اقتصاد سینما
هنر-صنعتی که همچون دیگر بنگاههای اقتصادی، به ملزوماتی نیاز دارد تا بتواند در پرتوی آن، رشد بیشتری را تجربه کند. شفافیت مالی شاید یکی از کلیترین مشکلاتی باشد که سینمای ایران با آن دست به گریبان است. در ایران به دلیل دولتی بودن (به انحای مختلف) اکثر آثار و تولیدات بهویژه تولیدات بزرگ سینمایی، جای خالی شفافیت مالی بهخوبی خود را نشان میدهد و حتی در چنین آثاری نیز هیچگونه اطلاعات مالی مربوط به پروژه سینمایی درباره دستمزدها اعلام نمیشود. این دغدغه از این جهت نگرانکننده به نظر میرسد، زیرا شاهد هستیم که بخشهای مختلف غیرخصوصی به این بخش وارد شدهاند و کمک هزینههای مستقیم یا غیرمستقیمی را به سوژهها یا فعالان مورد تایید خود اختصاص میدهند که موجب ایجاد تبعیض در میان فعالان این حوزه شده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که اساسا، اعطای کمک هزینه در بخش سینما به دلیل کارکردهای تبلیغاتی یا ذات هنری آن ایرادپذیر نیست و بسیاری از کشورهای مختلف نیز برای حمایت از جریان هنری خود و نشر و گسترش دیدگاهها و فرهنگ خود هزینههای اینچنینی را تعریف کردهاند. اما در روی دیگر سکه، منتقدان معتقدند که هرگونه کمک هزینه دولتی، با هر نیت و هدفی، همچون دیگر بخشهای اقتصاد در سینما نیز چرخه اقتصادی آن را از مسیر اصلی خارج کرده و به سمت و سویی میبرد که هر بخش زیر سایه دولت، به عاقبت آن دچار شده است. مقصدی با راندمان پایین، رانت، تبعیض، عدم شفافیت، عدم تناسب دخل و خرج و عملا حیاط خلوتی برای عدهای معدود. فارغ از دیدگاههای مختلف، چیزی که مشخص است اینکه با تقویت قدرت اقتصادی سینما، قدرت فرهنگی سینما نیز افزایش خواهد یافت.باشگاه اقتصاددانان در پرونده امروز خود به بررسی موضوع کمک هزینههای دولتی و نتایج اجرای این سیاست در طول سالیان اخیر پرداخته است.
امیر جهانی
ارسال نظر