«شهریاری» یا «خانهداری»؟
خوب یا بد، شورای شهر پنجم، سومین شهردار خود را هم انتخاب کرد.شورای شهر هر چه در توان داشت به کار بست تا شهردار دوم را حفظ کند، ولی نتوانست. شورای شهر به لزوم حفظ ثبات در مدیریت شهری پایبند بود و این مهم را حتی از طریق تفسیرهای ناروا در قانون جستوجو کرد. اما به هر روی تفسیرهای ایشان از قانونی که صریح بود به جایی نرسید و شهردار دوم هم رفتنی شد. اما انتخاب سوم شورا تا حدود زیادی متفاوت از دو انتخاب قبلی بود. آنها فردی را انتخاب کردند که در هر مرحله از انتخاب شهردار اسم او بر سر زبانها بود. او تجربه طولانی در حوزه شهر دارد و بیشتر سمتهایی که داشته در همین حوزه بوده است. پیروز حناچی و البته مجموعه شورایعالی شهرسازی و معماری که او دبیری آن را بر عهده داشت در دورههای قبلی شورای شهر و شهرداری عمدهترین مخالف سیاستهای شهرداری و شورای وقت بودند. به کرات با ساختوسازها و طرحهای ارائه شده از سوی شهرداری و شورای شهر مخالفت کرد و حتی گاه کارشان به شکایت هم رسید. در آن زمان البته آرزوی بسیاری از کارشناسان شهری این بود که ای کاش این رویکرد در شهر غالب شود و نگاه شهرسازانه و مبتنی بر حقوق و منافع عمومی و نه بر پایه سرمایهداری و رانت در شهر اجرا شود. اما گویا روزگار آرزوها را برآورده میکند و گاه به منتقدان فرصت عمل میدهد. سکانی که هماکنون در اختیار پیروز حناچی است، همان است که سالها در اختیار دیگرانی بود که آن را در جهت نامطلوبی استفاده میکردند و حال به دست اوست و زمان اجرای همان انتقاداتی است که مطرح میشد.
در اینکه رویکرد حناچی به شهر و نوع خوانش او از مسائل شهری با خواست مردم شهر همنوایی دارد، شک و شبهههایی وجود ندارد. او به لزوم حفظ باغات پایبند است، درخت و باغ و فضای سبز را نه یک کاربری بلکه یک زیرساخت شهری میداند. به لزوم جلوگیری از تعدی به منافع عمومی مردم شهر و عدمتوجه بیش از حد به منافع و حقوق شخصی پایبند است. برنامه عمل او از نظر متخصصان حوزه شهر قابل سنجشتر است، چرا که او عقبه عملیاتی مشخصی در سمتهای قبلی خود دارد و کارنامه او و هزینههایی که او در راه پایمردی در ماندن بر سر منافع مردم داده مشخص است. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که در دوره تصدی وی بهعنوان معاون شهرسازی وزارت راه و دبیری شورایعالی شهرسازی و معماری آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی و رقیب بعدی او در بردن جام شهرداری نقش مهمی داشت. تلفیقی از جسارت و شجاعت آخوندی به همراه پاکدستی و تخصص حناچی باعث وارستگی و کارنامه موفق شورایعالی شهرسازی و معماری شده بود.
اما حناچی در این دوره دیگر آخوندی را ندارد. او باید این تکیه گاه را در جای دیگری بجوید. پشتوانه سیاسی، لازمه توفیق در شهرداری تهران است که علاوه بر تخصص و رویکرد شخص شهردار برای شهرداری و شهریاری لازم است.
علاوه بر آن باید دانست که همچنان هر کس که شهردار شود با میراث نامتعادل و نا متوازنی مواجه است. با ساختار پیچیده شهرداری، نیروی انسانی متراکم و روابط پیچیده در شهرداری مواجه است.
لازمه رسیدن حناچی از شهرداری به شهریاری علاوه بر رویکردهای مثبتی که او دارد و سابقه روشنی که دارد در پشتوانه سیاسی است که او باید بیش از قبل بیابد و در برنامهای است که او برای ساختار و تشکیلات درونی شهرداری دارد.
بهعلاوه این شهریاری در اجرای برنامههایی است که مستقیما بر خواستههای مردم منطبق باشد. مردم قسمتی از عملیات شهردار را بیشتر میبینند که زندگی را برایشان در شهر راحتتر کند. او باید از نقش یک منتقد به نقش یک عامل تغییر جهت دهد.
چراکه:
شهرداری که شهریاری نکند
بس نپاید که خانه داری بکند
ارسال نظر