پایان چپگرایی در آمریکای لاتین؟
اما عدهای معتقدند او یک مستبد بود که با نادیده گرفتن نتیجه همهپرسی سال ۲۰۱۶ تلاش کرد برای همیشه در قدرت باقی بماند. در آن همهپرسی، مردم با حذف محدودیت دو دوره برای ریاستجمهوری مخالفت کردند اما آقای مورالس با توسل به رای دادگاه ترتیبی داد تا بتواند در انتخابات ماه قبل نامزد شود. اقتصاد بولیوی به کشاورزی و صادرات گاز طبیعی وابسته است و بهرغم سالها رشد قابل قبول، هنوز بخشی از مردم این کشور ۱۱ میلیون نفری در فقر زندگی میکنند. با توجه به اینکه در سلسله مراتب قدرت بسیاری از شخصیتهای طرفدار مورالس مانند او استعفا دادهاند، سامان یافتن اوضاع سیاسی مدتی طول خواهد کشید و ممکن است شرایط وخیم شود. در حال حاضر همه منتظر مشخص شدن زمان انتخابات ریاستجمهوری هستند و به نظر کارشناسان باید هر چه سریعتر آرامش به کشور بازگردد در غیر این صورت ممکن است برای مدتی طولانی اوضاع نابسامان باقی بماند.
احتمالهای متعددی درباره آینده بولیوی و آمریکای لاتین مطرح شده است و برخی از این احتمالها بسیار نگرانکننده هستند. بسیاری معتقدند آنچه در بولیوی رخ داده یک کودتا بوده است. شخص مورالس اعلام کرد برای آرام شدن اوضاع کنارهگیری کرده اما تاکید کرد که قربانی کودتا و توطئه رقبا از جمله رقیبش در انتخابات ریاستجمهوری ماه قبل، یعنی کارلوس مسا شده است. رئیسجمهوری منتخب آرژانتین نیز معتقد است در بولیوی کودتا رخ داده و وزیر خارجه مکزیک گفته است این یک کودتاست؛ زیرا ارتش خواستار استعفای رئیسجمهوری شده است و این مخالف قانون اساسی بولیوی است.در صحنه سیاسی آمریکای لاتین، چپگرایان در مکزیک و آرژانتین بار دیگر به قدرت رسیدهاند. اگرچه در برزیل حکومت در دست راستگرایان است. در ونزوئلا مخالفان مادورو از استعفای مورالس استقبال کردند و گفتند مادورو نیز بهزودی به سرنوشت او دچار خواهد شد. آمریکا خواستار کنترل اوضاع از سوی رهبران غیرنظامی شده و روسیه از مورالس طرفداری و مخالفان را به خشونت متهم کرده است.
اوضاع بولیوی آشفته است و مدتی طول خواهد کشید تا شرایط به حالت عادی بازگردد. در دوران ریاستجمهوری مورالس اقتصاد بولیوی رشدی قابل ملاحظه داشت و فقر به نصف کاهش پیدا کرد اما به نظر میرسد تلاشهای او برای باقی ماندن در قدرت و نامزد شدن برای چهارمین بار در انتخابات ریاستجمهوری سبب جدا شدن طرفداران و ارتش از او شد و زمینه سقوط حکومت وی را فراهم کرد. نمیتوان گفت چپگرایی در آمریکای لاتین از میان رفته است. هنوز در بسیاری از کشورهای این منطقه مردم دیدگاه بسیار مثبتی به جنبش چپ دارند و با سیاستهای اقتصادی بازارمحور مخالفند. در واقع ناآرامیهای ماههای اخیر در آمریکای لاتین علیه دولتها در سرتاسر طیف سیاسی رخ داده است. در شیلی تظاهراتهای هفتههای اخیر علیه سیاستهای محافظهکارانه دولت صورت گرفته و دولت راست میانهرو در اکوادور باید سیاستهای اصلاحی را تحت فشار مردم کنار بگذارد. از سوی دیگر دولت ونزوئلا طی سالهای اخیر توانسته در مقابل تظاهرات مردم مقاومت کند.
آنچه در آمریکای لاتین در جریان است، علیه چپ و در طرفداری از راست نیست. مجموعهای از عوامل بهویژه وضعیت نامطلوب اقتصادی و نابرابریها زمینه حضور مردم در خیابانها را فراهم کرده است. در بولیوی میراث آقای مورالس منفی نبوده است. او ساختار سیاسی این کشور را دگرگون کرد، اکنون زنان نیمی از کرسیهای کنگره را در اختیار دارند و بومیها نسبت به هر زمان دیگر قدرت بیشتری دارند. دوره نخست ریاستجمهوری آقای مورالس با رونق در بازار مواد خام همزمان بود در نتیجه او و بسیاری از رهبران کشورهای آمریکای لاتین توانستند میلیون نفر را از فقر نجات دهند اما آقای مورالس از سیستم قضایی کشور علیه مخالفان بهره برد و نیز باور عمومی به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری ماه قبل زمینه سقوط حکومت وی را فراهم کرد.