طنابکشی اوپک و شیل
سال گذشته تولید ناخالص داخلی جهان با ۵ درصد افزایش، از ۳/ ۷۵ هزار میلیارد دلار به ۳/ ۷۹ هزار میلیارد دلار رسید و پیشبینی شده امسال این شاخص با پنج درصد افزایش به ۴/ ۸۴ هزار میلیارد دلار برسد. تا سال ۲۰۲۲ تولید ناخالص داخلی جهان به ۱۰۳ هزار میلیارد دلار خواهد رسید. این رشد بر تقاضا برای نفت و دیگر مواد خام تاثیر مستقیم و افزایشی خواهد داشت.
واقعیت این است که اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه وضعیت مناسبی دارند و اقتصادهایی نظیر ژاپن از رکود خارج شدهاند. به این ترتیب میتوان پیشبینی کرد که تقاضا برای نفت رشد قابل ملاحظهای خواهد داشت. اگرچه دولت چین تدابیری برای اصلاح برخی بخشهای اقتصاد این کشور از جمله بخش ساخت و ساز اتخاذ کرده اما اصلاحات اقتصادی به معنی کاهش تقاضا برای انرژی نیست. جمعیت شهرنشین چین و دیگر اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه به سرعت در حال افزایش است و تقاضای آنها برای انرژی رشد خواهد کرد. چین پس از آمریکا دومین مصرفکننده بزرگ نفت در جهان است.
در حوزه عرضه، پیشبینی میشود دو نیروی اصلی بر بازار تاثیر گذارند: از یکسو برنامه کاهش عرضه نفت در حال اجراست و انتظار میرود تا سال آینده میلادی ادامه پیدا کند و از سوی دیگر تولید نفت شیل در برخی کشورها به ویژه آمریکا در حال افزایش است. از اواسط سال ۲۰۱۴ که قیمت نفت سقوط کرد به مدت دو سال، تولیدکنندگان نفت قادر نبودند بر بازار تاثیر بگذارند و عموما با هم رقابت میکردند. ارزان فروشی به ویژه از سوی عربستان با هدف حفظ سهم در بازار و رشد محدود تقاضای جهانی برای نفت باعث شده بود قیمتها بسیار پایین باقی بماند اما از اواسط سال ۲۰۱۶ شرایط به تدریج تغییر کرد. بدین معنا که اعضای اوپک و برخی تولیدکنندگان نفت غیر عضو این سازمان به ویژه روسیه توانستند بر سر برنامهای مناسب برای کاهش مازاد عرضه در بازار به توافق برسند. اکنون که بیش از یک سال از اجرای این برنامه میگذارد اثبات شده که این کشورها به برنامه پایبند بودهاند و دلیلی وجود ندارد آن را زیر پا بگذارند. در نتیجه در هر پیشبینی که برای افق بازار نفت مطرح میشود باید به این واقعیت توجه شود که تولیدکنندگان نفت راه تاثیرگذاری بر بازار را پیدا کردهاند اما در مقابل، تولید نفت شیل در آمریکا در حال افزایش است. رسیدن قیمت نفت به ارقام بالا سبب شده فعالیت بسیاری از شرکتهای تولیدکننده این نوع نفت سودده شود. البته پیشبینیهایی مطرح شده حاکی از آن است که امسال میزان تولید نفت شیل در آمریکا به حداکثر میزان میرسد و سال آینده از آن کاسته خواهد شد.
در هر حال یک عامل مهم که از رشد قیمت نفت جلوگیری میکند افزایش تولید نفت شیل است. اما درباره افق برنامه کاهش عرضه نفت دیدگاههای مختلفی مطرح شده است. برای مثال آژانس بینالمللی انرژی در گزارش جدید خود آورده است، «مازاد عرضه نفت به میزان قابل ملاحظه کاهش یافته و یک عامل این امر، برنامه کاهش عرضه نفت است. در واقع به نظر میرسد هدفی که برنامه یاد شده با آنها آغاز شد تحقق یافته است.» از دید این آژانس، امسال تقاضای جهانی برای نفت ۵/ ۱ میلیون بشکه بالاتر از سال قبل خواهد بود البته در گزارش آژانس بینالمللی انرژی آمده است تنشهای تجاری بین چین و آمریکا میتواند از تقاضا برای نفت بکاهد. در واقع هر یک درصد کاهش در نرخ رشد اقتصادی جهان، مصرف روزانه نفت دنیا را حدود ۷۰۰ هزار بشکه کاهش میدهد. تنشهای تجاری بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر مصرف نفت تاثیر میگذارند.
در مجموع، از دید تحلیلگران آژانس بینالمللی انرژی، برنامه کاهش عرضه توانسته به هدف خود برسد و بازار به زودی به تعادل بین عرضه و تقاضا خواهد رسید. نکته مثبت دیگر این است که ذخیره نفت در اقتصادهای توسعه یافته طی ماههای اخیر کاهش یافته است. در حال حاضر میزان این ذخیره در اقتصادهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی تنها ۳۰ میلیون بشکه بالاتر از متوسط پنج سال و ذخیره فرآوردههای نفتی زیر متوسط ۵ ساله قرار دارد. در نتیجه اگر عرضه نفت ثابت باقی بماند و تقاضا به اندازهای باشد که پیشبینی شده، به زودی از ذخیره نفت خام کاسته خواهد شد.
در حوزه عرضه همچنین باید به تاثیر تنشهای ژئوپلیتیک نیز اشاره شود. بحران در خاورمیانه میتواند از عرضه نفت از این منطقه بکاهد. تحلیلگران چند بانک بزرگ از جمله سیتیگروپ، سوسیته جنرال و رویال بانک کانادا معتقدند آمریکا در مسیر افزایش فشارها بر اقتصاد ایران به حرکت خود ادامه خواهد داد و یکی از حوزههای مهم اعمال فشار، بخش نفت این کشور است. بسیار محتمل است ترامپ در آینده نزدیک از پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ ایران خارج شود و این به معنای بازگشت تحریمها و هراس شرکتهای بینالمللی از مشارکت در بخش انرژی ایران است. در واقع از چند هفته پیش احتمال اینکه چنین شود یک عامل رشد قیمت نفت بوده است. درباره تغییرات تولید و صادرات نفت ایران در صورت خروج آمریکا از پیمان هستهای یاد شده، دیدگاههای مختلفی مطرح است. اما حتی در خوشبینانهترین حالت، اختلالهایی در عرضه نفت ایران ایجاد خواهد شد.
عامل دیگری که بر قیمت نفت تاثیر داشته و خواهد داشت، تغییرات شاخص دلار است. شاخص دلار یعنی ارزش این ارز در برابر سبدی از ۶ ارز معتبر، سال گذشته ۱۰ درصد کاهش یافت. بانک مرکزی آمریکا سال پیش سه بار نرخهای بهره را بالا برد و امسال نیز پیشبینی شده ۳ بار نرخهای بهره بالا برده خواهد شد اما سال گذشته شاخص دلار کاهش یافت و پیشبینی میشود روند کاهش ادامه پیدا کند. تحقق این پیشبینی به افزایش قیمت نفت کمک خواهد کرد.
همانطور که بیان شد عوامل مختلف بر قیمت نفت در ماههای آینده تاثیر خواهند داشت البته تعدد این عوامل سبب میشود پیشبینی قیمتها بسیار دشوار باشد. برخی عوامل کاملا مشخص هستند و تردیدی درباره آنها وجود ندارد. برای مثال مسلم است که وضعیت اقتصاد جهان امسال بهتر از سال گذشته است و تقاضا برای نفت حداقل ۵/ ۱ میلیون بشکه بالاتر از سال قبل خواهد بود اما درباره برخی عوامل تردیدهایی وجود دارد. برای مثال مشخص نیست تنشهای تجاری بین چین و آمریکا تا چه حد شدید خواهد شد و میزان اثر منفی آن برای اقتصاد دو کشور و تقاضا برای نفت چه میزان است. همچنین درباره تداوم همکاری بین اوپک و روسیه ابهامهایی وجود دارد و مشخص نیست واکنش روسیه و ایران به تحولات سوریه چه خواهد بود. برخی کارشناسان معتقدند به تدریج از ابهامها کاسته خواهد شد و لازم است زمان بگذرد. بدون تردید افزایش قیمت نفت از رشد اقتصاد جهان میکاهد زیرا اقتصادهای نوظهور به ویژه چین که رشد بالای اقتصادی دارند مصرفکننده این ماده هستند و افزایش هزینه انرژی لطماتی به این اقتصادها وارد خواهد کرد.
ارسال نظر