند. در مورد عربستان، یکی از این دلایل، افزایش شدید خصومت برخی از اعضای کنگره آمریکا علیه این کشور بود. آنها قبلا از روابط چندجانبه عربستان با آمریکا بسیار خوشحال بودند، اما این وضعیت تغییر کرده است. این گروه از نمایندگان که زمانی از شراکت دو کشور طرفداری میکردند به ناگهان آشکار کردند که اگر عربستان از تولید نفت خود نکاهد تا از سقوط آزاد قیمت نفت جلوگیری شود، آنها روابط اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک خود را با این کشور قطع خواهند کرد. این تهدیدها نشاندهنده شکنندگی روابط دو کشور است. اگر قیمت نفت همچنان کاهش یابد اعضای کنگره تلاش میکنند عربستان را برای وضعیتی که این کشور نقش بزرگی در بهوجود آمدن آن نداشته، مجازات کنند. این یک فشار قابل ملاحظه بر حکومت عربستان است و این فشار درحالی وارد میشود که نه ایالاتمتحده و نه منطقه خاورمیانه، تحمل تشدید ناآرامیها را ندارد. جنبه دیگر بحران همهگیری ویروس کرونا و سقوط قیمت نفت، آشکار شدن نیاز به همکاریهای فراگیرتر و عمیقتر بین تولیدکنندگان این ماده خام است. بهویژه باید بین عربستان و آمریکا چنین تحولی رخ دهد.