ریکاردو در موضوع مزیت نسبی در تجارت برای اولین بار ریاضیات ابتدایی را به کار برد اما اولین جرقه‌های ورود جدی ریاضیات به علم اقتصاد را می‌توان سال‌های میانی قرن نوزدهم دانست. فعالیت‌های آگوستین کورنو را به‌عنوان اولین گام‌های جدی ورود ریاضیات به علم اقتصاد ارزیابی می‌کنند. کورنو به‌عنوان استاد ریاضیات در سال ۱۸۳۸ کتاب «تحقیق در اصول ریاضی نظریه ثروت» را نوشت. در این کتاب برای اولین‌بار نماد‌های ریاضی برای تحلیل اقتصادی به‌کار گرفته شدند. برای اولین‌بار در این کتاب منحنی عرضه و تقاضا به کمک ریاضیات رسم شد. در ادامه کتاب «اصول نظریه ثروت» (سال ۱۸۶۳) و کتاب «مروری اجمالی بر نظریه‌های ریاضی» (سال۱۸۷۷) نیز از کورنو منتشر شد. پس از کورنو اقتصاددانان دیگری چون والراس، مارشال،  فون نیومن و بسیاری دیگر این راه را ادامه دادند. در واقع با ظهور مارژینالیسم(نهایی‌گرایی) و بیان موضوع «مطلوبیت» درهای بسیاری برای دانش اقتصاد باز شد که از جمله می‌توان ورود ریاضیات برای کمک به تبیین پدیده‌ها را نام برد. این دوره را می‌توان اولین دوره به‌کارگیری ریاضیات در علم اقتصاد دانست که تا سال ۱۹۴۷ ادامه پیدا می‌کند. در این دوران اقتصاددانان رفتار مصرف‌کننده و تولید‌کننده را بر مبنای توابع مطلوبیت و توابع تولید به کمک حساب دیفرانسیل و انتگرال تبیین کردند.  در دوره دوم و در سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰ نظریه مجموعه‌ها و مدل‌های خطی بیان شد و اقتصاددانانی چون لئون تیف و ارو به کمک جدول داده ستانده و توپولوژی به بیان نظریه‌های خود پرداختند. نظریه تعادل عمومی والراسی لئون تیف و اثبات تعادل عمومی توسط ارو و قضیه اول و دوم رفاه در این دوره و با کمک ریاضیات ارائه شدند.

دوره سوم سال۱۹۶۰ تا به امروز را دربر می‌گیرد. در این دوران بسیاری از فروض اساسی علم اقتصاد همچون عقلانیت کامل، همگنی و اطلاعات کامل که باعث محدودیت‌های بیشتر شده بود، حذف شدند. این حذف‌ها پای نظریات بسیار پیچیده ریاضی همچون منطق فازی و نظریه آشوب را به میان آورد. مطالعاتی همچون عدم‌قطعیت و نااطمینانی توسط فون-نیومن، به‌کارگیری توپولوژی در نظریه یکتا بودن تعادل توسط دیرو و مباحثی همچون نظریه سیکل‌های تجاری سیاسی و تئوری بازی‌ها در این دوره به کمک ریاضیات متولد شدند. به عبارتی رفته‌رفته علم اقتصاد، به‌عنوان یک رشته استثنایی در علوم انسانی شناخته شد که توانسته است با کمک علم ریاضیات از دقت بی‌نظیری بهره برده و به تبیین و پیش‌بینی بپردازد. در این مسیر همواره برخی از اقتصاددانان به کاربرد ریاضیات در اقتصاد حساسیت نشان داده و ورود آن به علم اقتصاد را خطری برای این علم برشمردند. آنان معتقدند ترکیب بیش از اندازه با ریاضیات، علم اقتصاد را از واقعیت‌های جوامع بشری دور خواهد کرد و برج بلند مدل‌های ریاضیاتی علم اقتصاد نخواهد توانست آنگونه که باید پدیده‌های اقتصادی را تبیین کند. اقتصاددانان در این پرونده به بررسی جایگاه و کاربرد ریاضیات در علم اقتصاد پرداخته‌اند.

شهاب‌الدین رحیمی