تهدید اژدهای زرد
علل مختلف سبب این وضعیت هولناک شده است اما یکی از بزرگترین عوامل، فعالیتهای اقتصادی در چین است. رونق اقتصادی این کشور که دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از آمریکاست، نه تنها شرایط زندگی را برای مردم خود آن کشور نگرانکننده کرده بلکه رویههای تجاری چین با اقتصادهای در حال توسعه خطراتی را برای آب، هوا و خاک این کشورها پدید آورده است.
طی یک دهه اخیر چین به بزرگترین شریک تجاری آفریقا و تعدادی از کشورهای آمریکای جنوبی تبدیل شده و این کشورها محل زندگی فقیرترین مردم جهان هستند. آلودگی هوا در بسیاری از این کشورها به ویژه کشورهای آفریقایی به شدت افزایش یافته است. حال این سوال مطرح میشود که آیا این روندها با هم ارتباط دارند؟ برای پاسخ به این سوال باید به هزینههای زیستمحیطی تجارت دقت کرد. اکثر اقتصاددانها معتقدند تجارت به رونق اقتصاد و توسعه کمک میکند اما متاسفانه این فواید، بدون هزینه نیست و یکی از مهمترین لطمات تجارت، تغییرات منفی زیست محیطی است.
در این میان کشورهای در حال توسعه بهطور خاص نسبت به این عارضه جانبی آسیبپذیر هستند زیرا در این کشورها عموما مقررات زیست محیطی ضعیف است و آنها صادرکنندگان مواد خام آلودهکننده محیط زیست از جمله سوختهای فسیلی و فلزات هستند. کشورهای غربی از اقتصادهای در حال توسعه خواستهاند از محیط زیست خود حفاظت کنند و این درخواست در قراردادهای تجاری گنجانده میشود. برای مثال در پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) شرایط الزامآور زیستمحیطی گنجانده شده است. در اروپا نیز قراردادهای تجاری با اقتصادهای در حال توسعه شامل مقررات زیست محیطی سختگیرانه است، اما چین از شرکای تجاری خود نمیخواهد از محیط زیست محافظت کنند. به همین دلیل مبادلات تجاری با چین به احتمال زیاد میزان آلودگی هوا و محیط زیست را بالا میبرد.
در تحقیقی که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ درباره تجارت با چین و اثر آن بر تولید دی اکسید سولفور و مشکلات زیست محیطی در کشورهای آمریکای لاتین انجام شد، مشخص شد میزان تجارت به دلار بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی هر کشور یک عامل تاثیرگذار است و میزان آلودگی زیست محیطی هر کشور، با تجارت با چین رابطه مستقیم دارد. نکته بسیار مهم این است که تاثیرات زیست محیطی تجارت با چین به رویهها و سیاستهای دولتها در کشورهای شریک تجاری چین وابسته است.
در کشورهایی که دارای کیفیت بالای حاکمیت هستند میزان ایجاد آلودگیهای زیست محیطی در تجارت گسترده با چین زیاد نیست. همچنین در کشورهایی که دولتهای قدرتمند دارند از جمله شیلی، گامبیا و تانزانیا، تجارت با چین تاثیرات بسیار اندک بر تولید گاز دی اکسید سولفور و سطح کلی سلامت عمومی داشت. در مقابل در کشورهایی نظیر کنگو، لیبریا و پاراگوئه که در پایینترین ردهبندی کیفیت حاکمیت هستند، تجارت با چین تاثیرات بزرگی در افزایش آلودگیهای زیست محیطی داشت. البته خبر خوب این است که تاثیر تجارت با چین با دو روش قابل تغییر است. روش اول یافتن راه برای بهبود کیفیت حاکمیت در اقتصادهای در حال توسعه است. منظور از کیفیت حاکمیت میزان قوانین و مقررات دست و پاگیر، عدم حاکمیت قانون، فقدان شفافیت و گستردگی فساد است. هرچه کیفیت حاکمیت بالاتر باشد، میزان این مولفهها کمتر است. در کشورهایی که بوروکراسی کم است، شفافیت زیاد و فساد پایین است، تلاشها برای حفظ کیفیت محیط زیست سبب میشود تجارت با چین تاثیرات بزرگ زیست محیطی در پی نداشته باشد.
اگر دولتها قدرتمند باشند، قادر خواهند بود قانون را به درستی حاکم و مقررات زیست محیطی را اجرا کنند. شفافیت از بروز و گسترش فساد جلوگیری میکند و نهادهای مختلف چه دولتی و چه خصوصی قادر هستند بدون هراس و با تمام انرژی در مسیر حفاظت از محیط زیست حرکت کنند. همچنین شفافیت به کاهش فرصتهای بروز فساد منجر میشود. برای مثال امکان دریافت رشوه از سوی نهاد دولتی مسوول حفظ محیط زیست را از میان میبرد. از سوی دیگر چین میتواند رویههای تجاری خود را تغییر دهد و تلاش بیشتری برای حفظ مقررات زیست محیطی در کشورهای دیگر کند.
در غرب این گونه تلاشها از سالها قبل آغاز شده است. به این معنا که دولتها تحت فشار گروههای حامی محیط زیست و تولیدکنندگان کالا، مقرراتی دارند که کشورهای دیگر را به اجرای مقررات زیست محیطی و حفظ محیط زیست وادار میکند. در واقع اگر کشورهای در حال توسعه مقررات زیست محیطی را رعایت نکنند هزینه پایینتری خواهد داشت و شرکتهای غربی در برابر آنها مزیت رقابتی خود را از دست میدهند و به همین دلیل تولیدکنندگان در غرب از دولت خود میخواهند در مبادلات تجاری با این کشورها آنها را مجبور به رعایت مقررات زیست محیطی کنند.
همزمان با افزایش سطح دستمزدها در چین، دولت این کشور مانند دولتهای غربی مجبور خواهد شد از شرکای تجاری خود بخواهد مقررات زیست محیطی را رعایت کنند. درغیر اینصورت شرکتهای چینی مزیت رقابتی خود را از دست میدهند. چین اخیرا نسبت به برعهده گرفتن نقشی بزرگ در فعالیتهای مثبت زیست محیطی ابراز تمایل کرده است. البته کارشناسان معتقدند تا زمانی که تغییرات یاد شده رخ ندهد چین یک منبع آلودهکننده محیط زیست در جهان خواهد بود. کشورهایی که شریک تجاری چین هستند باید بدانند رعایت نکردن مقررات زیست محیطی و بیتوجهی به آلوده شدن محیط زیست ممکن است در کوتاهمدت هزینه کمتری داشته باشد اما در بلندمدت از هر جهت لطمات بزرگ به اقتصاد این کشورها وارد خواهد کرد.
ارسال نظر