آنها بیان می‌کنند کشورهایی که از دموکراسی و آزادی بازمانده‌اند، یا به دام یک دولت مستبد می‌افتند یا به علت فقدان دولت مقتدر، جامعه آن کشور دچار هرج و مرج می‌شود. به عبارتی، نگارندگان کتاب علاج یک کشور را نه لویاتان مستبد و نه یک لویاتان غایب می‌دانند.  راه‌حل مد نظر آنها لویاتانی در غل و زنجیر است. در این صورت جامعه در مسیری حرکت می‌کند که از طرفی توسط یک دولت کارآمد و از طرفی دیگر توسط جامعه‌ای پر تحرک، احاطه می‌شود. در این جامعه انگیزه‌ها سرکوب نمی‌شود و افراد جامعه در فضایی مناسب و خلاق زیست می‌کنند؛ نه از لویاتان استبدادی خبری است و نه از هنجار‌ها و محدودیت‌های سفت و سخت اجتماعی. این کتاب از دیگر کتاب‌های این مولفان بسیار هیجان انگیزتر و اثرگذارتر است. مسائلی که در این کتاب به آن پرداخته شده فراتر از بحث‌هایی همچون نهادهاست که قبلا بدان پرداخته شده بود.

رابینسون و عجم اوغلو بیان می‌کنند بر خلاف اسطوره‌های ذهنی غربی که آزادی در شرایط پایدار، در نتیجه یک دوره روشنگری به دست می‌آید، «دالان آزادی» بسیار باریک است و فقط در نتیجه رقابت بین دولت و جامعه باز شکل می‌گیرد. به نظر آنها آزادی سیاسی، ناشی از مبارزات اجتماعی است. ما الگوی جهانی برای آزادی نداریم؛ یعنی شرایطی که با آن لزوما به آزادی دست پیدا کنیم و پیشرفت تاریخی آشکار و ناگهانی که به ناچار منجر به آن شود، وجود ندارد. آزادی توسط نخبگان، مهندسی و پیاده نشده است و هیچ تضمینی وجود ندارد که آزادی همچنان دست نخورده باقی بماند، حتی اگر در قانون تصریح شده باشد. عجم اوغلو تاکید می‌کند که آزادی ناشی از طرح دقیق یک موسسه یا گروه نیست؛ بلکه حاصل فرآیند پیوسته و پیچیده جامعه و تعامل قدرت آنها با دولت است. این کتاب از طریق توضیح چارچوب و بیان تجربیات مختلف از سراسر جهان در تاریخ به ما کمک می‌کند تا گذشته و حال را درک کنیم و آینده را بهتر تحلیل کنیم.