ارتقای دانش مالی
در واقع نقدینگی، موتور محرک بازارهای مالی است و اکنون حجم بالای نقدینگی موجود در بازار سرمایه، رشد ۳۰ درصدی شاخص کل بورس تهران را در دو ماهه اخیر رقم زده است. در همین راستا یکی از دلایل هجوم نقدینگی به بازار سرمایه در این چند هفته اخیر، جذابیت بالای بازار سرمایه برای سرمایهگذاری در مقایسه با بازارهای موازی یعنی بازارهای طلا، سکه، دلار و مسکن بوده است که بازدهی بالاتری نسبت به بازارهای رقیب برای سرمایهگذاران به ارمغان آورده است.
جذابیت بازار سرمایه را اینطور میتوان تفسیر کرد که با توجه به رشد دلار و افزایش نرخ تورم در سال ۱۳۹۸، سرمایهگذاران بهدنبال راهی برای حفظ ارزش سرمایه خود از مسیر تبدیل ریال به سهام هستند چراکه یکی از کارکردهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه حفظ ارزش سرمایه در مقابلتورم بوده و بحث موجود دیگر، بحث ارزش جایگزینی شرکتهاست. ولی آنچه موجب نگرانی کارشناسان و مدیران بازار سرمایه شده، اقدامات برخی از سرمایهگذاران تازه وارد است که بدون تحلیل و داشتن اطلاعات پایه بازار سرمایه، اقدام به خرید و فروش سهام میکنند. این اقدامات گاهی بهصورت تحرکات گروهی یا به اصطلاح «حرکات تودهوار» در نمادها مشاهده میشود و بعضا نمادهایی را که ارزش ذاتی آنها پایینتر از قیمت روز آنهاست و ارزندگی و جذابیتی ندارند، در قیمتهای بالا و پیک قیمتی خریداری میکنند و این میتواند ریسک سرمایهگذاری را بسیار زیاد کرده و در بلندمدت به زیان و خسارت این عده از سهامداران منجر شود، چراکه در بازارهای مالی دنیا ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک جزء جداییناپذیر بازارها بوده و باید با ترازو کردن ریسک و میزان بازده مورد انتظار اقدام به خرید و فروش کرد. یکی از مواردی که میتواند تحلیل را در این روزهای بازارکمرنگ کند این است که مدیران سرمایهگذاری و مدیران پورتفوها با مقایسه بازدهی شاخص هموزن و پورتفوهای خود بهدلیل پروژه محور بودن سهمهای کوچک رغبت زیادی به سرمایهگذاری در سهمهای تحلیلی و بنیادی از خود نشان نداده و بر خلاف گذشته بازار بهدنبال سهمهای پروژهای و زود بازده هستند. دیگر نکتهای را که میتوان در اینباره به آن اشاره کرد چالش سواد مالی یا کمبود سواد مالی سرمایهگذاران در بازار سرمایه است، چراکه سرمایهگذاران قبل از هر سرمایهگذاری در بورس باید دورههای آشنایی با مفاهیم و اصول پایه بازار سرمایه را سپری کرده تا با دانش و معلومات لازم بازار سرمایه آشنا شوند. بنابراین در صورت اجرایی و الزامی شدن اینگونه دورههای آموزشی برای تازهواردان، ما دیگر شاهد رفتارهای هیجانی در بازار سرمایه نخواهیم بود. بهطور مثال اتفاقی که در این چند ماهه مکررا رخ داد و ما شاهد آن هستیم این بوده که افراد تازهوارد یک سهم را بدون اینکه اتفاق خاصی در آن نماد رخ داده باشد، نوسان ناگهانی از صف خرید تا صف فروش اتفاق میافتد و سهامداران تازهوارد اما هیجانزده، در حد مجاز پایین سهم را میفروشند غافل از اینکه قیمت پایانی سهم مثبت بوده و بهعبارتی سهم مربوطه خود را با اختلاف چند درصدی نسبت به قیمت پایانی فروختهاند. این یعنی درک درستی از معاملات نداشته و استراتژی معاملاتی خاصی هم ندارند که به آن پایبند باشند، بنابراین انتظاری که از سرمایهگذاران میرود این است که قبل از انجام هر معاملهای، اطلاعات و سواد مالی خود را درباره بازار سرمایه ارتقا دهند. لازم بهذکر است که سازمان بورس و اوراق بهادار اخیرا در اقدامی پسندیده برای صدور کدهای بورسی جدید، الزامات آموزش مقدماتی و پایه و تخصصی را فراهم کرده است.
دیگر مطلب این است که دیدگاه سرمایهگذاران بسیار کوتاهمدت شده است و با توجه به شرایط پیشآمده در بازار سرمایه به سود کردن حداکثری در روز عادت کردهاند و همیشه بازار را رو به بالا میدانند، ولی در واقعیت این چنین نیست. بازارهای مالی فراز و نشیبهای خود را دارند و پس از هر صعود یک اصلاح خواهند داشت، بنابراین توصیهای که میتوان به سرمایهگذاران داشت این است که با حضور در دورههای الزامی یا پیشنهادی سازمان بورس، سواد مالی خود را در چارچوبهایی تعیینشده ارتقا دهند، دیدگاه سرمایهگذاری بلندمدت را مبنای استراتژی خود قرار داده و متناسب با میزان ریسکپذیری خود نسبت به خرید و فروش سهام اقدام کنند.