پویایی جدید در پارلمان
درواقع طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس با استانی شدن این انتخابات آغاز شد و در ادامه تدوین آن تلاش شد که نقاط ضعف فعلی قانون انتخابات مجلس با نگاهی اصلاحی تغییر کند. هرچند هم اکنون لایحه جامع انتخابات که از سوی دولت به مجلس ارائه شده، بسیاری از مفاد اصلاحی طرح مذکور را دارد؛ اما نکته آن است که این لایحه خیلی دیر به بهارستان رسید و نمایندگان در خلأ این لایحه مهم، در راستای رفع نواقصی که همواره در حین و پس از برگزاری انتخابات ادوار مجلس رخ نمایان میکرد، گام برداشتند. به هر ترتیب این طرح که حاوی چند فصل است به صحن علنی رسید و حاوی مواد و پیشنهادهایی است که همانند بسیاری دیگر از طرحها و لوایح و جزئیات آنها، موافقان و مخالفانی دارد.
با بررسی اجمالی آنچه نمایندگان در قالب این طرح در صحن علنی مجلس به تصویب رساندند، میتوان از دو موضوع «برگزاری انتخابات مجلس بهصورت استانی» و همچنین «ممنوعیت بیش از سه دوره متوالی نمایندگی مجلس» بهعنوان دو محور پرچالش این طرح یاد کرد. استانی شدن انتخابات درواقع تغییر حوزههای انتخابیه اصلی در انتخابات مجلس از شهرستان به استانها را در پی دارد و ممنوعیت بیش از سه دوره متوالی نمایندگی مجلس نیز افرادی که سابقه حضور در سه دوره متوالی مجلس بهعنوان نماینده را داشتهاند از نامزدی برای دوره چهارم منع میکند. استانی شدن انتخابات بهعنوان اولین نقطهای که مخالفانش آن را چالش برانگیز میدانند، موافقانی هم دارد که در نهایت توانستند این ماده از طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی را به تصویب برسانند؛ موافقانی که تاکید دارند این امر نه تنها به کاهش مشارکت مردم در انتخابات نمیانجامد، بلکه بهدلیل حضور فعال احزاب در روند انتخابات مجلس، اثرگذاری آنها نیز افزایش مییابد و مردم نیز به مشارکت گسترده در انتخابات تشویق میشوند. از سویی دیگر برگزاری انتخابات مجلس در قالب انتخابات استانی، میتواند به کلاننگری و تقویت نگاه ملی در برخورد با مشکلات کشور منجر شود.
چالش دوم یعنی «ممنوعیت بیش از سه دوره متوالی نمایندگی مجلس»، درواقع محصول تلاش جمعی از نمایندگان و ارائه پیشنهادی از سوی آنان است که نمایندگی بیش از ۳ دوره متوالی را یکی از موانع بر سر شکلگیری گردش نخبگان و جوانان باانگیزه در مجلس و نظام قانونگذاری میدانند. واقعیت آن است که در ساختار فعلی مجلس، با حجم بسیار بالای فعالیتهای قانونگذاری، نظارتی و مسوولیتهایی که در زمینه حوزههای انتخابیه بر عهده نمایندگان منخب مردم در مجلس شورای اسلامی است، حضور بیش از سه دوره بهعنوان نماینده یک حوزه انتخابیه میتواند به حضوری فرسایشی تبدیل شود. به این معنا که افراد بهدلیل داشتن مسوولیت سنگین و حجم بالایی از کار فرصت کافی برای مطالعه، حضور در سطح جامعه و بالا بردن آگاهی و دانش علمی خود را نداشته باشند.
با وجود آنکه بالا رفتن سوابق نمایندگان با حضور در ادوار مختلف مجلس، کوله باری از تجارب تقنینی، نظارتی و حل مشکلات حوزههای انتخابیه را برای هر فرد نماینده به همراه دارد، اما اگر بخواهیم از منظری دیگر به این موضوع بنگریم، حجم بالای وظایف نمایندگان، فرصت مطالعه را از آنان میگیرد؛ به نحوی که شاید یک نماینده اندک زمانی برای مطالعه در زمینه موضوعاتی غیر از موضوعات تقنینی بیابد و در این شرایط، هیچ فرصتی برای بالا بردن سطح علمی خود یا مطالعه قانون و حتی آشنایی با قوانین سایر کشورها را ندارد. بر این مبنا این نماینده فرصتی برای بهروز کردن اطلاعات و دانش خود نخواهد داشت و اگر بخواهد به همین شکل پیش رود، دیگر نمیتواند راهکارهای مناسبی درباره موضوعات مختلف ارائه کند؛ زیرا ضرورت دارد که نمایندگان بتوانند با مطالعه مدلهای گوناگونی که برای حل برخی معضلات در دنیای ارائه شده، گامی در جهت حل و فصل مشکلات تقنینی، نظارتی وحتی برخی مشکلات حوزههای انتخابیه خود بردارند. موضوعی که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرد، همچنان که به آن اشاره شد، نمایندگان را به ورطه فرسایش میکشاند.
درواقع میتوان گفت که با مصوبه اخیر مجلس، نمایندگانی که سابقه حضور در سه دوره مجلس را در کارنامه دارند، یک دوره چهار ساله فرصت مییابند دانش خود را به روز کنند و بهطور کلی قوای علمی و اجرایی و عملکردی خود را بازیابند. همچنین این چهار سال فرصتی خواهد بود که این افراد یعنی کسانی که ۱۲ سال متوالی نماینده مجلس بودهاند، با نگاهی دیگر به زندگی بنگرند و با رویکردی متفاوت از نمایندگی، جامعه را ارزیابی و مشکلات و مسائل را بررسی کنند. یعنی از نگاه مردم ببینند قوانینی که به تصویب رساندند، آیا گامی است در جهت رفع موانع و مشکلات یا آنکه کارآمدی لازم را ندارد و خود به مانعی دست و پا گیر تبدیل شده است. این تغییر نگاه سبب میشود افراد بتوانند نقاط ضعف عملکردی خود را در دوران نمایندگی پیدا کنند و در راستای تغییر آن حرکت کنند.
از سوی دیگر، با کنارهگیری این افراد از نمایندگی در چهارمین دوره متوالی، علاوه بر آنکه افراد جدید با نگاههای جدید که میتوانند جوانان شایستهای باشند که تا پیش از این قدرت رقابت با نماینده قدیمی حوزه انتخابیه خود را نداشتند، به سیستم نمایندگی و قانونگذاری راه دهد، نماینده با سابقه میتواند عملکرد ۱۲ ساله خود را پس از یک دوره تنفس، یک بار دیگر به محک و ارزیابی مردم بگذارد. براین اساس مردم میتوانند با مقایسه عملکردی افراد، فردی را که مطلوبتر بوده انتخاب کنند و در واقع این امر خود گامی است در جهت افزایش رقابتی سالم که در راستای توسعه حوزههای انتخابیه، تلاش برای قانونگذاری صحیح، نظارت قوی و کاهش مشکلات مردم شکل میگیرد. بنابراین میتوان انتظار نتیجه مطلوب از این تغییرات داشت؛ زیرا افراد برای بهبود عملکرد خود در عرصههای مربوط به نمایندگی انگیزه بیشتری خواهند داشت و این موضوع بی شک برای بهبود شرایط حوزههای انتخابیه بهصورت خاص و نیز بهبود شرایط کشور بهطور عام اثرگذار خواهد بود.
از سوی دیگر، مخالفان ممنوعیت نمایندگی بیش از سه دوره متوالی این مصوبه را مغایر با قانون اساسی عنوان میکنند؛ حال آنکه به هیچ وجه نمیتوان آن را خلاف قانون اساسی خواند. با وجود همه ایراداتی که مخالفان بر این مصوبه مترتب میدانند، ممنوعیت نمایندگی بیش از سه دوره متوالی باعث پویاتر شدن مجلس شورای اسلامی و حضور جوانان باانگیزه، دارای ایده و فکر و اطلاعات بالاتر میشود. این در حالی است که روند فعلی قانون انتخابات که بر مبنای آن یک فرد محدودیتی برای حضور در دورههای مختلف ندارد سبب شده بسیاری از حوزههای انتخابیه زیر سایه سنگین نمایندگان چند دورهای بماند؛ اما اگر این مصوبه بتواند تایید شورای نگهبان را به دست بیاورد و در قالب قانون انتخابات اجرایی شود، فرصتی به وجود میآورد که با جوانان با انگیزه و فکر، جسارت حضور در رقابتهای انتخاباتی را به دست آورند و با پشتوانه دانش، انگیزه و ایدههای نو، قوه قانونگذاری را پویاتر کنند.
ارسال نظر