استراتژی جدید ایران

سال گذشته آمریکا از این توافق خارج شد و برای وادار کردن ایران به بازگشت به میز مذاکره تحریم‌های سختگیرانه‌ای علیه این کشور اعمال کرده است. در نتیجه، بسیاری از شرکت‌های خارجی که به ایران بازگشته بودند، این کشور را ترک کردند و در دور جدید تحریم‌ها، ایران برای فروش نفت خود و دریافت پول آن دچار مشکلات بزرگ شده است. به این ترتیب ایران به توافقی پایبند باقی مانده که عملا هیچ منفعتی برای آن ندارد. کشورهای اروپایی امضا‌کننده پیمان هسته‌ای سال ۲۰۱۵ در ماه‌های اخیر تلاش کرده‌اند ساز‌و‌کاری را عملیاتی کنند که با استفاده از آن، ایران بتواند به تجارت ادامه دهد، اما این ساز‌و‌کار در عمل بی‌فایده بوده، زیرا هیچ شرکتی در بخش خصوصی حاضر نیست ریسک از دست دادن دسترسی به بازار آمریکا را بپذیرد و از این ساز و کار برای تجارت با ایران استفاده کند.

ایران در واکنش به سخت‌تر شدن شرایط خود اعلام کرده در فواصل زمانی مشخص از میزان پایبندی خود به توافق هسته‌ای خواهد کاست، اما به‌طور خلاصه می‌توان گفت اقدامات اخیر ایران اقدامات بزرگی نبوده‌اند. یکی از بندهای برجام به ایران اجازه می‌دهد اورانیوم غنی شده با خلوص ۶۷/ ۳ درصد را به میزان ۳۰۰ کیلوگرم داشته باشد. این یک حد نمادین است و نقض بند یاد شده نیز حرکتی نمادین است. ایران تهدید کرده که میزان غنی‌سازی را بیشتر خواهد کرد و احتمالا به ۲۰ درصد خواهد رساند، اما هنوز مشخص نیست حد نهایی غنی‌سازی مورد نظر ایران چیست. با آنکه تهدیدها و اقدامات ایران تاکنون محدود و نمادین بوده و به نظر می‌رسد هدف ایران افزایش قدرت چانه‌زنی و اعمال فشار بر طرف‌های اروپایی است، اما باید به یک واقعیت مهم توجه کنیم و آن اینکه برای ساخت یک بمب اتمی به اورانیوم غنی شده تا ۹۰ درصد یا بالاتر نیاز است. قبل از امضای پیمان هسته‌ای سال ۲۰۱۵ ایران اورانیوم خود را تا ۲۰ درصد غنی‌سازی کرده بود. البته زمان رسیدن از اورانیوم ۲۰ درصد تا ۹۰ درصد کمتر از زمان غنی‌سازی از سطح ۶۷/ ۳ درصد تا ۲۰ درصد است. در اختیار داشتن اندکی بیشتر از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا حد ۶۷/ ۳ درصد ایران را به ساخت بمب اتمی نزدیک نمی‌کند.

یکی از کارشناسان خاورمیانه در دانشگاه براندلز می‌گوید: «این نوع اقدامات از لحاظ فنی، اقداماتی بسیار کوچک و بی‌اهمیت هستند و به نظر می‌رسد ایران می‌خواهد از این اقدامات برای اعمال فشار بر طرف‌های اروپایی استفاده کند نه ساخت بمب. ایران در آینده تلاش می‌کند در ازای لغو تحریم‌ها به نقطه اولیه بازگردد.» با این حال اقدام ایران دو اثر خواهد داشت: اثر تشدیدکننده و اثر عملی.

ابتدا به توصیف اثر عملی می‌پردازیم. اگر ایران غنی‌سازی را در سطوح پایین انجام دهد تعداد سانتریفیوژهای موجود بالاتر از نیازش خواهد بود، در نتیجه اگر ایران تمایل داشته باشد میزان غنی‌سازی را بالا ببرد می‌تواند این کار را با سرعت بالا انجام دهد. ایران هنوز چنین هدفی ندارد و میزان غنی‌سازی را خیلی بالاتر نبرده است بنابراین فاصله ایران تا ساخت بمب بسیار زیاد است. (غنی‌سازی، ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۸ را از سنگ اورانیوم معدن جدا می‌کند در نتیجه میزان ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ که برای ساخت بمب مورد استفاده قرار می‌گیرد افزایش می‌یابد.) امضاکنندگان توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ منتظر هستند تا گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره افزایش غنی‌سازی را دریافت کنند، اما از ایران خواسته‌اند دقیقا طبق بندهای برجام عمل کند. انتظار می‌رود میزان غنی‌سازی بالاتر از سطح ۶۷/ ۳ درصد بر موضع‌گیری سه کشور اروپایی اثر بگذارد.

اما اثر تشدیدکننده اقدامات اخیر ایران اهمیت بالاتری دارد. این نخستین بار است که ایران برخی بندهای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را نقض می‌کند. دولت آمریکا از برجام خارج شده و تحریم‌های فراگیر و سختگیرانه علیه این کشور اعمال کرده است. اما ایران تهدید کرده اگر اروپایی‌ها راهی برای رها کردن ایران از تحریم‌ها نیابند به تدریج بندهای برجام را رعایت نخواهد کرد. اکنون ایران در این مسیر قرار گرفته است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چند روز پیش تایید کرد که ذخیره اورانیوم غنی شده در سطح ۶۷/ ۳ درصد از ۳۰۰ کیلوگرم فراتر رفته است. حال واکنش‌ها به این اقدام ایران اهمیت پیدا می‌کند. دشمنان ایران می‌توانند بگویند ایران در حال نقض توافق هسته‌ای است و این توافق در عمل از میان رفته است. اگر پافشاری آنها ادامه یابد و رایزنی‌ها بین کشورهای اروپایی با طرف ایرانی به یک راه‌حل مناسب نرسد، اروپایی‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند تا دست از پافشاری بر حفظ توافق هسته‌ای تا پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ بردارند. در این حالت اسرائیل و عربستان همچنان علیه ایران تبلیغات خواهند کرد یعنی تلاش می‌کنند شعله جنگ برافروخته شود و بدون تردید فشارهای اقتصادی و غیراقتصادی دولت آمریکا ادامه پیدا می‌کند. نکته نگران‌کننده این است که ممکن است این فشارها به یک درگیری بین آمریکا و ایران منجر شود.

اکنون این پرسش مطرح است که با توجه به وجود احتمال‌های یادشده چرا ایران چنین اقداماتی انجام می‌دهد؟ پاسخ بسیار روشن است: شما نمی‌توانید برای همیشه به توافقی پایبند باشید که طرف‌های دیگر امضا‌کننده آن، به تعهدات خود پایبند نیستند. نیروهای تندرو در ایران معتقدند ایران باید کاری انجام دهد در غیر این صورت مجبور است محدودیت‌های فعالیت‌های هسته‌ای را در ازای هیچ بپذیرد. البته آنها آنقدر هوشمند هستند که اقدامات‌شان آنچنان بزرگ نباشد که دشمنان ایران ادعا کنند ایران در حال حرکت به سمت ساخت بمب اتمی است. اقدامات اخیر ایران کوچک‌ترین اقدامات ممکن بوده است، اما اگر ایران بخواهد به وعده خود عمل کند و به تدریج اقدامات بعدی را انجام دهد شرایط خطرناک خواهد شد. به این ترتیب آنچه در آینده رخ خواهد داد تا اندازه زیادی به اقدامات اروپایی‌ها وابسته است، البته به نظر می‌رسد شدت فشارهای وارد شده از تحریم‌های آمریکا، ایران را در مسیر نقض بندهایی از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ قرار داده است و به همین دلیل اگر روسیه و چین که امضا‌کنندگان دیگر توافق یادشده هستند بتوانند از این فشارها بکاهند، پافشاری ایران بر نقض بندهای بعدی کمتر می‌شود و از شدت تنش‌های موجود کاسته خواهد شد.