باخت در افکار عمومی؟
استیضاح بر اساس قانون اساسی و بر اساس آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی حق نمایندگان مجلس و یکی از ابزارهای مهم نظارتی است که در راستای انجام وظیفه نمایندگان مبنی بر نظارت بر اجرای قوانین، در اختیار نمایندگان مردم در پارلمان قرار گرفته است. در این زمینه نمایندگان میتوانند در هر نقطه از عملکرد وزیران، به تشخیص خود از این ابزار استفاده کرده و وزیر مربوطه را برای استیضاح به مجلس شورای اسلامی فرابخوانند. برای این کار چنانچه ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس خواهان به جریان افتادن این طرح استیضاح باشند، هیاترئیسه مجلس نیز بر اساس آییننامه داخلی مجلس موظف است به این موضوع ورود کند و با اعلام وصول طرح استیضاح، آن را به کمیسیون تخصصی مرتبط ارجاع دهد تا پس از آن اگر همچنان ۱۰ نماینده خواهان استیضاح بر نظر خود اصرار داشته باشند، استیضاح باید در صحن علنی مجلس مطرح شود. بر این اساس نمیتوان هیچگاه این حق قانونی و مسلم نمایندگان را با عناوین مختلف زیر سوال برد. با این همه آنچه مهم است اینکه مجلس شورای اسلامی بر اساس معیارهایی موظف است اظهارات استیضاحکنندگان را بشنود و از سوی دیگر، با در اختیار قرار دادن فرصت کافی به وزیر مربوطه، دفاعیات او را نیز هم از زبان خود وزیر و هم از زبان دو نماینده مدافع وزیر استماع کند.
در این میان آنچه اهمیت دارد برآیند صحبت و اظهارات دو طرف ماجرا یعنی مدافعان استیضاح و مخالفان استیضاح است که میتواند ذهن نماینده را برای دادن رای به ماندن یا برکناری وزیر هدایت کند. آنچه ما در جریان برگزاری جلسه استیضاح علی ربیعی وزیر محترم سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی شاهد بودیم، نه شایسته مجلس و نه شایسته دولت بود. در ابتدای جلسه دولتیها با تلاش برای جلوگیری از صحبت استیضاحکنندگان، فضا را از ابتدای جلسه به نحوی رقم زدند که جلسه با جدال آغاز شود. شاید این یکی از عوامل موثری بود که سبب شد جلسه در ادامه به صحنه اتهامزنیها تبدیل شود و همین موضوع به ضرر علی ربیعی تمام شد چه آنکه اگر این اتفاق رخ نمیداد، شاید ربیعی میتوانست با رای نمایندگان به کار خود در وزارتخانه ادامه دهد. البته این نتیجه در قالب احتمالاتی است که میتوانست اتفاق بیفتد. به هر روی آنچه در این جلسه علنی رخ داد و مردم نیز مشاهده کردند، چیزی جر باخت مجلس و دولت نزد افکار عمومی در موضوع اخلاق نبود. به این معنا که هم اظهارات و برخی نکات علی ربیعی حاوی برخی اتهامات علیه مجلس بود که زیبنده نهاد قانونگذاری نبود و هم برخی نمایندگان به بیان نکاتی در تریبون رسمی پارلمان پرداختند که از مدار اخلاق خارج بود.
بر اساس آییننامه مجلس، محورهای استیضاح باید مشخص باشد و زمانی یک طرح استیضاح به صحن علنی میرسد، محورهای مشخصی دارد که استیضاحکنندگان موظفند تنها در قالب همان موارد، نکات خود را مطرح کنند و وزیر هم میتواند تنها در قالب همان موارد و حوزههایی که در طرح استیضاح تصریح و مشخص شده است پاسخگوی سوالات و انتقادات نمایندگان باشد. این در حالی است که در جلسه استیضاح علی ربیعی، مطالب مطرح شده از سوی نمایندگان استیضاحکننده، در بسیاری از موارد خارج از موارد مصرح در طرح استیضاح بود. نتیجه آن شد که همگان مشاهده کردند.
توجه به این نکته ضروری است که نمایندگان مجلس بر اساس رای مردم به پارلمان راه مییابند و نگاه مردم در موضوعات مختلف برای نمایندگان اولویت دارد. ما بهعنوان نمایندگان مردم رضایت یا نارضایتی مردم از وضعیت موجود اقتصادی و اجتماعی را جست و جو میکنیم و بر اساس آن و نیز آنچه وزیر در جریان استیضاح مطرح کرده، به ماندن یا برکناری او رای میدهیم. ما باید درباره رایی که به استیضاح هر وزیر میدهیم به مردم و جامعه پاسخ دهیم و بر اساس رای و نظر آنان وزیری را در جایگاهش ابقا یا برکنار کنیم. مجلس همواره باید به نحوی رفتار کند و تصمیم گیرد که منافع کشور را تنها هدف خود بداند و نه منافع شخصی، گروهی و جریانی. در واقع نباید به گونهای در مجلس شورای اسلامی رفتار کرد که شائبه «تعارض منافع» شکل گرفته و تقویت شود، زیرا آسیبی جز لطمهدار شدن اعتماد مردم به نهاد قانونگذاری نخواهد داشت.
آن رفتار در مجلس و در همه نهادها به نحوی که اخلاق را زیر پا بگذارد و افراد به هر ترفندی تنها به القای نیت خاص خود که متاثر از منافع فردی و گروهی و جریانی و نه منافع ملی است بیندیشد، مورد نکوهش است. در مجلس، جلسات استیضاح چارچوب مشخص خود را دارد و نباید مطالب غیرمستند و آسیبزننده به اعتبار نهاد قانونگذاری و مخدوشکننده اعتماد عمومی در آن مطرح شود. درست است که هیات نظارت بر رفتار نمایندگان باید بر اساس وظیفه مصرح خود با این موضوعات برخورد کند اما مهمتر از آن، این است که نمایندگان خود بر رفتار و گفتار خود نظارت داشته باشند و پیش از آنکه مطلبی را بدون استناد مطرح کنند، به منافع عمومی و ملی بیندیشند که با اظهارات آنان ممکن است خدشهدار شود. اگر اینگونه رفتار شود، مجلس به دست مجلسیها تضعیف نمیشود.
از سوی دیگر، یکی از موضوعاتی که در جلسه استیضاح علی ربیعی مطرح شد متهم کردن نمایندگان به تلاش برای جابهجایی افراد در ادارات زیرمجموعه یک وزارتخانه بود. در این باره باید بر این نکته نیز تاکید کنیم که نمایندگان میتوانند در زمینه انتخاب مدیران به وزیران مشورت دهند و این امر نه غیرقانونی است و نه شائبه فساد دارد، زیرا این از جمله مسائل منطقهای است که نمیتوان نام آن را سهمخواهی یا باجخواهی گذاشت. بنابراین همواره در انتخاب مدیران، میان نمایندگان و وزیران همفکری و مشورت صورت میگیرد.
موضوع تنها زمانی شائبهدار میشود که یک نماینده با اصرار خود، در اختیارات وزیر مداخله کرده و به نوعی خواهان آن است که یک مطالبه غیرقانونی را از وزیر یا یک مسوول بخواهد؛ اگر اینگونه شد، باید با نماینده خاطی برخورد شود، نه آنکه اظهاراتی بیسند از تریبون مجلس مطرح و ذهن افکار عمومی را درگیر کند. بنابراین نباید به دست خود فضا را بهگونهای جلوه دهیم که در دستگاهها اعم از دستگاههای تقنینی، اجرایی و قضایی فساد موجود است. بر این اساس باید دقت لازم را در این زمینه داشته باشیم زیرا شکلگیری این ذهیت در افکار عمومی جز سست شدن پایههای حاکمیت با زدودن اعتبار از دستگاهها و کاهش اعتماد عمومی، نتیجهای نخواهد داشت.
ارسال نظر