نیروهای پیشران در ارتباطات

۱. شکل نخست نوعی از ارتباط مستقیم میان ارائه‌دهندگان خدمات اجتماعی و دریافت‌کنندگان است که در علوم پزشکی از آن با عنوان «آموزش بهداشت» نام می‌بریم.

۲. در شکل دوم اما، ارتباط برای ارتقای سلامت و نقش رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های جمعی، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. در این میان اما ضریب اینترنت در گسترش رسانه‌های اجتماعی، نظم و ترتیب را در موضوع بهداشت تغییر داده است و به همین خاطر، این پرسش پیش می‌آید که این تحولات چه تغییراتی را در مقوله سلامت ایجاد خواهد کرد و چطور می‌توان برای تحقق چشم انداز ارتقای سلامت در سال ۱۴۰۴ از ابزار رسانه بهره گرفت؟

در تحقیق ما در موضوع نیروهای پیشران آینده ارتباطات سلامت در افق ۱۴۰۴ه.ش، براساس روانشناسی شوارتز، در حوزه اجتماعی (در اینجا) ۴ نیرو، حوزه فناوری باز ۴ نیرو، حوزه اقتصادی ۲ نیرو، حوزه زیست محیطی ۲ نیرو، حوزه سیاسی ۴ نیرو و در حوزه ارزشی یک نیروی پیشران شناسایی شد. پرسشنامه تحقیق مربوط به نیروهای پیشران آینده ارتباطات سلامت در افق ۱۴۰۴ه.ش نیز به شیوه روش دلفی تهیه و در اختیار افراد که برای مطالعه ما ۱۶ نفر بودند، قرار گرفت. بعد از بررسی امتیازها و اعلام قطعیت‌ها، در نهایت ۳ نیروی پیشران، تعیین‌کننده آینده ارتباطات سلامت در جامعه ایران معرفی شدند.

نخستین پیشران که از همه پیشران‌های ما امتیاز بیشتری کسب کرد، این بود که «آیا اکثریت جامعه از فناوری اطلاعات و رسانه‌های اجتماعی جهت دریافت اطلاعات استفاده می‌کنند یا اینکه خودشان تولیدکننده محتوا در حوزه سلامت هستند؟» شاید ما این تصور را داشته باشیم که همه از این رسانه‌ها برای تولید محتوا استفاده می‌کنند، در صورتی که در تهران در چندسال اخیر براساس تحقیق‌های صورت گرفته، ‌حتی کاربران رسانه‌های اجتماعی هم هنوز به شکل دریافت اطلاعات از این رسانه‌ها استفاده می‌کنند. البته افرادی هستند که مشارکت زیادی در تولید محتوا دارند اما در اکثریت قرار ندارند. درخصوص نیروی پیشران اول در گزاره «دریافت یا تولید اطلاعات» ادامه بحث این هست که در سمت دیگر طیف که اکثریت جامعه هستند، افراد خودشان تولید محتوا می‌کنند و این موضوع یا در صفحات خودشان انجام می‌شود یا اینکه در نظرسنجی‌ها به‌طور مشارکتی صورت می‌گیرد.

نیروی دوم پیشران در بحث عدالت در مقوله سلامت است که بازخورد آن افزایش عدالت در سلامت یا شکاف عدالت در بحث سلامت است. سازمان بهداشت جهانی البته در این‌باره به عدالت در سلامت، سلامت برای همه و شهرهای سالم پرداخته است. در سومین برنامه توسعه بر مقوله سلامت تاکید شده و در نقشه راه سلامت جامعه ایران تاکید شده که ایران تا سال ۱۴۰۴ ه.ش توسعه یافته‌ترین نظام جامعه سلامت را داشته باشد. در مقوله عدالت در سلامت علاوه بر بحث خدمات بهداشتی، اطلاعات سلامت و عدالت محیطی تعیین‌کننده سلامت اجتماعی هستند و همچنان توجه به بحث‌های مدیریتی در تامین سلامت جامعه بسیار مهم هستند.

سومین نیروی پیشران نیز که تاثیرگذار بر آینده ارتباطات سلامت است، واگرایی سیاست‌گذاری‌ها در حوزه سلامت است. اکنون اما اگر بررسی سناریوها را به دلایل بحث‌های پردامنه آن به کناری وانهیم، بهتر است به تاثیرمتقابل این نیروهای پیشران بپردازیم.

باید توجه داشت که عدالت در سلامت زمانی محقق می‌شود که حتما همگرایی سیاست‌گذاران اتفاق افتاده باشد، چون در زمان واگرایی سیاست‌ها، واکنش‌ها و فعالیت‌های در حال اجرا کارآمدی نخواهند داشت. اما همگرایی سیاست‌ها هم لزوما باعث عدالت در سلامت نمی‌شود، چون امکان دارد که همگرایی با سیاست‌ها در جهت افزایش شکاف‌ها باشد، با اینکه مثلا منجر به هدایت به موضوع‌های خاص یا در مسیر تجاری‌سازی قرار گیرد. در مقوله همگرایی این بحث هم مطرح است که دسترسی جامعه اطلاعات در حوزه پرونده الکترونیک تا ۱۴۰۴ ه.ش اتفاق بیفتد، اما امکان دارد که این همگرایی سیاست‌ها عملا اتفاق نیفتد. در این عرصه اما ما باید در حوزه دیجیتال فضای دموکراتیک داشته باشیم وگرنه در نهایت با مشکل مواجه می‌شویم. اگر به دنبال نیروهایی که در حوزه عدالت هستند و مشارکت در تولید محتوا را انجام می‌دهند، برویم، به این نتیجه می‌رسیم که این مشارکت جامعه در تولید محتوا لزوما باعث ایجاد عدالت نمی‌شود. در واقع سواد رسانه‌ای نیروهای پیشران حوزه عدالت، مهارت در دریافت اطلاعات دیجیتال و تولید محتوا برابر و همانند هم نیست، به همین خاطر در حوزه عدالت بسیار متفاوت هستند.

افراد در رسانه‌های اجتماعی، تجارب خود را در اختیار یکدیگر می‌گذارند و شاهد انتقال دانش عامیانه در این عرصه هستند. به همین دلیل گفته می‌شود فضای عدالت سلامت رسانه‌ای تغییر پیدا کرده است. اکنون ما گروه متخصصان جدیدی داریم که متخصص حوزه موضوعی مزبور نیستند، بلکه براساس تجربه به اطلاعات و تخصص خاصی دست یافته‌اند. به اشتراک‌گذاری این تجارب کمک می‌کند از سویی افراد به خودباوری برسند و در حقیقت بعد سلامت روانی را پوشش می‌دهند. از سویی، بحث سلامت اجتماعی مطرح است که گروهی در رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان الگو شناخته می‌شوند که وضعیت سلامت خود را تغییر داده‌اند و به موفقیت‌های بزرگی در زندگی خود دست یافته‌اند. بنابراین دانش عامیانه در حوزه سلامت به ما کمک می‌کند به حوزه‌هایی پرداخته شود و پاسخ پرسش‌هایی را به دست آوریم که در حوزه سلامت زیاد قابل توجه نبوده است. توانمندی‌های مردم در ارتقای سطح سلامت و سیاست‌گذاری‌ها، امری مهم بوده است که رسانه‌ها این امر را ممکن و با تعاملات خود آن را محقق می‌سازند. در واقع کسی می‌تواند در انتخاب‎های سلامت مشارکت کند که اطلاعاتی در این زمینه داشته باشد و البته این امر می‌تواند در تعاملات بین فردی ممکن شود.

بسیار مهم است که با وجود اطلاعات صحیح و متناقض در رسانه‌های اجتماعی متولیان سلامت به برندهای مختلف سلامت تبدیل شوند. همین موضوع می‌تواند موجب شود که مقتضیات تولید رسانه در نظر گرفته شود و افراد خلاقی در این حیطه به متخصصان کمک کنند و با گفت‌و‌گو میان مردم و متخصصان هم به تقویت واخواهی‌ها و هم به تاثیرگذاری ارتقای تلاش‌ها در حوزه سلامت یاری رسانند.