وصله ناجور!
این به آن معناست که شما مجبورید در چارچوب جدید خود، نرخ بهره واحدی نیز برای همه این کشورها ارائه دهید. کشورهایی که به معنای دقیق کلمه نامتوازن هستند. پس شما مجبورید نرخ بهرهای معین کنید که عمده اتکای آن به اقتصادهای کشورهای بزرگ اتحادیه مانند آلمان و فرانسه است. پس مثلا شما نرخ بهره را به خاطر مشکل بیکاری در آلمان پایین تعیین میکنید، اما به ناگاه با رشد انفجاری املاک در دوبلین مواجه میشوید و از سوی دیگر باید به فکر چارهای برای اقتصاد ایرلند باشید که در این نرخ پایین به مشکل برمیخورد!
بنابراین آنچه شما با هم زیر یک چتر قرار دادهاید، کشورهایی با جهتگیریهای بعضا متضاد هستند که همان ابتدای امر، کنترل شرایط را بامشکل مواجه میکند. حال ممکن است بنا به دلایلی همه چیز تا مدتی بر وفق مراد پیش برود ولی بیشک در زمان بروز تلاطم و بحران، درخصوص نقش برخی اعضای اتحادیه باید نگران بود. بهطور مشخص، یونان کشوری است که به تنهایی میتواند تمام طرفهای حاضر در اتحادیه را در مورد هزینه فایده یکپارچگی دچار تردید کند!
به همین خاطر است که اساسا سوالاتی پیرامون وضعیت یورو و آینده آن مطرح میشود. آنچه امروز مشاهده میشود این است که یورو نتوانسته است به چالشی برای دلار تبدیل شود. موضوعی که در ابتدای ظهور یورو ذهن بسیاری از کارشناسان را درگیر کرده بود. در واقع، بسیاری از مدیران بانکهای مرکزی کشورها زمانی که یورو در اوایل هزاره جدید رونمایی شد، نگرانیهای خود پیرامون اینکه یورو میتواند موقعیت دلار را تهدید کند، ابراز داشتند. جدالی که نه تنها زمانش نرسیده، بلکه حتی این امکان وجود دارد که قبل از آن، شاهد جدال یوآن و دلار با یکدیگر باشیم.
یورو از ابتدا نیز قرار بود تجربهای بزرگ باشد، به همین دلیل هم کمی سخت است که بخواهیم سختگیرانه آن را مورد قضاوت قرار دهیم. کما اینکه بزرگنمایی در موفقیتهای یورو نیز ممکن است تصویری غلط را در ذهنها متبادر کند. بیایید واقعبین باشیم، یورو هنوز در اوج جوانی سیر میکند. حال این سوال به وجود میآید که آیا یورو دوام خواهد آورد؟ باید گفت که در همین زمان کوتاه، بهرغم تمامی تندبادهایی که بر سر راهش قرار گرفت، توانسته به راه خود ادامه دهد. با این حال نگاهی گذرا به بحران مالی اروپا و بهطور خاص آنچه بر سر یونان آمد، نوع برخورد اتحادیه با آن و نوع مراودات و کمکهای همسایگان یا اعضای ثروتمند اتحادیه با این کشور، بهترین شواهد برای پیشبینی آینده حوزه یورو است.
به شخصه فکر میکنم که دیگر اتفاقی مانند برگزیت(Brexit) به وقوع نخواهد پیوست اما به هرصورت ترس از تکرار رخدادهایی اینچنینی سراسر قاره را فرا گرفته است. نمود خارجی این نااطمینانی و نگرانی را در صحبتهای مطرح شده در پارلمان اروپا یا تریبونهای محلی رهبران سیاسی میتوان مشاهده کرد. در مورد آینده یورو در بلندمدت شاید نتوان خیلی قطعی صحبت کرد اما آنچه مشخص است اینکه حذف یورو در کوتاهمدت اثری فاجعهبار بر ساختار مالی جهان خواهد داشت. با تمامی این شرایط پیشبینی من این است که آنچه شما تا اطلاع ثانوی خواهید دید، بانک مرکزی و سیاستمدارانی خواهند بود که تمام تلاش خود را برای زنده نگه داشتن یورو به خرج خواهند داد.
ارسال نظر