نرخ‌های بهره در اوج

البته آغاز تنش‌های تجاری بین آمریکا و چین از اواسط سال قبل به تدریج نگرانی‌هایی درباره آینده پدید آورد، اما بانک مرکزی آمریکا بدون توجه به این عامل، به بالا بردن نرخ‌های بهره ادامه داد. سال پیش این نهاد چهار بار نرخ‌های بهره را بالا برد و انتظار می‌رفت امسال نرخ‌ها به بالاتر از ۳ درصد برسد در نتیجه شاخص دلار یعنی ارزش این ارز در برابر سبدی از شش ارز معتبر از ابتدای سال گذشته به سرعت رشد کرد و از محدوده ۹۱ به ۹۶ رسید. اما امسال شرایط به‌طور کامل تغییر کرده است و به همین دلیل شاخص دلار تنها دو واحد بالا رفته و بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیده‌اند که در پایان سال عملکرد آن منفی خواهد شد.

برای پیش‌بینی افق بازارهای ارز باید به چند عامل توجه کرد که مهم‌ترین آنها دیدگاه بانک‌های مرکزی است، البته این دیدگاه حاصل واقعیت‌های اقتصاد در هر کشور و جهان است. در هفته‌های اخیر تغییراتی در دیدگاه بانک‌های مرکزی مشاهده شده و به همین دلیل گمانه‌زنی‌های متعدد درباره آینده بازارهای ارز وجود دارد. در اینجا بیان این نکته ضروری است که اجرای سیاست‌های حمایتی پولی به کاهش ارزش ارز و برعکس محدود کردن برنامه‌های حمایتی پولی به رشد ارزش ارز منجر می‌شود و به همین دلیل اگر تمامی دیگر متغیرها ثابت باقی بماند، اجرای برنامه‌های حمایتی پولی نظیر کاستن از نرخ‌های بهره به کاهش ارزش ارز ملی منجر می‌شود. اما سرمایه‌گذاران همچنین باید به این موضوع توجه کنند که ارزش ارزها در مقایسه با هم سنجیده می‌شود، بنابراین اگر اکثر بانک‌های مرکزی سیاست‌های انبساطی اجرا کنند تغییر محسوس در ارزش ارزها در مقایسه با هم مشاهده نخواهد شد. حال باید به دیدگاه بانک‌های مرکزی درباره مناسب‌ترین سیاست پولی اشاره کرد که بر ارزش ارز ملی اثر می‌گذارد. سرمایه‌گذاران با توجه به اظهارنظرهای مقامات بانک مرکزی آمریکا، اروپا، ژاپن و انگلستان به این نتیجه رسیده‌اند که نرخ‌های بهره به اوج خود رسیده و از این پس نهادهای یاد شده چاره‌ای جز کاستن از نرخ‌های بهره ندارند.

دلیل اصلی تغییر رویکرد بانک‌های مرکزی و بازگشت به سیاست‌های انبساطی، کاهش نرخ رشد اقتصاد جهان است و حتی کارشناسان ارشد در نهادهای مالی و سرمایه‌گذاری معتقدند حداقل تا ۵ سال آینده نرخ‌های بهره در سطوح بسیار پایین باقی خواهد ماند و این وضعیت که «وضعیت طبیعی جدید» نامیده شده است، فشار قابل ملاحظه‌ای بر ارزش ارزهای معتبر وارد خواهد کرد. متوسط نرخ‌های بهره در اقتصادهای بزرگ اوایل سال جاری میلادی ۸۲/ ۲ درصد بود و انتظار می‌رفت تا پایان سال این رقم به ۳ درصد برسد، اما اکنون این باور وجود دارد که رقم یاد شده در ماه دسامبر ۵/ ۲ درصد خواهد بود. بانک‌های مرکزی روسیه، هند، شیلی و استرالیا از پیش نرخ‌های بهره را کاهش داده‌اند.

در پس تغییر رویکرد بانک‌های مرکزی چند عامل وجود دارد و پایداری این عوامل به آن معناست که سیاست‌های پولی انبساطی‌تر خواهد شد در نتیجه شاهد افت ارزش ارزهای معتبر خواهیم بود. تنش‌های تجاری، وضعیت نگران‌کننده بازارهای مالی، ضعف تقاضا و پایین باقی ماندن نرخ تورم در اکثر اقتصادهای بزرگ جزو این عوامل هستند. اقتصاددان‌های بلومبرگ معتقدند در سه ماه کنونی رشد اقتصاد جهان ۶/ ۲ درصد خواهد بود. این در حالی است که در ابتدای سال گذشته میلادی این رقم ۷/ ۴ درصد بود. برخی روندهای ساختاری نظیر افزایش بدهی‌ها و پیر شدن جمعیت جهان نیز در ضعف اقتصاد جهان تاثیر دارند، زیرا از میزان وام گرفتن و توسعه فعالیت‌ها می‌کاهند.

حال پرسش‌های اصلی درباره افق بازارهای ارزی این است که چه زمان کاستن از نرخ‌های بهره آغاز می‌شود و تا چه حد نرخ‌ها پایین برده خواهد شد؟ پاسخ این سوالات ارزش نسبی ارزها در مقایسه با هم را مشخص خواهد کرد، البته سرمایه‌گذاران در بازارهای ارزی باید به این موضوع نیز توجه کنند که کاهش نرخ‌های بهره که یک هدف آن کاستن از ارزش پول ملی است، وقتی از سوی اکثر بانک‌های مرکزی انجام می‌شود، قدرت خود را در پایین بردن ارزش پول ملی از دست می‌دهد و همزمان توانایی بانک‌های مرکزی برای مقابله با ضعف‌های اقتصادی کمتر می‌شود. در آن سوی ماجرا دولت‌ها هستند که به دلیل مشغول بودن به مسائل تجاری و عدم تمایل به ایجاد کسری بودجه بیشتر، نمی‌توانند کمکی به اقتصاد بکنند.  با نگاه به شرایط اقتصاد جهان و سیاست‌های تجاری آمریکا یک واقعیت نمایان می‌شود و آن اینکه نوعی سردرگمی در بین بانک‌های مرکزی وجود دارد که سبب اتخاذ رویکرد انتظار در بین آنها می‌شود و از آنجا که سرنوشت عواملی نظیر تنش‌های تجاری بین چین و آمریکا مشخص نیست و اوضاع در حال بدتر شدن است بانک‌های مرکزی نمی‌توانند در فضای شفاف درباره سیاست‌های پولی تصمیم‌گیری کنند و همین عامل است که بر نوسان‌ها در بازارهای ارز می‌افزاید.

ارزهایی نظیر ین ژاپن، فرانک سوئیس و دلار آمریکا حوزه‌های امن سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند و در دوران‌های بحرانی تقاضا برای آنها افزایش می‌یابد. امروز نشست سیاست‌گذاری بانک مرکزی ژاپن و بانک مرکزی انگلستان برگزار می‌شود و هر دو نهاد همچنان معتقدند باید سیاست‌های حمایتی دنبال شود. در میانه این ابهام‌ها، برخی موضع‌گیری‌ها وجود دارد که می‌تواند به سرمایه‌گذاران در بازارهای مختلف کمک کند درک بهتری از شرایط داشته باشند. تاکید ترامپ بر لزوم کاهش نرخ‌های بهره یکی از این موضع‌گیری‌هاست. ترامپ از بانک مرکزی آمریکا خواسته نرخ‌های بهره را کاهش دهد، یعنی کاری شبیه اقدام بانک مرکزی چین انجام دهد. بدون تردید فشارهای ترامپ ادامه می‌یابد و بانک مرکزی مجبور می‌شود، نرخ را کاهش دهد. در نتیجه از این جهت فشار بر ارزش دلار افزایش خواهد یافت، اما همان‌طور که بیان شد عملکرد ارزهای دیگر بسیار مهم است.

در اروپا تغییراتی مشاهده شده است، به این معنا که به زودی نخست‌وزیر جدید انگلستان معرفی می‌شود و اگر او بوریس جانسون باشد احتمال به نتیجه رسیدن برنامه خروج انگلستان از اتحادیه اروپا در آینده نه چندان دور وجود دارد. این خبری مثبت است که به رشد ارزش پوند منجر خواهد شد و نیز رفع بحران کنونی می‌تواند به بانک مرکزی انگلستان اجازه دهد نرخ‌های بهره را بالا ببرد. این احتمال نیز یک عامل حمایتی برای پوند است. وضعیت ارزش یورو در برابر دلار و پوند به رویکرد رئیس بعدی بانک مرکزی اروپا بستگی دارد. او با چالش‌های مختلف و بزرگ‌تر از چالش‌هایی که ماریو دراگی مواجه بود روبه‌رو خواهد شد، زیرا شرایط سیاسی و اقتصادی در اروپا و جهان در حال تغییر است. سیاست‌های پولی بانک مرکزی اروپا به تدریج انبساطی‌تر می‌شود، زیرا شرایط اقتصادی در منطقه یورو خوب نیست و عده‌ای معتقدند اقدامات ماریو دراگی درست نبوده است. موضوع دیگر این است که به زودی مقامات دیگر نهادهای اروپایی از جمله کمیسیون اروپا تغییر می‌کنند و مدتی طول خواهد کشید تا هماهنگی‌های لازم بین روسای جدید ایجاد شود و در نهایت باید به تغییر ساختار پارلمان اروپا اشاره کرد که بر ارزش یورو اثر منفی خواهد داشت.