رویکرد امنیتی یا اقتصادی؟
در همین راستا برای آنکه بدانیم اروپا تا چه حد در پایبندی به برجام جدی است، باید مقدمتا متوجه این نکته شویم که اروپا تا چه حد برای ایران اهمیت قائل است. منطق رفتاری اروپاییان با ایران بر اساس «همسایگی» شکل گرفته است و جوهره این سیاست، ایجاد محیط پیرامونی امن، توسعهیافته، دموکراتیک و حکمرانی خوب تعریف میشود و در صورت تحقق، حس امنیت را برای آنها ایجاد میکند. حال زمانی که با این عینک به موضوع نگاه کنیم، درمییابیم که ایران به دلیل وسعت، جمعیت، موقعیت ژئوپلیتیک، قدرت تاثیرگذاری بر محیط پیرامونی و مسائلی از این دست، جایگاه ویژهای در پازل سیاستی همسایگی اروپا ایفا میکند. از همین منظر است که اروپا وارد برجام میشود و در انعقاد، تداوم و اجرای آن همکاری و احساس میکند از طریق این رژیم حقوقی، مانع از تبدیل ایران به قدرتی هستهای با توان نظامی خواهد شد. به همین ترتیب اروپا معتقد است که در حوزههای دیگر نیز میتوان مدل برجام را پیاده کرد؛ بهعنوان مثال در حوزهای نظیر مسائل حقوق بشری در گذشته گفتوگوهای انتقادی بین ما و آنها در جریان بود و در مقطعی نیز گفتوگوهای سازنده داشتیم و امروزه نیز این گفتوگوها ادامه دارد. در حوزههای دیگر نیز اینچنین است و معتقد هستند که درخصوص مسائلی همچون نفوذ ایران در خاورمیانه هم این مذاکرات میتواند امکانپذیر باشد، کما اینکه در بحث یمن گفتوگوهایی در جریان است. شاید فقط بحث موشکی ایران را بتوان بهعنوان یک چالش دانست که نمیتوان به آن پرداخت.
بنابراین باید درست متوجه بود که اروپا از چه منظری به ایران نگاه میکند. آنها ایران را کلید ثبات یا بیثباتی خاورمیانه میدانند و معتقدند با ایران میتوان خاورمیانهای با ثبات ساخت یا اینکه خاورمیانهای بیثبات داشت. در نتیجه به این دلیل که ایران برای اروپا موضوعی امنیتی است و امنیت برای آنها اولویت اول محسوب میشود، حاضر شدهاند درخصوص این مساله با آمریکاییها به مقابله بپردازند. والا اروپا مطلقا از منظر اقتصادی به ایران نگاه نمیکند، زیرا اساسا حجم مبادلهای که با ایران خواهند داشت، در قیاس با آنچه با آمریکا انجام میدهند به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. این امنیت است که موجب حساسیت اروپا در رابطه با حفظ برجام شده و اینک بر سر امنیت خودشان است که مقابل آمریکا ایستادگی میکنند. اروپا معتقد است آنچه آمریکا در رابطه با ایران انجام میدهد، در نهایت به ناامنی آنها منجر خواهد شد و هرگونه تحرکی که به ثبات خاورمیانه لطمه بزند، بازخورد و سرریزش به سمت اروپا روانه خواهد شد و به نوعی تهدیدی برای آنها قلمداد میشود. حال با این توصیفات اگر اروپا به پابرجایی برجام علاقهمند باشد، مجبور است مسوولیتهایی را بر عهده بگیرد. در نتیجه مشاهده میشود که در حال مذاکره برای شرکتهای کوچک و متوسط و برخی بانکها هستند تا آنها را مجاب کنند با ایران وارد همکاری شوند و بهصورت موازی هم در حال پیشبرد قانون ضد انسداد هستند. اما واقعیت نیز این است که اروپا هیچگاه با آمریکا رودررویی جدی نخواهد داشت و مساله ایران نیز بهعنوان تفاوتی در دو دیدگاه قلمداد میشود که موضوعی تاکتیکی است، اروپا معتقد است برای مهار ایران، از طریق مذاکره، پاداش، مشروطسازی و مکانیزمهای تشویقیِ سیاسی و اقتصادی میتواند به اهداف مدنظر خود برسد، اما از سوی دیگر آمریکا مکانیزمهای تنبیهی را در پیش گرفته است. والا اینکه ایران باید در مسیر درستی (از منظر آنها) حرکت کند، موضوعی است که هردو رویکرد یکسانی در این خصوص دارند و این ابزارها و شیوههاست که تفاوت ایجاد کرده است.
ارسال نظر