طرح کوتاه مدت دموکراتها
بر همین مبناست که آلکساندریا اوکازیو کورتز، از نمایندگان کنگره آمریکا ابتدای سال جاری میلادی اعلام کرد تئوری مدرن پولی باید مورد توجه بسیار بیشتری قرار گیرد. سالها قبل برخی اقتصاددانها به این تئوری توجه کرده بودند، اما اظهار نظرهایشان چندان مورد استقبال قرار نگرفته بود. اکنون شرایط به علل مختلفی تغییر کرده است. البته جروم پاول، رئیس بانک مرکزی آمریکا، بیل گیتس، وارن بافت و لری سامرز وزیر دارایی اسبق آمریکا همگی به شدت از این تئوری انتقاد کردهاند. اجرای این تئوری اثرات مختلف و فراگیری بر جامعه آمریکا و هر کشوری دارد که به آن عمل کند. در ایالات متحده تمایل دموکراتها به این تئوری سبب میشود آنها دیدگاه دیرینه خود یعنی تامین مالی هزینهها را از طریق افزایش مالیاتها کنار بگذارند. از پیش برخی دموکراتها از چنین دیدگاهی فاصله گرفتهاند و باید دید در آینده چه تعدادی از آنها از تئوری مدرن پولی حمایت خواهند کرد. برخی روسای جمهور جمهوریخواه طبق این تئوری عمل کردهاند، یعنی نه تنها مالیاتها را کاهش دادهاند، بلکه با افزودن بر کسری بودجه، بر بودجه دفاعی افزودهاند.
اکنون اگر دموکراتها این تئوری را بپذیرند بزرگترین مانع در برابر اجرای برنامههایشان یعنی افزایش مالیاتها برای تامین پروژهها رفع خواهد شد. آنها میتوانند به سمت تامین مالی با ایجاد کسری بودجه حرکت کنند. همچنین راه برای توجیه تصویب برنامههای مردمپسند بدون افزایش مالیاتها هموار خواهد شد. اگر دیدگاه اصلی که مبنای تئوری مدرن پولی است اشتباه باشد. تغییر موضع دموکراتها زیانبار خواهد بود؛ البته آنها میتوانند از آن برای کسب سود سیاسی کوتاهمدت بهره ببرند. اما علت ضعف تئوری مدرن پولی چیست؟ اقتصاددانها معتقدند دولتها برای انجام پروژهها و تامین مالی امور گوناگون، مالیات میگیرند و هنگامی که درآمدهای مالیاتی کافی نیست، اوراق قرضه منتشر میکنند و سرمایهگذاران با خرید این اوراق پول مورد نیاز دولت را تامین میکند. کسری بودجه سبب رشد تقاضا برای وام میشود و این افزایش تقاضا، نرخ سود را بالا میبرد در نتیجه دولت باید هزینه بالاتری پرداخت کند؛ اما نرخ بالاتر سود به افراد و شرکتها نیز زیان وارد خواهد کرد. در نتیجه تعداد موارد دریافت وام مسکن، وام دانشجویی و.. کاهش مییابد.
شرکتها نیز توان کمتری برای سرمایهگذاری و توسعه فعالیتهای خود خواهند داشت و نرخ رشد اقتصاد کاهش خواهد یافت. اگر اوضاع واقعا بد شود دولت مجبور است از ابزارهایی که زیانهای بزرگتری دارد نظیر چاپ اسکناس استفاده کند و گاه خطر ورشکستگی به وجود میآید. اما طرفداران تئوری مدرن پولی دیدگاههای دیگری درباره پول دارند به این معنا که آنها معتقدند رشد تقاضا برای وام سبب افزایش نرخهای بهره نمیشود و نیز دولتهایی که به ارز خود استقراض میکنند هرگز دچار ورشکستگی نخواهد شد. هر دو گروه اقتصاددانهای موافق و مخالف این تئوری استدلالهایی برای اثبات نظرات خود دارند و تنها با گذشت زمان میتوان فهمید حق با کدام گروه بوده است. در حال حاضر دموکراتها تلاش میکنند این تئوری را مفید توصیف کنند، اما مسلما پذیرش چشم بسته آن تبعات بزرگی بر اقتصاد آمریکا خواهد داشت.
ارسال نظر