مدل‌های اقتصادسنجی امروزه از مهم‌ترین ابزارهای پژوهشگران و محققان اقتصادی برای بیان نظریه‌های علمی است. شاید بتوان گفت این ابزار تکامل یافته راهی است که مارژینالیست‌ها اواخر قرن نوزدهم شروع کردند. این راه ورود ریاضیات به علم اقتصاد بود. بعدها ترکیب علم آمار با مجموعه اقتصاد به زبان ریاضی اقتصادسنجی را متولد کرد.

اقتصادسنجی محتوای تجربی و مشاهدات پدیده‌های اقتصادی را که در حال تبدیل شدن به نظریه هستند آزمون می‌کند. مدل‌های اقتصادی همواره سعی دارند تمامی متغیرهای اثرگذار را در مدل‌های خود وارد کنند اما بسیاری از متغیر‌ها برای پژوهشگر مشخص نیست و محدودیت دید افراد در این موضوع باعث می‌شود تا ضریبی در معادلات قرار داده شود که آن را ضریب مجهول می‌نامند. با استنتاج آماری می‌توان شرایط ضریب مجهول را تقریب زد تا معنی‌دار بودن مدل برای محقق آشکار شود. این به آن معناست که آیا مدل با توجه به آمارهای موجود می‌تواند درست باشد یا خیر. این آزمون علم اقتصاد را در جایگاهی رفیع‌تر از سایر علوم اجتماعی قرار داده است. آزمایشگاهی که می‌تواند نظریه‌های اقتصادی را آزمون کند و با توجه به اصول ریاضی و داده‌ها و مدل‌های آماری درستی و نادرستی آن را به زبان ریاضی و عدد بیان کند. معنی‌دار بودن مدل‌های اقتصادی معیار غربال نظریه‌های علمی اقتصادی می‌شود و از این نظر علم اقتصاد توان این را یافته که نه‌تنها ابزاری برای علمی بود و مطابقت با واقعیت پیدا کند بلکه این دانش را در اختیار سایر علوم اجتماعی نیز قرار داده تا بتوانند وجه اقتصادی پدیده‌های اجتماعی را به درستی بسنجند و نظریه‌ها و فرضیه‌ها را آزمون کنند. این امکان باعث شده است تا سیاستمداران نیز از امکان اقتصادسنجی برای موضوعات متنوعی از تخمین تابع تقاضای کالاها و پول تا روندهای بازارهای مختلف، بهره بگیرند. اما این وجه منطقی در پس پرده بسیاری دانشگاه‌ها چهره دیگری نیز دارد؛ اتکای صرف به مدل‌های اقتصادسنجی، تکراری بودن پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌ها و تهی شدن آنان از منطق اقتصاد نظری و نادیده گرفته شدن واقعیت‌ها و جنبه‌های اجتماعی و سیاسی آن. این آسیب بزرگ برای بسیاری از محققان قابل تحمل نیست و اصرار طیفی از اقتصاددانان بر الزام وجود مدل‌های اقتصادسنجی در تمامی عرصه‌ها، انتقاد بسیاری را برانگیخته است. محدودیت‌های موجود همچون محدودیت داده‌ها را می‌توان مشکلی بسیار جدی برای این موضوع تلقی کرد. اقتصاددانان در این پرونده به بررسی جایگاه اقتصادسنجی و نقاط ضعف آن پرداخته و میزان و نحوه استفاده از این ابزار مهم را در پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌های دانشگاهی بررسی کرده‌اند.