سازگاری با اکوسیستم دیجیتال
همچنین فرهنگ حاکم یک مانع در برابر تغییراتی است که باید ایجاد شود، تغییراتی که در نهایت نهادهای مالی را به سازمانهای بانکی دیجیتالی تبدیل میکند. مدیران بانکها باید برای دوران جدید که در آن توقعات مشتریها بیشتر میشود، رقابتها شدت پیدا میکند، تازهواردها سهم بالاتری از بازار را به خود اختصاص میدهند و فناوریهای پیشرفته در حوزه ارائه خدمات بانکی استفاده میشود، آماده شوند. آنها همچنین باید منابع لازم برای تبدیل شدن به سازمانهای مالی دیجیتال و مدرن را فراهم کنند. در گذشته هرگز این میزان نیاز به تغییر وجود نداشته است و حرکت در مسیر اعمال این تغییرات، روندهایی را در بانکداری خرد در سالجاری پدید میآورد.
پرسش بسیار مهمی که باید به آن پاسخ داده شود این است که آیا بانکها و صنعت بانکداری به اندازه کافی با سرعت حرکت میکنند تا بتوانند نیازهای مشتریها را پاسخ دهند و با نهادهای بسیار توانمند جدید که خدمات بانکی ارائه میکنند به شکل موثر رقابت کنند یا نه؟ در تحقیقی که برای نهمین سال پیدرپی انجام شده از بانکها و اتحادیه اعتباری در آمریکا، اروپا، خاورمیانه، استرالیا، آفریقا و آسیا درباره دیدگاههایشان در زمینه بانکداری خرد و روندهای آن و اولویتهای استراتژیک آنها سوال شده است. همچنین با تحلیلگران صنعت بانکداری و مشاوران مصاحبه شد. با آنکه اقدامات امیدوارکننده در حوزه اولویتگذاری استراتژیک و برنامههای آتی از سوی بانکها و موسسات اعتباری انجام شده اما سرعت انجام این اقدامات کافی نیست. در واقع محیط فعالیت بانکها و موسسات یاد شده تغییر کرده و این تغییر سبب میشود آنها مجبور باشند در استراتژیها و اولویتهای خود تجدیدنظر کنند.
در حوزههایی نظیر تولید محصول، ارائه به مشتری، نوآوری، خدمات پشتیبانی و ارتقای تجربه مشتری باید تغییر صورت گیرد. اکنون در ابتدای دهه جدید، به چارچوب ذهنی کاملا نو در صنعت بانکداری نیاز است. در تحقیق یاد شده شناسایی روندهای مهم برای فعالان حوزه بانکداری اهمیت بالایی دارد. از صاحبنظران این حوزه خواسته شد فهرستی از روندها را ارائه کنند و سپس از مدیران بانکها و موسسات اعتباری سوال شد کدامیک از این روندها را در اولویت قرار میدهند. در واقع پاسخ آنها جهت حرکت صنعت بانکداری در سالجاری میلادی را نشان میدهد.
نظراتی که ارائه شده نشان میدهد مدیران این نهادها به جای برنامهریزی برای یک حرکت سریع و انقلابگونه، قصد دارند برنامههای قبلی را به آرامی ادامه دهند و احیانا تغییراتی در استراتژیهای خود ایجاد کنند. همچنین با آنکه تمامی سازمانها اعلام کردند به تحول دیجیتال، نوآوری، استفاده از فناوریهای ابری و تحلیلهای پیشرفته بهعنوان ماموریت خود نگاه میکنند اما برنامهها برای رسیدن به این اهداف چندان فوری و فراگیر نیستند. سه روند مورد تاکید در نظرات مدیران بانکها و موسسات اعتباری به این قرار است: تمرکز بر ارائه خدمات بهتر به مشتریها و حذف موانع در این مسیر، بهرهگیری از هوش مصنوعی و ابزارهای تحلیلگری و محاسبات شناختی، حرکت به سمت پلتفرم بانکداری باز.
نوآوری در ارائه خدمات، شراکت با شرکتهای فعال در حوزه فناوری در حوزه ارائه خدمات بانکی، توسعه پرداخت دیجیتال، آموزش نیروی کار، تحقیق روی فناوریهای جدید از جمله اینترنت اشیا و فناوری بلاکچین نیز در دیدگاههای آنها مطرح شد. آنچه در این نظرسنجی امیدوارکننده است تاکید بالاتر نسبت به سال قبل بر سرمایهگذاری در حوزه نوآوری است. بین نوآوری و تحول دیجیتالی رابطه قوی وجود دارد و اگر تاکید بر نوآوری به اجرای برنامههایی در این زمینه منجر شود شاهد تحول بنیادی در صنعت بانکداری خواهیم بود اما بسیاری از کارشناسان معتقدند موانع بزرگ در مسیر تحقق این تحول وجود دارد. تحول به شکل اساسی مستلزم ایجاد شراکتها یا گسترش همکاری با سازمانهای بیرون این صنعت است. همچنین ضروری است فناوریهای تاریخ گذشته کنار گذاشته شود و روندهای دیرینه تغییر کند. همچنین به تغییر ساختارهای جاافتاده نیاز است. تحقق تمامی این موارد به وجود تفکر جدید منوط است و این تحول اساسا آسان نیست.
در حوزه اولویتهای استراتژیک برای سالجاری میلادی، دیدگاههای ارائه شده از سوی مدیران بانکها و موسسات اعتباری نشان میدهد ارتقای تجربه دیجیتال مشتری، بالا بردن ظرفیت تحلیل دادهها و کاهش هزینههای عملیاتی به ترتیب سه اولویت استراتژیک آنهاست و بهبود فرهنگ نوآوری، آموزش نیروها، مدلسازی سیستمهای عملیاتی، سازگار شدن با مقررات و ارتقای امنیت در اولویتهای بعدی قرار دارند. سرمایهگذاریهای بزرگی در حوزه تحول دیجیتال در صنعت بانکداری انجام شده اما نظرسنجیها نشان میدهد تنها ۲۰ درصد مشتریها تغییری بزرگ در تجربه خود از خدمات بانکی مشاهده کردهاند. در اینجا باید به یک نکته اشاره شود و آن اینکه مشتریها اطلاعات کافی درباره میزان سرمایهگذاری صنایع در تحول دیجیتالی ندارند یا آن را ناکافی میدانند. بدین ترتیب باید اطلاعات لازم در این زمینه در اختیار آنها قرار گیرد و نیز ضروری است تامین نیازهای مشتریها در اولویت قرار گیرد تا آنها اثرات این سرمایهگذاریها را احساس کنند. ۴۶ درصد بانکها و موسسات مالی اعلام کردهاند در ابتدای مسیر تحول دیجیتال قرار دارند. این امر به آن معناست که آنها برای جذب مشتری و حفظ آن میتوانند روی حرکت سریعتر در مسیر این تحول حساب کنند. در واقع، در آغاز مسیر بودن یک فرصت برای رقابت موثرتر با رقبای خارج از صنعت بانکداری به وجود میآورد. اما صنعت بانکداری با چالشهای متعددی مواجه است. در حالی که سود بانکها و موسسات مالی به بالاترین میزان در یک دهه اخیر رسیده است، تداوم این روند با موانعی نظیر کاهش سهم این نهادها در بازار و رقابت بازیگران خارج از صنعت بانکداری مواجه است. بخش عمدهای از این رقابت در حوزههایی وجود دارد که نقاط قوت سنتی بانکها است از جمله پرداخت، وامدهی و بانکداری خرد. بانکها و موسسات مالی برای باقی ماندن در این صنعت به تغییرات بزرگ به ویژه در بهرهگیری از فناوریهای جدید، شراکت با بازیگران خارج از صنعت بانکداری و تغییر طرز فکر نیازمند هستند و همه این تحولات باید با سرعت بالا انجام شود.