توسعه کیفی و پایدار
در این میان مدیریت کلانشهر تهران تاکنون بهرغم ارائه خدمات بسیار زیاد و توسعههای کمی و نیز توسعه نسبی زیرساختهای مورد نیاز شهر، نتوانسته است ارتباط تنگاتنگی میان شهروندان و مدیریت شهری به وجود آورد و گویی مردم و شهرداری در مقابل یکدیگر و با کمترین درک، اعتماد و میزان مشارکت نسبت به هم قرار دارند و بسیاری از شهروندان به لحاظ رفتار فردی و اجتماعی، محیط شهری را متعلق به خویش و خود را متعلق به شهر نمیپندارند و حاضر نیستند آنگونه که در خانه خود زندگی میکنند در خیابانها و مکانهای عمومی رفتار کنند.
مثلا در بسیاری از نقاط شهر تهران بهرغم پیشبینی سطلهای زباله سطح زمین مملو از زباله، است درحالیکه در بسیاری از شهرهای جوامع پیشرفته با هدف کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و بصری و با اطمینان از اینکه شهروندان زبالههای خود را روی زمین نمیریزند، سطلهای زباله را در بیشترین فاصله از هم قرار میدهند. با همین مثال ساده میتوان گفت که نظافت شهر و بهطور کلی نگهداری شهر - فراتر از توسعه خدمات از سوی سازمانهای ذیربط - به آموزش فراگیر شهروندان و ارتقای فرهنگ شهرنشینی و در نهایت خروج از موضع بیتفاوتی و قیام ایشان برای حفظ شهر خود نیاز دارد. در این بین حمایت از تشکیل «سازمانهای مردمنهاد» (سمنها یا NGOها) برای هدایت و آموزش شهروندان (در تمام سطوح) و ارتقای سطح فرهنگ و درخواستهای مدنی ایشان از اهمیت خاصی برخوردار است. به این شکل مشارکتهای مردمی در حفظ و نگهداری شهر تهران افزایش مییابد و در مدت زمان کوتاهی میتوان تحول عظیمی در سیما و عملکرد شهر به وجود آورد. به این منظور همسویی همهجانبه دستگاههای ذیربط در مشارکت، راهبری و ارائه آموزشهای مورد نیاز از سطوح خرد تا کلان و برای تمام اقشار، صنوف و سنین مختلف لازمالاجرا است.
از عوامل مهمی که پذیرش شهروندان را در این مشارکت افزایش میدهد، احساس شایستگی و دانشمداری مدیران شهری است که قطعا این موضوع در هماهنگی تصمیمات تمامی نواحی و مناطق شهری و پرهیز از بروز سلایق فردی نامتناسب با شهر تهران پدیدار میشود. حذف زوائد و تزئینات غیر ضروری و بیهویت از سیمای شهر، پرهیز از انجام هزینههای بیهوده و اسراف و بهکارگیری عناصر بیکیفیت و کمدوام و مطالعه کافی در استفاده از عناصر تزئینی خصوصا نورپردازیها، رنگآمیزیها و سایر عناصر تزئینی، باعث آمادگی بستر توسعه پایدار شهر تهران و پذیرش افکار شهروندان برای مشارکتهای مردمی در تمامی سطوح خواهد شد و در نهایت بهرهگیری از رسانه ملی و اینترنت، ایجاد کمپینها، جشنها و کارناوالهای متناسب و مرتبط و انتخاب و تشویق شهروندان شایسته، برگزاری کلاسهای آموزشی در فرهنگسراها، سرای محلهها، مساجد و مدارس میتواند در توسعه هرچه سریعتر فرهنگ شایسته شهرنشینی و ایجاد مسوولیتپذیری بیشتر و ترغیب شهروندان به مشارکت در امور شهر تهران منتهی شود.
شهری که پایتخت ایران است، مردمی باسواد دارد، دانشگاههای متعدد، مراکز فرهنگی، فرهنگسراها و خانههای فرهنگ و هنر بسیار، سالنهای کنسرت، تئاتر و سینما – که هر روز و شب مملو از مشتاقان و هنرمندان است – گالریهای هنری و نشستها و محافل ادبی و شبهای شعر دارد، شهری که متعلق به فرهیختگان است، لایق خدمات شهری شایسته است.اکنون شهر تهران، با سپری کردن تجارب مختلف که بیشتر با اشتباهات فاحش در کنار اقدامات مفید و کارشناسانه توام بوده است با عبور از مرحله توسعه کمی، توسعه کیفی و پایدار را به عنوان راهحلی منطقی و متناسب پیش رو دارد.
ورود هرچه سریعتر به این جایگاه و تبدیل شهر تهران به یک پویاشهر به نحوی که متکی بر مطالعات دقیق و اقدامات کارشناسانه و بهرهمندی از نیروی عظیم مشارکت مردمی باشد میتواند هر روز شاهد تعریف، خلق و راهاندازی زیرساختهای خاص خود در حوزههای مختلف خصوصا فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی و سپس عمرانی، معماری و شهرسازی باشد. قطعا این امر تحول و حیاتی دوباره را برای شهرمان به ارمغان میآورد. در این راستا شایسته و بجاست شهردار محترم با تدوین اهداف کلان و ضوابط کارآمد، با راهبری مبتنی بر دیدگاه، جایگاه و خاستگاه جدید خود در تمامی بخشها و ارگان شهرداری و با در نظر گرفتن منافع عامه مردم، نقش شهری پویا و پایدار را در اذهان شهروندان خود تصویر کند و شهروندان تهرانی با اطلاع از برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت ایشان با مشارکت و حمایت از طرحها و برنامههای نمونه ایشان بتوانند اینبار تاثیری بیش از پیش در متحول شدن «پویاشهر پایدار» خود داشته باشند.
ارسال نظر