خطر تجزیه فوری است؟
منظور آقای بلکفورد، یعنی رهبر حزب ملی اسکاتلند در پارلمان انگلستان، این بود که سیاستها و اقدامات آقای جانسون موجب خواهد شد بهزودی بریتانیا دچار فروپاشی شود و اسکاتلند اولین حاکمیتی است که از بریتانیا جدا خواهد شد. مردم اسکاتلند سال ۲۰۱۴ علیه استقلال از بریتانیا رای دادند، اما آنها بهشدت با آقای جانسون مخالف هستند و تمایلی به خروج از اتحادیه اروپا بهخصوص خروج بدون برنامه از این اتحادیه ندارند و این در حالی است که نخستوزیر جدید انگلستان میگوید باید برای چنین خروجی آماده شد.
در همهپرسی سال ۲۰۱۶ بر سر خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، ۶۲ درصد اسکاتلندیها به ماندن در این اتحادیه رای دادند و تنها ۳۸ درصد خواستار خروج بودند. روز دوشنبه آقای جانسون به اسکاتلند رفت و در سخنرانی خود بار دیگر تاکید کرد توافق بر سر خروج انگلستان از اتحادیه اروپا که بین نخستوزیر قبلی و اتحادیه اروپا حاصل شده، مرده است و میتوان به توافقی جدید و بهتر دست یافت. این در حالی است که رهبران اروپا به روشنی اعلام کردهاند هیچگونه مذاکره مجددی بر سر برنامه یاد شده انجام نخواهد شد. آقای جانسون به خبرنگاران گفت هدف ما به هیچوجه خروج بدون برنامه از اتحادیه اروپا نیست اما بریتانیا باید برای خروج بدون برنامه آماده باشد.
واقعیت این است که نخستوزیر جدید انگلستان شخصیتی اختلافبرانگیز دارد، به این معنا که در بریتانیا که از چهار اتحادیه سیاسی یعنی انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلندشمالی تشکیل شده، عدهای بهشدت به او علاقه دارند و عدهای بهشدت از او متنفر هستند. آقای جانسون در سخنرانی روز دوشنبه خود تلاش کرد اتحادیه یادشده را موفقترین اتحادیه سیاسی و اقتصادی در تاریخ توصیف کند و ایرلندشمالی را مطمئن سازد که در کنار انگلستان یک برند بینالمللی، ایمنتر، مرفهتر و قدرتمندتر خواهد بود. آقای جانسون بر حفظ اتحادیه متشکل از انگلستان، ایرلندشمالی، ولز و اسکاتلند بسیار تاکید دارد. تمامی نخستوزیران بریتانیا در آغاز دوره نخستوزیری خود به هر یک از این مناطق سفر میکنند تا پایبندی خود را به حفظ این اتحادیه نشان دهند و نیز بر تقسیم قدرت بین دولتهای هر یک از این مناطق تاکید کنند. در این تقسیم قدرت ولز، اسکاتلند و ایرلندشمالی هریک پارلمان خاص خود را دارند و در حوزه مصرف منابع مالی و ... میتوانند مستقل تصمیمگیری کنند.
اما آنچه تاکنون حفظ شده ممکن است از این پس در معرض از میان رفتن قرار گیرد. زیرا شرایط تغییر کرده است. از سال ۲۰۱۶ یعنی از زمان برگزاری همهپرسی جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا، تمرکز دولت انگلستان بر برنامه خروج بوده و متاسفانه عملکرد دولت خانم ترزامی در تدوین برنامه خروج موفقیتآمیز نبوده است. در دوره نخستوزیری او بحران سیاسی در دولت و مجلس انگلستان بهوضوح وجود داشت و در نهایت خانم می نتوانست برنامه خروج را به تصویب پارلمان برساند.
چند ماه پیش احتمالهای مختلفی درباره آینده وجود داشت، به این معنا که برخی معتقد بودند همهپرسی دوم برگزار میشود و ممکن است در آن، مردم به ماندن در اتحادیه اروپا رای دهند. اما اکنون این اطمینان وجود دارد که انگلستان پایان ماه اکتبر یعنی حدود سه ماه دیگر از اتحادیه اروپا خارج میشود؛ چه با برنامه و چه بدون برنامه مورد تایید پارلمان این کشور. آقای جانسون میگوید خواستار توافقی جدید و بهتر با اتحادیه اروپاست اما وعده داده انگلستان پایان ماه اکتبر از این اتحادیه خارج میشود. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند خروج بدون برنامه به زیان اقتصاد انگلستان و آینده اتحادیه اروپاست. همچنین این شکل خروج میتواند یکپارچگی اتحادیه اروپا و اتحادیه بریتانیا را به خطر اندازد.
نخستوزیر ایرلند در یک دخالت آشکار در امور سیاسی انگلستان هشدار داده که جدایی بدون برنامه انگلستان از اتحادیه اروپا یکپارچگی بریتانیا را به خطر خواهد انداخت. این هشدار، یک هشدار جدی است و در آینده میتواند به ضعف در ساختار سیاسی و اقتصادی بریتانیا منجر شود. این احتمال وجود دارد که ایرلندشمالی خواستار جدایی از اتحادیه بریتانیا شود. جمهوری ایرلند در حالحاضر عضو اتحادیه اروپا است. افرادی که میتوان آنها را ملیگراهای معتدل یا کاتولیکهای معتدل توصیف کرد و کما بیش از وضعیت کنونی راضی هستند، به فکر ایرلند متحد خواهند بود.
در داخل بریتانیا نیز برخی مقامات سیاسی از جمله معاون خانم ترزا میاخیرا نسبت به رویدادهای پس از خروج بدون برنامه هشدار داده بودند. این ریسک حاصل عوامل مختلف از جمله تقویت ملیگرایی در اسکاتلند، تمایل ایرلند به اتحاد شمال و جنوب و بیتفاوتی انگلیسیها به ضرورت حفظ اتحادیه بریتانیا است. هفته گذشته گوردون براون، رهبر اسبق حزب کارگر گفته بود از جانسون نه بهعنوان پنجاه و پنجمین نخستوزیر بریتانیا، بلکه بهعنوان نخستین نخستوزیر انگلستان یاد خواهد شد.
ملیگراهای اسکاتلند خواهان جدایی از انگلستان هستند و امیدوارند نخستوزیری جانسون مانند بهار زودرس باشد و به جدایی اسکاتلند از بریتانیا کمک کند. در واقع آنها معتقدند نخستوزیری جانسون زمینه را برای تحقق استقلال اسکاتلند فراهم کند. بدون تردید در دوران نخستوزیری آقای جانسون ناآرامیهای اجتماعی از جمله تظاهرات مخالفان و طرفداران افزایش مییابد و این به معنای افزایش ابهامها و ضعف در اقتصاد انگلستان خواهد بود. از پیش برخی تظاهرات در حمایت از استقلال در اسکاتلند انجام شده و انتظار میرود بر میزان این ناآرامیها افزوده شود. در واقع بهقدرت رسیدن بوریس جانسون زمینهها را برای حرکت قدرتمند اسکاتلند به سمت استقلال فراهم میکند.
مخالفان جانسون او را یک نژادپرست و فردی بیثبات میدانند و مایل نیستند او نخستوزیر باشد. نظرسنجیها نشان میدهد که تعداد هواداران استقلال اسکاتلند افزایش یافته است. به احتمال زیاد آقای جانسون مجبور است با دادن وعدههای جذاب درخصوص تخصیص بودجه، از گرایشهای استقلالطلبانه در اسکاتلند بکاهد اما اگر ثابت شود او توانایی عمل به این وعدهها را ندارد، شرایط بدتر از اکنون خواهد شد. بسیاری از کارشناسان میگویند چنین خواهد شد و انگلستان در دوره نخستوزیری جانسون دورانی پرالتهاب و بیثبات را سپری خواهد کرد. پنج سال پیش همهپرسی استقلال در اسکاتلند برگزار شد و از آن زمان تاکنون همواره حدود ۴۰ درصد از اسکاتلندیها هوادار استقلال بودهاند. جانسون هوادار جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا بوده و مخالفان این جدایی با او مخالفت خواهند کرد. در واقع اسکاتلندیها و ساکنان ایرلندشمالی مخالف جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا هستند و احتمال آنکه در این دو سرزمین بیشترین مخالفتها با جانسون مشاهده شود زیاد است. دیدگاهها درباره آقای جانسون در جایگاه نخستوزیری بریتانیا منفی است و این باور وجود دارد که او نمیتواند به وظایف خود عمل کند. به این ترتیب وظیفه اول آقای جانسون اثبات توانایی خود در اجرای وظایف و مقابله با چالشهایی است که در برابر بریتانیا قرار دارد.
ارسال نظر