خطشکنی توتال
منوچهر تکین
کارشناس و تحلیلگر نفتی
قرارداد جدید نفتی ایران از دو نظر حائز اهمیت است؛ یکی از دید جهانی صنایع نفت و گاز و دیگری از دید سیاسی. امضای این قرارداد نشانه بازگشت شرکتها به ایران و آغاز فعالیت دوباره آنها در منابع عظیم نفت و گاز ایران است که منجر به افزایش تولید نفت و گاز خواهد شد، ولی اهمیت سیاسی آن در این است که با وجود فشار دولت آمریکا، یک شرکت بزرگ اروپایی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری و فعالیتهای خود را مستقلا بر پایه اصول تجاری و عملیاتی نفت و گاز قرار داده است.
منوچهر تکین
کارشناس و تحلیلگر نفتی
قرارداد جدید نفتی ایران از دو نظر حائز اهمیت است؛ یکی از دید جهانی صنایع نفت و گاز و دیگری از دید سیاسی. امضای این قرارداد نشانه بازگشت شرکتها به ایران و آغاز فعالیت دوباره آنها در منابع عظیم نفت و گاز ایران است که منجر به افزایش تولید نفت و گاز خواهد شد، ولی اهمیت سیاسی آن در این است که با وجود فشار دولت آمریکا، یک شرکت بزرگ اروپایی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری و فعالیتهای خود را مستقلا بر پایه اصول تجاری و عملیاتی نفت و گاز قرار داده است. توتال اولین شرکتی است که بعد از برجام با ایران قرارداد بزرگی در بخش نفت و گاز امضا کرده است. بهنظر میرسد تصمیم بازگشت به صحنه نفت و گاز ایران محدود به شرکت توتال نباشد و بهزودی شرکتهای اروپایی دیگر نیز همین روش را دنبال کنند. جالب توجه این است که مدیرعامل شرکت توتال این توافق را گام مهمی برای تحکیم روابط فرانسه و اروپا با ایران توصیف کرده است.
میدان پارس جنوبی بزرگترین میدان گازی دنیا است. توسعه فاز ۱۱ در بخش ایران منجر به تولید روزانه حدود دو میلیارد فوت مکعب گاز برای مصرف داخلی از سال ۱۴۰۰ و حدود ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی و نیز گوگرد و مواد دیگر خواهد شد. مدت قرارداد، ۲۰ سال است و توسعه میدان در دو مرحله انجام میشود. مرحله نخست شامل حفاری ۳۰ چاه و ساخت دو سکو و دو خط زیردریایی و استفاده از تاسیسات کنونی موجود در خشکی است. مرحله بعدی بهدنبال ارزیابی وضعیت مخزن خواهد بود و پیشبینی میشود شامل نصب کمپرسور در تاسیسات دریایی باشد که در آن صورت سکوی ۲۰ هزار تنی کمپرسور بزرگترین در خلیجفارس و اولین در پارس جنوبی خواهد بود. شرکت توتال با ۱/ ۵۰ درصد سهم، مسوول انجام عملیات توسعه میدان است. شرکت ملی نفت چین با ۳۰ درصد سهم و شرکت پتروپارس (شعبه شرکت ملی نفت ایران) با ۹/ ۱۹ درصد سهم شرکای دیگر این کنسرسیوم هستند. میزان سرمایهگذاری برای این پروژه معادل ۸/ ۴ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
نکته دیگری که باید توجه داشت آن است که این قرارداد بر پایه مدل جدید «قرارداد نفتی ایران» (IPC) منعقد شده است. اصول این نوع قرارداد، مزایا و اشکالات و سایر مشخصات آن، مدت زیادی مورد مطالعه و بحث و مناظره جدی در سطح کلی کشور بوده و سازمانهای مختلف اقتصادی، حقوقی، سیاسی، دانشگاهی و مجلس شورای اسلامی و موسسات دیگر نظرات خود را درباره IPC ابراز کرده بودند. نظر کلی بر این است که مدل قرارداد جدید نسبت به مدل قرارداد قبلی (بیع متقابل) بهبود یافته است و برای ایران و شرکتها هردو مفید است. البته نباید فراموش کرد مدل قرارداد بیع متقابل عملا موفق بود و توانست حدودا ۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران جذب کند و منجر به توسعه میادین متعدد و نیز اکتشاف نفت و گاز شد. درباره جنبه سیاسی توافق ایران و توتال باید توجه داشت مقامات جدید کاخ سفید فعالانه سعی دارند مانع سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران شوند و دونالد ترامپ از توافق برجام شدیدا انتقاد و صحبت از لغو آن کرده است و این در حالی است که دولت قبلی آمریکا عضو تیم مذاکرهکننده بود. مذاکرات برجام سالها طول کشید و توافقی چند جانبه با کشورهای مختلف و با تایید سازمان ملل است.
فشار آمریکا و توافق جدید توتال یادآور توافق شرکت توتال در سال ۱۳۷۴ برای توسعه میدانهای نفتی سیری «آ» و «ای» در خلیجفارس است. باید بهخاطر آورد که بعد از پایان جنگ تحمیلی و آغاز بازسازی، مقامات جمهوری اسلامی توجه کردند، بالا بردن سریع ظرفیت تولید نفت و گاز کشور نیاز به سرمایهگذاری و کاربرد تکنولوژی جدید داشت. در آن زمان نیز به دنبال بحثها و مشاوره طولانی، مدل قرارداد بیع متقابل مورد تصویب قرار گرفت و مذاکرات با شرکتهای خارجی آغاز شد. جالب توجه است به یاد آوریم که اولین قرارداد نفتی جمهوری اسلامی با یک شرکت خارجی در بهار سال ۱۳۷۴ با شرکت آمریکایی «کونوکو» منعقد شد، ولی به دنبال فشارهای سیاسی جناح طرفدار اسرائیل در آمریکا و کانادا، شرکت کونوکو مجبور شد این توافق را پس بگیرد و کنگره آمریکا نیز لایحه (D'Amato) را به تصویب رساند که تهدید تحریم شرکتهایی از هر کشور بود که بیش از ۲۰ میلیون دلار در سال در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند ولی شرکت توتال در آن زمان وارد مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی شد و تا پاییز آن سال قرارداد توسعه میدانهای سیری «آ» و «ای» به جای کونوکو با توتال منعقد شد. به دنبال آن توافق، شرکتهای غیرآمریکایی دیگر نیز وارد مذاکره با مقامات ایرانی شدند.
جالب است به یاد آوریم که در آن زمان اتحادیه اروپا به این تهدید آمریکا اعتراض و اعلام کرد مصوبات کنگره آمریکا در خارج آن کشور قدرت اجرایی ندارد و در صورت تحمیل تحریم بر شرکتهای اروپایی، اتحادیه اروپا از طریق مراجع بینالمللی قانونا مانع این تحریم خواهد شد. در نهایت رئیسجمهور آمریکا دستور استثنا از مصوبه کنگره، برای این شرکتها صادر کرد. سخنان مدیرعامل توتال در مورد پارسجنوبی و اشاره به آغاز فصل جدید روابط بین ایران، فرانسه و اروپا میتواند نشانگر اتخاذ سیاست کلی مشابهی در حال حاضر باشد و میتوان انتظار داشت در ماههای آینده شرکتهای اروپایی دیگر نیز مذاکرات خود را با ایران ادامه داده و توافقهای مشابهی را اعلام کنند.
ارسال نظر