شفافیت و مشارکت؛ دو کلید اصلی حل معضل آب

اما گذشته از این مطلب در شرایط کم آبی، مسوولان ذی‌ربط تلاش‌های زیادی کرده و می‌کنند تا بر مشکلات صنعت آب در ایام خشکسالی فائق آمده و از طریق سهمیه‌بندی، دعوت مردم به کاهش مصرف و نیز افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی مشکل را مرتفع کنند. اما به‌نظر می‌رسد دولت در بحث آب به تنهایی و بدون کمک و مشارکت مردم هرگز نمی‌تواند بر مشکلات فائق آید. این موضوع در سیاست‌های کلی نظام هم تاکید شده است. برای مثال در بند ۴ سیاست‌های کلی منابع آب، بند اول سیاست‌های کلی منابع طبیعی، بند اول سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و بند ۱۱ سیاست‌های کلی خانواده، به جلب مشارکت و تقویت نقش مردم اشاره شده است. در سیلاب‌های اخیر نیز شاهد بودیم که حضور خودجوش مردم و البته تسهیل‌گری نهادهای عمومی منجر به اجرای فعالیت‌های گسترده و سریعی برای مقابله با سیلاب شد و مردم به سرعت اقدام به تعبیه موانع فیزیکی و دست ساز برای جلوگیری از ورود آب به شهر خود کردند. به‌نظر می‌رسد برای تغییر در روش مدیریت و بهبود شرایط آبی کشور، دو کلیدواژه اساسی شفافیت و مشارکت باید به‌عنوان رویکردهای اصلی و کلان نظام و دولت‌ها لحاظ شود.

۱) مدیریت مشارکتی: متاسفانه در مسیر غلبه بر مشکلات، تصور رایج در میان مدیران آن است که نقش مشارکتی مردم، صرفا در صرفه‌جویی خلاصه می‌شود، اما به واقع تا زمانی که مردم در فرآیند برنامه‌ریزی و مدیریت حضور نداشته باشند عبور از معضلات به خصوص در حوزه آب ناممکن است. باید اذعان کرد که تضمین تحقق تصمیماتی که توسط خود مردم اتخاذ شده باشد به مراتب بیشتر از تصمیماتی است که به‌صورت دستوری اتخاذ و ابلاغ می‌شود. باید دانست که مشارکت مردم به معنای سهیم کردن آنها در مدیریت است، نه فقط مشارکت در اجرا؛ در این صورت است که آنها در مرحله اجرا حضور موثرتری خواهند داشت.

برای مثال اگر دولت کارگروه «سازگاری با کم‌آبی» را تشکیل می‌دهد، می‌تواند در آن جایگاهی برای نماینده‌های بخش خصوصی و تشکل‌ها و نهادهای مردمی به‌عنوان ناظر، مشاور و رای‌دهنده در نظر بگیرد. البته این نباید به مفهوم انجام یک کار صرفا تشریفاتی باشد، چراکه در آن صورت نیز نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. در این مسیر، ترس از دست دادن ابزارهای قدرت مسوولان، جایگاه و پست سازمانی و نیز نگرانی از ایجاد مسیر قانونی برای افزایش قدرت مردم، موانع جدی تحقق این امر به‌شمار می‌رود. اما به هر حال با سپردن تدریجی امور آب به مردم - تا آنجا که ممکن و قانونی است - نتایج خوبی حاصل خواهد شد. همان‌طور که در دشت مجن در سمنان مردم در قالب تشکل آب بران، خود در حال تخصیص و مدیریت منابع آب بین خود هستند و نیز مرور تاریخ هزاران سالانه این سرزمین در زمینه مدیریت منابعِ آب و ابداع قنات به‌عنوان یک فناوری خارق‌العاده در ایران، مهر تاییدی بر نگاه مدیریت مشارکتی در منابع آب است.

۲) شفافیت: اما در ارتباط با صرفه‌جویی نیز معمولا تلاش‌های دستگاه‌های اجرایی به کار تبلیغی منحصر شده است. آنها می‌خواهند از طریق آگاه‌سازی عمومی و آموزش همگانی، ضرورت و چگونگی صرفه‌جویی را تبیین و ترویج کنند. این کار، اقدام درستی است اما کافی نیست. علاوه‌بر این اگر نهادهای متولی، گزارش درستی از وضعیت منابع و مصارف به مردم ارائه کنند و آنها را در جریان وضع موجود و آتی قرار دهند، امید می‌رود که تاثیرات بهتری حاصل شود. به‌عنوان مثال چه اشکالی دارد که علاوه‌بر اعداد و ارقام استاندارد و مطلوب برای مصارف آب، آمار مصارف شهرها به‌طور روزانه، منظم و با ذکر جزئیات به اطلاع مردم رسانده شود و در این اطلاع‌رسانی هم وضعیت‌های مطلوب و هم اوضاع نامطلوب بدون هیچ ممیزی اعلام شود.

پیش‌بینی می‌شود این کار در مقایسه با روش‌های مبتنی‌بر آموزش همگانی و فرهنگ‌سازی رسانه‌ای، اثرات به مراتب بهتری در جهت کنترل تقاضا و رعایت الگوی مطلوب مصرف داشته باشد که البته تجارب سایر کشورها مثل استرالیا، در شرایط مشابه همین را نشان می‌دهد. در استرالیا دولت ملی و محلی در دوره مواجهه با خشکسالی، به جای اینکه صرفا از مردم بخواهند که مصارف خود را کاهش بدهند، اطلاع‌رسانی دقیق را در دستور کار خود قرار داده است. آنها با نصب تابلو در سطح شهرها، آمار موجود در سدها را به مردم ارائه می‌کنند و در گزارش‌های دقیق و مفصل، بدون سوگیری و القای مستقیم، مصارف بخش‌های مختلف را به‌طور منظم منتشر می‌کنند. این اقدامات علاوه‌بر جلب اعتماد بیشتر مردم، آنها را به صرفه‌جویی مشتاق‌تر کرده و باعث جلب مشارکت بیشتر آنها خواهد شد.