عایدی ۳۷۰ میلیارد دلاری
البته حمایت از خیریهها تا حدودی تحت تاثیر تعصبات حزبی است، بهطور مثال جمهوریخواهان ترجیح میدهند به جای پرداخت مالیات، پول خود را به کارهای خیرخواهانه اختصاص دهند. با این حال آمارها نشان میدهد ۹۵ درصد آمریکاییها به یک کلیسا یا یک موسسه خیریه کمک میکنند. در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ اشتغال در بخش غیر انتفاعی با رشد بسیار زیاد ۱۸درصدی روبهرو شد؛ نرخی که سریعتر از اشتغال ایجاد شده در کل آمریکا بود. آنها این روند را حتی در دوره رکود و بحرانهای مالی نیز حفظ کردند.
علاوه بر این آمارهای اداره کار نشان میدهد۶۳ میلیون نفر داوطلب کمک به سازمانهای غیر انتفاعی و خیریهها هستند. همچنین گزارش سالانه درآمدهای حاصل از نیکوکاری آمریکا نشان میدهد، عایدی کل خیریهها در سال ۲۰۱۵ به ۲۵/ ۳۷۳ میلیارد دلار رسیده است که این رقم نشاندهنده ۱/ ۴ درصد افزایش نسبت به ۲۰۱۴ است. در حال حاضر ۲۳۸هزار و ۲۹۳ حساب بانکی مربوط به سازمانهای خیریه وجود دارد که نسبت به سال قبل ۸/ ۸ درصد افزایش یافته است. اما تاثیر وضعیت اقتصاد کلان کشور بر میزان اقدامات خیرخواهانه و انساندوستانه تا چه حدی است؟ آمارهای ۱۰ سال اخیر نشان میدهد درآمد خیریهها هر سال افزایش یافته و رکوردهای قبلی را جابهجا کرده است. این در شرایطی است که آمریکا در دهه اخیر بحرانهای مالی و اقتصادی بزرگی را تجربه کرده است. در واقع آنها نهتنها هیچ یک از برنامههای حمایتی خود را لغو نکردند بلکه در موارد زیادی آنها را گسترش دادند.
روبرت شارپ رئیس گروه شارپ، یکی از موسسات خیریه در «ممفیس» میگوید: «دادههای تاریخی نشان میدهد نوسانات اقتصادی اثر قابل توجهی بر درآمدهای خیریهها نداشته است، حتی در بدترین شرایط اقتصادی آمریکا نیز حمایت خیرین کم نشده است.» پاتریک رونی، مدیر اجرایی مرکز نیکوکاری در دانشگاه ایندیانا، با شارپ موافق است. رونی میگوید قابل اعتمادترین شاخصی که میتواند میزان پرداختهای خیرخواهانه را نشان دهد شاخص S&P۵۰۰ است. ۱۰۰ واحد افزایش در این شاخص به معنی ۵/ ۱ میلیارد دلار افزایش در پرداختهای نیکوکارانه مردم است. البته رونی اشاره میکند که نوسانات بازار میتواند بر میزان این پرداختها تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر تحقیقات میدانی که اخیرا در مراکز خیریه «ممفیس» و «ایندیاناپولیس» انجام شده نشان میدهد خانوادههایی با درآمد سالانه کمتر از ۵۰ هزار دلار در زمان رکود و کمبود درآمد کمتر مایل به اقدامات خیرخواهانه و مشارکتهای داوطلبانه اجتماعی هستند.
اما آنچه در این بین باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد زیرساختهای قانونی، مالی و فرهنگی در جهت تسهیل شرایط برای بهوجود آمدن چنین موسسههای مردمی است. تاکنون فعالیت موسسات خیریه مردمی در کشورمان نشان داده است که این نهادها میتوانند در حل مشکلات در بخشهای مختلف از جمله بیماری، فقر و گرسنگی نقش بسزایی داشته باشند.
ارسال نظر