جنجال دستکاری قیمتها
نخستین عامل، اتکا به زیرساختهای غیر مطمئن و مبهم است. واقعیت این است که اکثر معاملات ارزهای دیجیتال خارج از ایالات متحده در بازارهایی انجام میشود که هیچ نظارت قانونی بر آنها وجود ندارد و در واقع مقرراتی بر آنها حاکم نیست در نتیجه ممکن است به هر دلیل، سرمایههای بزرگ در یک ارز جمع شود و اندکی بعد همه آن سرمایهها به سمت بازارهای دیگر روانه شود و مسلم است که ریسک سرمایهگذاری در چنین بازاری بسیار بزرگ است. امسال محققان دانشگاه تگزاس مدارکی منتشر کردند که نشان میدهد یکی از بزرگترین بورسهای ارزهای دیجیتال یک ارز دیجیتال به نام تتر را ایجاد کرده که از آن برای بالا بردن مصنوعی قیمت بیت کوین و چند ارز دیگر استفاده شده است. هفته پیش خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرد وزارت دادگستری آمریکا تحقیقاتی را درباره دستکاری قیمتهای ارزهای دیجیتال با استفاده از ارز تتر آغاز کرده است. این گزارش به وحشت سرمایهگذاران منجر شد.
فرض بر این است که هر تتر با یک دلار در بانک پشتیبانی میشود اما مدیران آن بورس ارزهای دیجیتال حتی نتوانستند ثابت کنند حسابی در یک بانک دارند. بسیاری از سرمایهگذاران تترهای خود را با زیان فروختند تا حداقل بخشی از پولشان را نجات دهند. از سوی دیگر برخی بورسهای ارزهای دیجیتال هرگاه مایل باشند بدون اطلاع قبلی، مقررات خرید و فروش را تغییر میدهند و در بسیاری از مواقع این تغییرات به زیان بزرگ سرمایهگذاران منجر میشود.
دومین عامل سقوط قیمتها، فعالیت فعالان بازار ارزهای دیجیتال در مغایرت با نظارت قانونی است. سال گذشته یکی از علل مهم هیجان در بازار این ارزها عملکرد شرکتهایی بود که در آنچه عرضه اولیه ارز دیجیتال نامیده میشود، پولهای قابل ملاحظه کسب کردند و هیچ مقرراتی بر این روندها حاکم نبود. در آن زمان حقوقدانها هشدار دادند که این عرضههای اولیه بنیاد قانونی ندارد. اخیرا کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا مجازات شرکتهایی را که در عرضههای اولیه مقررات قانونی را زیر پا گذاشتهاند، سرعت بخشیده است و در یک مورد، یکی از این شرکتها مجبور شد پول سرمایهگذاران را بازگرداند.
سومین عامل آن است که بازار ارزهای دیجیتال از سوی جوامع توسعهدهنده این ارزها مدیریت میشود و احتمال برهم خوردن ثبات در چنین شیوههای مدیریتی بسیار بالاست. بیت کوین در ژانویه سال ۲۰۰۹ با نرمافزار «متن باز» یا «اپن سورس» به وجود آمد و به جهان معرفی شد. برای چند سال اعضای جامعه بیت کوین برای توسعه نرمافزار به همکاری پرداختند اما این همکاری از میان رفته است. سال گذشته پس از یک اختلاف نظر شدید، یک گروه نسخه جدید از نرمافزار را که اصلاحاتی در آن انجام شده بود منتشر کرد و زمینه برای ظهور یک ارز دیجیتال جدید به نام بیت کوین کش فراهم شد. اما پشتیبانهای این ارز دیدگاههای خاص خود را داشتند که با دیدگاه به وجود آورندههای آن در تضاد بود. هفته پیش آنها به دو گروه تقسیم شدند. در دنیای نرمافزارها این یک افتراق با تاثیرات منفی است. بیتکوین کش به دو ارز دیجیتال جدید یعنی بیتکوین ای بی سی و بیتکوین اس وی تقسیم شد.
اختلافات و تقسیم شدنهای یاد شده تاثیری بر بیت کوین اولیه نداشته اما بحرانی را در بازارهای ارزهای دیجیتال به وجود آورده زیرا مدیریت مشتریها و سرمایهگذاری از سوی بورسهای ارزهای یادشده دشوار شده است. همچنین رویدادهای اخیر سبب شده پرسشهایی درباره امنیت و ثبات بازار ارزها مطرح شود. از سوی دیگر درباره یکی از جذابیتهای بنیادی ارزهای دیجیتال یعنی کمیاب بودن آنها تردیدهای جدی پدید آمده است. خالق بیت کوین گفته بود تنها ۲۱ میلیون بیت کوین قابل استخراج است اما اکنون مشاهده میشود که احتمال خلق کپیها و نسخههای جدید ارزهای دیجیتال وجود دارد. در نتیجه عرضه محدود نیست و چیزی که عرضه بینهایت داشته باشد ارزش ذاتی نخواهد داشت.
چهارمین دلیل کاهش قیمتها آن است که قرار بود ارزهای دیجیتال تمامی مشکلات مختلف دنیای واقعی را حل کنند، اما دنیای واقعی موارد استفاده زیادی برای این ارزها ندارد و این به معنای کاهش فایدهمندی و اعتبار این ارزهاست. برای مثال قرار بود بیت کوین انجام پرداختها را بهصورت فوری و فرامرزی ساده کند. اتریوم که تا همین اواخر دومین بازار بزرگ ارز دیجیتال بود با این هدف به وجود آمد که نوعی ابرکامپیوتر جهانی را ایجاد کند و از طریق آن تراکنشها با سهولت بالاتر انجام شود. هزاران ارز دیجیتال دیگر نیز با هدف استفاده برای اهداف جذاب ایجاد شدند. اما تنها استفادهای که تاکنون از این ارزها شده معاملات سفتهبازانه بوده است.
توسعهدهندگان بیت کوین، اتریوم و دیگر ارزهای دیجیتال از این شکایت میکنند که مشکلات فنی سبب شده استفاده از این ارزها در دنیای واقعی دشوار شود. اما آنهایی که روی ارزهای دیجیتال کار میکنند وعده حل این مشکلات را دادهاند البته تاکنون چنین چیزی تحقق نیافته است.
پنجمین علت کاهش جذابیت ارزهای دیجیتال، بیتوجهی دولتها و نهادهای بینالمللی به آنهاست. دولتها باید وارد این حوزه شوند و در سرمایهگذاران اعتماد به وجود آورند. اخیرا کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول در سخنرانی خود به علل لزوم توجه دولتها و بانکهای مرکزی به ارزهای دیجیتال اشاره کرد. البته او خواستار احتیاط و نگاه همهجانبه به این ارزها شد. او گفت با آنکه ارزهای یاد شده میتوانند شبکههای پرداخت کنونی را بهبود بخشند، دولتها باید به مدیریت بازار این ارزها بپردازند و موضوعاتی نظیر اعتماد و ثبات را در نظر داشته باشند. این سخنان ممکن است بر قیمت ارزهای کنونی که هیچ نظارتی بر آنها نیست اثرات منفی داشته باشد اما واقعیت این است که بدون مقررات کافی و نظارت نهادهای مسوول، ریسک حضور در بازار ارزهای دیجیتال بسیار بالاست و به همین دلیل احتمال آنکه تعداد زیادی از سرمایهگذاران در این بازار سرمایهگذاری کنند بسیار کم است. در واقع حتی در بازارهای پر ریسک سنتی نظیر بازار فلزات پایه یا سهام، هنگامی که سطح ریسک بالا میرود بسیاری از سرمایهگذاران از بازار خارج میشوند و ترجیح میدهند، منتظر بمانند. این گفته درباره بازارهای غیرمدون و پرریسک نظیر بازار ارزهای دیجیتال بیشتر صدق میکند.
ارسال نظر