سرعت‌گیر رشد اقتصادی

۱- کاهش سرمایه‌گذاری در بخش عمومی: یارانه هزینه‌ای است که در هر دوره به‌صورت مداوم بر هزینه‌های دولت تحمیل می‌شود، هزینه‌ای که می‌تواند در جهت توسعه کالای عمومی و بهبود زیرساخت‌ها صرف شود به نحوی که افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی را رقم زند. در برخی کشورها مصارف پرداخت یارانه انرژی از بودجه بخش آموزش و سلامت نیز فراتر رفته است. اصلاحات نظام یارانه و بازتخصیص بخشی از منابع حاصل از آن در جهت ارائه خدمات و کالاهایی که بهره‌وری عمومی را افزایش دهد در بلندمدت از رشد اقتصادی حمایت می‌کند. 

 ۲- عدم برقراری توازن مالی: هزینه یارانه برای دولت می‌تواند به نحوی افزایش یابد که توازن مالی را بر هم زده و کسری بودجه را تشدید کند. در این صورت لازم است راهکاری برای جبران کسری بودجه اتخاذ شود که چنانکه در موارد زیر توضیح داده شده هر یک از این راهکارها به نحوی بر رشد اقتصادی تاثیر منفی خواهد داشت:

* افزایش مالیات‌ها: باید توجه داشت که افزایش مالیات بر دستمزد از عرضه نیروی کار و با افزایش مالیات بر سرمایه از انگیزه سرمایه‌گذاری می‌کاهد که به این ترتیب هر دو بر حجم تولید ملی تاثیر منفی می‌گذارند. 

* کاهش هزینه‌های دولت: در این صورت لازم است از سایر مصارف دولت کاسته شود که برای تصمیم‌گیری در این زمینه باید میان فواید یارانه انرژی و فواید سایر مصارف مصالحه صورت گیرد.

* استقراض از بانک مرکزی: اگر چه استقراض از بانک مرکزی در یک دوره بلامانع است؛ اما تداوم کسری بودجه و استقراض از بانک مرکزی حالت ناپایداری را رقم می‌زند که در بلندمدت بانک مرکزی را به افزایش پایه پولی واداشته که در نتیجه افزایش تورم و کاهش ثبات اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.

۳- کاهش سرمایه‌گذاری در بخش انرژی: قیمت پایین انرژی حاشیه سود تولیدکنندگان را در این زمینه کاهش داده و بخش خصوصی را از سرمایه‌گذاری در بخش انرژی بازمی‌دارد. در صورت تداوم سرمایه‌گذاری ناکافی در بخش انرژی، توسعه نامتناسب ظرفیت تولید می‌تواند فعالیت‌های صنعتی را نیز با محدودیت مواجه کند و به مانعی جدی برای رشد اقتصادی بدل شود. مورد مطالعاتی مفرط در این زمینه گرجستان در سال ۲۰۰۴ است که به‌دلیل قیمت بسیار پایین انرژی از تامین بودجه لازم برای توسعه زیرساخت‌ها بازمانده و تنها در ساعات محدودی از روز قادر به تامین برق مورد نیاز خانوارها بوده است (Gilauri, ۲۰۱۶). 

۴- کاهش توان رقابتی بخش خصوصی: با اینکه در کوتاه‌مدت اصلاحات یارانه انرژی موجب افزایش قیمت انرژی و هزینه تولید می‌شود، اما در بلندمدت با افزایش انگیزه سرمایه‌گذاری بر تحقیق و توسعه برای افزایش بهره‌وری انرژی موجب بازنگری در فعالیت‌ها و فرآیندها شده و مصرف را کاهش می‌دهد. همچنین باید توجه داشت که در کوتاه‌مدت نیز در صورت اتخاذ سیاست پولی مناسب و عدم افزایش حجم پایه پولی پس از اندک زمانی بر تورم انتظاری غلبه شده و افزایش قیمت حامل‌های انرژی نمی‌تواند به تنهایی سطح عمومی قیمت‌ها را افزایش دهد و نگرانی بیش از حدی از تاثیر آن بر افزایش هزینه تولید وجود دارد، در حالی که از سوی دیگر این اقدام در بلندمدت می‌تواند با کاهش کسری بودجه و افزایش ثبات و کاهش نوسانات اقتصادی از رقابت‌پذیری کسب‌و‌کارها و امکان جذب سرمایه توسط آنان حمایت کند. 

۵- ایجاد انگیزه برای قاچاق: پایین‌تر بودن قیمت سوخت از قیمت آن در کشورهای همسایه مشخصا انگیزه بالایی برای قاچاق به‌وجود می‌آورد؛ به‌طوری‌که قاچاق سوخت پدیده‌ای فراگیر در مناطقی از جمله شمال آمریکا، شمال آفریقا، خاورمیانه، بخش‌هایی از آسیا و جنوب صحرای آفریقا بوده است. پدیده‌ای که موجب هدررفت منابعی می‌شود که می‌توانسته برای رشد و توسعه مورد استفاده قرار گیرد.

راهکارها: با وجود تبیین تاثیر منفی یارانه انرژی بر رشد اقتصادی و لزوم تصحیح آن، نمی‌توان اصلاحات ناگهانی را نیز به‌عنوان سیاستی قابل‌تجویز پذیرفت، چرا که با توجه به مطالعه تجربیات کشورها و نیز تجربیاتی که پیش‌تر در ایران نیز رقم خورده است باید توجه داشت که افزایش ناگهانی قیمت حامل‌های انرژی همواره با نارضایتی‌های اجتماعی همراه بوده که با برانگیختن آشوب‌های اجتماعی مانع از پیاده‌سازی اصلاحات می‌شود. درس‌آموخته‌ها از موارد موفق تجربیات کشورها 

(Clements, ۲۰۱۳) نکات ارزشمندی را در اختیار قرار می‌دهد که عبارتند از:

* پرداخت یارانه نقدی و نیز معرفی سوخت جایگزین به میزان قابل توجهی از نارضایتی اجتماعی کاسته و اصلاحات را اجراپذیر می‌کند. پرداخت یارانه نقدی اگر چه همچنان ممکن است کمکی به دو پیامد نخست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت نکند، اما راهکاری مناسب برای جلوگیری از سایر پیامدها است ضمن آنکه اثر بازتوزیعی آن نیز قابل توجه است. 

* میزان موفقیت اصلاحات و پذیرش آن توسط مردم به میزان چشمگیری از میزان مقبولیت دولت‌ تاثیر می‌پذیرد، حال آنکه دولت‌ها اغلب هنگامی تصمیم بر اصلاحات می‌گیرند که با بحران‌های مالی مواجه شده‌ و از میزان مقبولیت آنها کاسته شده است. بنابراین تاکید و توجه مداوم به لزوم اصلاح یارانه انرژی امری ضروری می‌کند تا پیش از وقوع بحران و در زمان مناسب اصلاحات لازم صورت گیرد.

* در برخی موارد مشاهده می‌شود اصلاحات با موفقیت پیاده‌سازی شده، اما به‌دلیل تغییر در دولت‌ها و سیاست‌ها تداوم نیافته‌ است. بنابراین لازم است طراحی اصلاحات و ساختاری که برای پیاده‌سازی و نظارت بر آن تعیین می‌شود از استقلال نسبی برخوردار بوده و تداوم اجرا را تضمین کند.

 منابع در آرشیو روزنامه موجود است