تهدیدات رشد
موارد بالا معیارهایی هستند که سرمایهگذاران را از هم جدا میکند، بعضی شرکتها صرفا در سریهای پایانی سرمایهگذاری میکنند، موضوعی که به این معناست که ریسک کمتری را متقبل میشوند، با وجود این مبالغ سرمایهگذاری آنها ارقام بسیار بزرگی است و در عین حال انتظارشان از بازدهی سرمایه، کمتر از ۵۰۰ درصد است. برخی دیگر از گروههای سرمایهگذار در مراحل ابتدایی رشد استارتآپ سرمایهگذاری میکنند که معمولا چیزی حدود ۹۰ درصد را برای احتمال شکست در نظر میگیرند، در عوض توقع بازدهی این شرکتها بر خلاف شرکتهای قبلی، بازدهی ۱۰۰ برابری در افق بلندمدت (حداکثر ۱۰ ساله) است. این استراتژی باعث میشود برای مدیریت ریسک در تعداد بیشتری از استارتآپهای نوظهور سرمایهگذاری کنند تا احتمال موفقیت در کل سبد سرمایهگذاریشان را بالا ببرند.
برای روشنتر شدن موضوع، اگر بنگاه سرمایهگذاری که در مراحل بذری استارتآپی سرمایهگذاری میکند، در مجموعهای با حدود ارزشی یک میلیارد تومان، مبلغی در حدود ۲۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کند، یک کرسی هیاتمدیره به همراه مقادیر زیادی از اولویتهای دیگر را تصاحب میکند، اما برای کسب همین اختیارات از استارتآپی در مراحل پایانی، صحبت از دهها و صدها میلیارد تومان برای یک صندلی هیاتمدیره خواهد بود.
اینها معیارهای اصلی هستند که ما بهعنوان سرمایهگذار، در همان ابتدا استارتآپها را غربال میکنیم، اما عملا مهمترین معیارها از این مرحله به بعد ظاهر میشوند که عبارتند از: تیم، ایده، تکنولوژی (محصول) و رقابت. مهمترین معیار تمام سرمایهگذاران در این مرحله «تیم» است و بعد از آن «ایده»! برای مثال ما در این مرحله برای تیم، وزنی حدود ۴۰درصد و برای مابقی موارد ذکر شده هر کدام ۲۰درصد وزن قائلیم. ضمن اینکه قبولی یا عدم قبولی یک تیم بهصورت صفر و یکی است، به این معنی که اگر تیمی خوب نبود، اساسا سراغ بررسی ایده نمیرویم. زیرا از نظر ما در این وضعیت تیم مناسبی برای اجرای ایده وجود ندارد. گرچه ایده هم انواع مختلفی دارد که در شرایط فعلی به این دلیل که اکثر تیمها ایدههای موفق خارجی را کپیبرداری میکنند، تصمیمگیری سرمایهگذار را برای صحتگذاری روی ایده بسیار راحتتر میکند، با این حال بسیار مهم است که با فرهنگ ایران تطابق داشته باشد.
یکی از مهمترین چالشهای استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات (IT) بحث محصول (تکنولوژی) است که استارتآپها و سرمایهگذاران هر دو ضربههایی بسیار اساسی را از این محل خوردهاند و مجددا اهمیت تیم را نشان میدهد. با توجه به حساسیت بالای تکنولوژی در این بخش، روزآمد نگاه داشتن محصول اهمیت بالایی دارد. اما تیمهای متخصص کمی در حال حاضر داخل کشور هستند که بتوانند اصول و قواعد توسعه و نگهداشت محصول را به درستی رعایت کنند، یا از نظر روحی، روانی و فرهنگ کاری بتوانند آرامش لازم را برای موسسان و سرمایهگذاران فراهم آورند. نکته جالب توانایی فرد به فرد متخصصان ما در این حوزه است اما وقتی به شکل تیم محصول در میآیند، نتیجه اکثرا سردردهای فراوانی برای موسسان و سرمایهگذارها است. دقیقا به همین علت هم ما فقط روی تیمهایی سرمایهگذاری میکنیم که یکی از موسسان، متخصص این حوزه باشد. ریسک بعدی که بر سر راه سرمایهگذاری قرار دارد مسائل حقوقی و مالی مرتبط با آن استارتآپ است.
اکثر این کسب و کارها نوپا هستند و احتیاج به طیف وسیعی از قراردادها شامل پرسنلی، تجاری، حفظ محرمانگی و... دارند و عدم شفافیت در وضعیت مالیاتی این کسب و کارها، همچنین نوپدید بودن مدل درآمدی این کسب و کارها برای مراجع مالیاتی مزید بر علت شده است تا مشاوران حقوقی و مالیاتی سرمایهگذاران بعد از سرمایهگذاری به آنها هشدار دهند تا به این موارد دقت کنند. در ۱۰سال گذشته موارد بسیاری داشتهایم که به علت ناآگاهی موسس به قوانین تجارت و مالیاتی، استارتآپها تا مرز انحلال و بعضا انحلال نیز پیش رفتهاند. اما میتوان گفت که هر دوی ما سرمایهگذاران و استارتآپها در بسیاری زمینهها نیاز به رشد داریم. به هرصورت با وجود اینکه کلنگ استارتآپها از نیمه دوم دهه ۸۰ زده شده اما سرمایهگذاری حرفهای روی استارتآپها در سالهای ابتدایی دهه۹۰ آغاز شد. از همان زمان هم شرکتهای مختلفی با رویکردهایی متفاوت در این حوزه مشغول به سرمایهگذاری شدند و خیلی زود سر و کله سرمایهگذاران حقیقی (سرمایهگذاران فرشته) نیز در این بازار پیدا شد که حقیقتا سهم بسزایی در فرهنگسازی و پیش بردن این صنعت داشتهاند.
اما در این میان سهم نهادهای دیگر را نیز نمیتوان نادیده گرفت، از جمله معاونت علمی ریاست جمهوری به ریاست آقای دکتر ستاری که از سال ۱۳۹۲ نقش حمایتی بسیار مفیدی داشته است، از پردیسها و پارکهای فناوری تا حضور دائم درکنار استارتآپها و همچنین تشویق سرمایهگذاران و تسهیل شرایط برای سرمایهگذاری. البته راه زیادی تا رسیدن به شرایط ایدهآل برای فعالان صنعت کسب و کارهای نوپا اعم از موسسان، کارکنان، سرمایهگذاران و نهادهای حکومتی و حاکمیتی باقی است که با توجه به جوان بودن این صنعت در ایران و مقایسه شرایط و المانهای این صنعت با موارد مشابه خارجی، میتوانیم به آینده بسیار امیدوار باشیم.
ارسال نظر