موتور درآمدزایی دولت
ارزیابیها نشان میدهد مالیات ارزش افزوده منابع مهمی از درآمد دولت را در بیشتر کشورهای جهان تشکیل میدهد. این مالیات در بیش از نیم قرن گذشته در اکثریت کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه اتخاذ شده است و بهطور متوسط یک چهارم درآمد دولت را برای این اقتصادها تامین کرده است.قانون مالیات ارزش افزوده بر مبنای مقصد از ابتدا با تدبیر تشویق صادرات تهیه و تنظیم شد، بهطوریکه در این شرایط، صادرات معاف از مالیات است، ولی واردات مشمول آن میشود، به همین دلیل این باور عمومی وجود دارد که مالیات ارزش افزوده، صادرات را از طریق هزینهبر کردن واردات تشویق میکند. اما نظریه اقتصادی بر این دلالت میکند که تعدیل نرخ ارز مانع از اثر گذاشتن مالیات ارزش افزوده بر مبنای مقصد بر صادرات و واردات میشود.
با به وجود آمدن مبحث آزادسازی تجاری، کشورها در جهت حذف مالیات بر تجارت بهطور مستقیم، اقدام کردند و تقریبا در بیشتر کشورهای توسعهیافته اکنون این مالیاتها به شدت کمرنگ یا کاملا حذف شده است و به جای آن از مالیاتهای داخلی بهویژه مالیات بر شرکتها و مالیات ارزش افزوده استفاده میشود. اما مالیه عمومی کشورهای در حال توسعه هنوز بهطور وسیعی بر درآمدهای حاصل از مالیات بر تجارت وابسته است. کشورها دریافتهاند که در عمل قادرند بیشتر مالیات را بر بخشهای تجاری از اقتصاد خود وضع کنند تا بر بخشهای غیرتجاری و عموما مالیات ارزش افزوده در بالاترین نرخهای اجرایی آن روی بخشهای تجاری وضع شود، در نتیجه کشورهایی که از مالیات ارزش افزوده استفاده میکنند بهطور موثرتر بر بخشهای تجاری خود مالیات وضع میکنند.
در ادبیات اقتصادی همواره از مزایای تثبیتکنندههای خودکار در نظام مالیاتی یاد میشود. تثبیتکنندههای خودکار آن دسته از متغیرهای مالیاتی هستند که فاقد درنگهای درونی هستند و براساس نوسانات اقتصادی و بهصورت خودکار تغییر یافته و سبب کاهش ضریب فزاینده مخارج مستقل شده و بنابراین میتوانند موجبات کاهش دامنه نوسانات اقتصادی را در مواجهه با تغییرات ناخواسته در اجزای تشکیل دهنده تولید ناخالص داخلی فراهم سازند. از جمله این عوامل میتوان به نرخ مالیات بر در آمد در سیستم مالیات تصاعدی اشاره کرد که سبب کاهش دامنه نوسانات اقتصادی گذشته و در ادوار رکود و رونق اقتصادی موجبات کاهش انحراف از وضیعت تعادلی را فراهم میسازد.
رابطه تجارت با مالیات ارزش افزوده
نوشته حاضر با هدف بررسی تاثیر وضع مالیات ارزش افزوده بر تجارت خارجی ایران تنظیم شده است. دلیل پرداختن به این موضوع این است که نمایندگان مجلس به تازگی مقرر کردند که واردات و صادرات مشمول پرداخت مالیات ارزش افزوده خواهد بود. حال این سوال مطرح است که وضع چنین قانونی چه تاثیراتی بر تجارت خارجی کشورمان آن هم در شرایط فعلی خواهد داشت. نتایج تحقیقات نشان میدهد که مالیات ارزش افزوده اثر منفی و معنادار بر خالص صادرات، در گروه کشورهای آسیایی داشته است؛ ولی بعد از دو سال این اثر معکوس، مثبت و معنادار میشود. بهطوریکه در بلندمدت مالیات ارزش افزوده بر خالص صادرات بیتاثیر است. مساله مدیریت برگشت مالیاتهای دریافت شده از کالای صادراتی دارای نرخ مالیات صفر درعملکرد مالیات ارزش افزوده در بخش تجارت خارجی بسیار موثر است. بنابراین مناسب است قبل از اتخاذ این سیستم زیرساختهای اجرایی تا حدود زیادی فراهم شود تا منجر به عدم بهرهگیری مفید و موثر از این سیستم نشود.
در نهایت میتوان گفت با توجه به پایه بزرگتر مالیات ارزش افزوده نسبت به مالیات بر شرکتها و دارا بودن ویژگی خود کنترلی بودن آن،که مقدار درآمد بالای مالیاتی را در نرخهای کمتر امکانپذیر میکند و در عین حال در رابطه با صادرات و واردات نیز بهصورت خنثی عمل میکند، این مالیات بهمنظور اصلاح سیستم مالیاتی ایران پیشنهاد میشود. اما در شرایط فعلی این امر فقط به بهبود منجر نمیشود و قاعدتا تبعاتی نیز به همراه خواهد داشت.
چند پرسش کلیدی
در آفریقای جنوبی مالیات بر تجارت حدود یک چهارم از کل درآمدهای دولتها را تشکیل میدهد و در کشورهای آسیایی این نسبت حدود ۱۵درصد است. این کشورها مجبورند تا زمانی که بتوانند منبع درآمد دیگری را جایگزین این مالیات کنند آزادسازی تجاری را به تاخیر بیندازند. اکنون بعد از گذشت مدتی از مطرح شدن جایگزینی مالیات بر تجارت با مالیاتهای داخلی مانند مالیات بر شرکتها و به ویژه مالیات ارزش افزوده، سوالاتی در این زمینه بهصورت زیر مطرح است.
۱-آیا کشورها توانستهاند با استفاده از مالیاتهای داخلی، درآمدهای قبل از آزادسازی اقتصاد را به دست آورند؟
۲-حجم تجارت بینالملل و به ویژه صادرات در کشورهای استفادهکننده از مالیات ارزش افزوده، بعد از اجرای این مالیات در چه جهتی حرکت کرده است؟
پاسخ سوال اول برای کشورهای با درآمد بالا مثبت است و برای کشورهای با درآمد متوسط در طولانیمدت تا حد بسیار زیادی این جایگزینی رخ داده و دولتها توانستهاند با اجرای مالیاتهای داخلی، درآمدهای از دست رفته در اثر آزادسازی تجاری و حذف تعرفههای گمرکی را جبران کنند. در مورد کشورهای با درآمد پایین، این جایگزینی کمتر و ضعیفتر و البته در سالهای اخیر رو به بهبود است. باید اشاره کرد که این نتایج قابل توجه با افزایش استفاده از مالیاتهای داخلی و مالیات بر مصرف با پایه مالیاتی وسیع به ویژه مالیات ارزش افزوده حاصل شده است. برای نمونه میتوان به تجربه کرواسی بهعنوان یک کشور موفق در زمینه حرکت در جهت آزادسازی و استفاده از مالیات ارزش افزوده اشاره کرد.
در حقیقت کرواسی به یک سیستم در راستای بازار و هماهنگ با سیستم مالیاتی کشورهای توسعهیافته احتیاج داشت. بعد از اصلاحات مالیاتی در کرواسی مالیات غیرمستقیم و به خصوص مالیات ارزش افزوده بر ساختار درآمد مالیاتی دولت مرکزی چیره شد. در پاسخ به سوال دوم میتوان چنین بیان کرد که مالیات ارزش افزوده بر مبنای مقصد، عموما به منظور تشویق صادرات اتخاذ میشود. در این روش صادرات معاف از مالیات است، در حالی که واردات مشمول مالیات میشود. دیسای و هاینز (۲۰۰۶) در یک الگوی جاذبه، تاثیر مالیات ارزش افزوده بر صادرات را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که کشورهای استفادهکننده از این مالیات، در ازای مالیات ارزش افزوده بالاتر نسبت به کشورهایی که از مالیاتهای دیگری غیر از مالیات ارزشافزوده استفاده میکنند دارند. این مساله در کشورهای با درآمد پایینتر بسیار قوی و در میان کشورهای با درآمد بالا از شدت کمتری برخوردار است.
در توضیح این مساله باید گفت که کشورها دریافتهاند که در عمل قادرند بیشتر مالیات را بر بخشهای تجاری از اقتصاد خود وضع کنند تا بر بخشهای غیر تجاری و عموما مالیات ارزش افزوده در بالاترین نرخهای اجرایی آن روی بخشهای تجاری وضع میشود، در نتیجه کشورهایی که از مالیات ارزش افزوده استفاده میکنند، بهطور موثرتر بر بخشهای تجاری خود نسبت به کشورهایی که از این نوع مالیات استفاده نمیکنند، مالیات وضع میکنند. در نتیجه بخش تجارت و از جمله صادرات کوچکتری دارند. همچنین اکثر دولتها مالیات ارزش افزوده وضع شده روی واردات را بیدرنگ دریافت میکنند، اما در عرضه تخفیفات و معافیتهای آن در مورد صادرات با تاخیر عمل میکنند، در نتیجه مالیات ارزش افزوده در عمل همانند یک مالیات بر صادرات عمل میکند.
ارسال نظر