بازسازی امید در تهران
پیمایش صورت گرفته ازسوی دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد در شهریور ٩٦ موید شواهدی از این شرایط است. اگرچه وضعیت بحرانی تهران در حوزه ابعاد محتوایی شهر تهران مدتهاست برای شهروندان به درستی شناسایی شده است اما آنچه عمق بحران را این بار نمایان کرد مقوله تشدید شکاف اجتماعی و تفرق در شهر از یکسو و از سویی دیگر بیتفاوتی شهروندان به یکدیگر است.
به واقع امروز تنزل سطح سرمایه اجتماعی در شهر تهران چالش مهمی است که به صورت جدی تهران را تهدید میکند. این مهم موجب شده است که اکثریت شهروندان چشمانداز روشنی به تغییر شرایط تهران در حداقل دوره زمانی کوتاهمدت نداشته باشند.
حفرههای مدیریتی و نظارتی موجود در حوزه مدیریت محلی و واقعیت فسادپذیری سیستم مدیریت شهری در ایران که نمودهای آن در پایان دوره مدیریت ۱۲ساله طیفی خاص بر شهرداری تهران نمایان شد بخشی از علل شکلگیری این وضعیت را شکل میدهد.
تنزل زیستپذیری و نابودی سرمایهها و بسترهای طبیعی و میراثی شهر از یکسو و تخریب سطح اعتماد عمومی به مدیریت شهری از سویی دیگر موجب شده است که در یک دهه اخیر بیش از همیشه شهروندان به حاشیه رانده شوند و منافع حزبی، گروهی و خاص بر خواست و منافع اکثریت ترجیح داده شود.
تهران امروز سطح نازلی از زیستپذیری، رقابتپذیری و کیفیت زندگی را به شهروندانش عرضه میکند. شهروندانی که با هزار امید و آرزو پای صندوقهای رای رفتند و تحول در مدیریت شهری را از اصلاحطلبان، طلب کردند. رای شهروندان را باید نمادی از طلب توقف فساد، شهرفروشی، تخریب باغات و عرصههای ارزشمند شهر دانست. این رای بیش از همیشه به معنای تمایل به حرکت بر مسیر برنامه مصوب، محوریت قانون، ارتقای شفافیت و تاکید بر بسترسازی بهمنظور تسهیل حضور جوانان و زنان در عرصه حکمروایی شهر است
در شرایطی که ۷۶ درصد از شهروندان موضوع بیتفاوتی شهروندان را در زمره مسائل اصلی تهران قرار میدهند تحقق این خواستهها دشوارتر از همیشه است.
البته نباید بیش از این بر مسیر ناامیدی که بیشک به ناکامی خواهد انجامید حرکت کرد. امروز شورا و شهردار اصلاحطلب تهران بیش از همیشه نیازمند همراهی شهروندان هستند. بازسازی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری نیازمند برنامه و عزم روشن است. پرهیز از اقدامات شتابزده و سعی و خطا در رویکرد جدید مدیریت شهری تهران، بسترسازی برای مشارکت شهروندان، کاهش بوروکراسی و مقرراتزدایی در کنار فراهم کردن زمینه گفتوگوی دائمی و بیپرده شهردار و شورا با شهروندان در این عرصه موثر است.
شهروندان تهران حق این را دارند که با وضعیت امروز تهران بهطور شفاف از مسائلی که تهران با آن مواجه است و در نتیجه آواربرداری از شهرداری به آنها رسیده است مطلع شوند. اگر بپذیریم «دانستن حق مردم است» اینک شهردار محترم در قامت مدیر شهر باید شهروندان را در جریان موضوعات و چالشهای پیش رویشان قرار دهد و از ایشان تقاضای مشارکت برای بازسازی امید در تهران کند. بپذیریم که شهردار نمیتواند بدون همراهی شهروندان امیدوار تهران مسیر پر سنگلاخ مدیریت تهران را به سلامت بپیماید.
ارسال نظر