دستاوردهای قابوس
میانهروی و بیطرفی در سیاست خارجی زمینهها را برای آرامش کشور و توسعه زیرساختهای آن به دور از تنشهای خاورمیانه فراهم کرد. سلطانقابوس در یک مصاحبه در سال ۲۰۰۸ با یک روزنامه کویتی گفت: «ما هیچ مناظرهای نداریم و هنگامی که نظرمان با دیگری موافق نیست به آتش و اختلاف دامن نمیزنیم.» این سخنان بهطور خلاصه تمامی چارچوب سیاست خارجی عمان را تشریح میکند، اما درباره امکان ادامه پیدا کردن این رویه تردیدهایی وجود دارد. از پیش عربستان و امارات یعنی دشمنان دیرینه ایران که اکنون بر تحولات سیاسی در خاورمیانه اثرگذار هستند با خط مشی عمان مخالف بودهاند. مشخص نیست سلطان جدید عمان چگونه قصد دارد با فشارهای داخلی و خارجی مقابله کند. در واقع، سیاست خارجی مبتنی بر بیطرفی و استقلال رای و داشتن ارتباط با تمامی کشورها، در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت و حفظ آنچه در گذشته وجود داشته کاری بسیار دشوار است.
اما واقعیت این است که تمایل عمان به عقب ایستادن در بحرانها و رقابتهای منطقهای، راز نفوذ و اثرگذاری این کشور بوده است. با آنکه عمان تنها ۶/ ۴ میلیون نفر جمعیت و نفت بسیار کمتری نسبت به همسایگان خود دارد، اما توانسته به میزان قابلملاحظهای بر تحولات منطقه اثرگذار باشد. در سالهای اخیر موفقترین اقدام دیپلماتیک عمان زمینهسازی برای انعقاد پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای بزرگ جهان بود. ترامپ در یک بیانیه چنین نوشت: «تلاشهای بینظیر سلطانقابوس برای برقراری گفتوگو و دستیابی به صلح در منطقه به همه ما نشان داد شنیدن تمامی دیدگاهها تا چه حد مهم است. او برای کشورش صلح و رونق به ارمغان آورد و با همه دوست بود.» دیدگاههای سلطانقابوس درباره سیاست خارجی در تضاد کامل با دیدگاههای پدرش قرار داشت.
در دوران حاکمیت پدر سلطانقابوس بردهداری قانونی بود، هیچ کس حق نداشت به خارج سفر کند و موسیقی ممنوع بود. در آن دوره، عمان که وسعتی تقریبا برابر با لهستان دارد تنها ۱۰ کیلومتر جاده آسفالت داشت. با این حال او به پسرش اجازه داد برای تحصیل به خارج برود. قابوس سال ۱۹۶۴ به عمان بازگشت، اما در یک قصر محصور شد. کاستهای موسیقی که از طرف دوستانش در خارج برای او ارسال میشد حاوی پیامهای سری از انگلستان بود. انگلستان از شیوه حکومتداری پدر سلطانقابوس به ستوه آمده بود. او پس از جان سالم بردن از یک عملیات ترور، بسیار خودکامهتر شده بود و شورشیان کمونیست در جنوب عمان به حملات خود علیه حکومت ادامه میدادند.
در نهایت بیست و سوم ژوئیه سال ۱۹۷۰ کودتا علیه پدر سلطانقابوس به تغییر همه چیز منجر شد. قابوس قدرت را در دست گرفت و پدرش به لندن تبعید شد. سلطانقابوس فورا به مدرنسازی کشور اقدام کرد یعنی پروژههای متعدد در حوزه توسعه زیرساختها آغاز شد و شورشیان سرکوب شدند. با گذشت زمان او متونی را تدوین کرد، که در نهایت به قانون اساسی عمان تبدیل شد. وی همچنین پارلمان را تاسیس کرد و آزادیهای محدودی به شهروندان داد اما حرف آخر را خودش میزد. آزادیهایی که داده شده بود فراگیر نبود و با مخالفان برخورد میشد. اکنون دوران ۵۰ ساله حکومت سلطانقابوس پایان یافته و باید دید هیثم بن طارق چه رویکردی در قبال مسائل داخلی و خارجی خواهد داشت.