عبور شجاعانه از بزنگاه تاریخی
حسن خوشپور
مدیرسابق دفتر امور بنگاهها و خصوصیسازی سازمان مدیریت و برنامهریزی
۱- در سال ۱۳۹۲، پیامدهای ۸ سال عملکرد دولتهای نهم و دهم از یکسو و از سوی دیگر تاثیر تحریمهای بینالمللی علیه کشور، اقتصاد ایران را زمینگیر و در مرز فروپاشی قرار داده بود. بهرغم آنکه دولتهای نهم و دهم برخوردار از حمایتهای کامل سیاسی و اقتصادی از سوی همه نیروهای موثر و قدرتمند کشور و همچنین درآمدهای ارزی سرشار ناشی از صادرات نفتخام در بازارهای بینالمللی بود، اقتصاد ایران دچار عارضههای سنگینی نظیر تورم همراه با رکود، توقف فرآیندهای تولید صنعتی داخلی، هجوم واردات محصولات مختلف، قطع ارتباط بینالمللی بانکی، پولی و مالی و هرج و مرج در مدیریت و تصمیمگیری بود.
حسن خوشپور
مدیرسابق دفتر امور بنگاهها و خصوصیسازی سازمان مدیریت و برنامهریزی
۱- در سال ۱۳۹۲، پیامدهای ۸ سال عملکرد دولتهای نهم و دهم از یکسو و از سوی دیگر تاثیر تحریمهای بینالمللی علیه کشور، اقتصاد ایران را زمینگیر و در مرز فروپاشی قرار داده بود. بهرغم آنکه دولتهای نهم و دهم برخوردار از حمایتهای کامل سیاسی و اقتصادی از سوی همه نیروهای موثر و قدرتمند کشور و همچنین درآمدهای ارزی سرشار ناشی از صادرات نفتخام در بازارهای بینالمللی بود، اقتصاد ایران دچار عارضههای سنگینی نظیر تورم همراه با رکود، توقف فرآیندهای تولید صنعتی داخلی، هجوم واردات محصولات مختلف، قطع ارتباط بینالمللی بانکی، پولی و مالی و هرج و مرج در مدیریت و تصمیمگیری بود. در ابتدای سال ۱۳۹۲، تقریبا هیچیک از نیروهای سیاسی و اقتصادی کشور، عملکرد دولت مستقر را تایید نمیکرد.
۲- نتیجهای که از شیوه عملکرد دولت دهم و بروز پیامدهای آن در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گرفته شد، تاثیری تعیینکننده بر محتوا، جهتگیری و کیفیت رقابت نامزدهای ریاستجمهوری یازدهم در سال ۱۳۹۲ داشت. بهگونهای که همه نامزدها و خصوصا آنان که دو جناح اصلی کشور را نمایندگی میکردند، در تبلیغات خود نمیتوانستند نمونهای از دستاوردهای دولتهای نهم و دهم را بهعنوان یک نقطه قوت یا وعده دادن به پیگیری آن، به طرفداران خود ارائه کنند. باوجود اینکه دولت مستقر در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، مورد حمایت جناح اصولگرایان بود، ولی نامزدهای این جناح در رقابتهای سال ۱۳۹۲، عملکرد دولت نهم و دهم را زیر سوال برده و برنامهها و راهکارهایی برای رفع مشکلات موجود در آن زمان ارائه میکردند. بنابراین میتوان انتظار داشت که رایدهندگان در سال ۱۳۹۲ در فضایی آکنده از زیر سوال رفتن عملکرد دولت مورد حمایت اصولگرایان و عملی نشدن هیچیک از وعدههای آن و بروز اختلافات تعیینکننده در نظامهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اخلاقی جامعه، به نامزد جناح اصلی دیگر رای داده باشند.
۳- ولی پس از گذشت ۴ سال و مشخص شدن نحوه عملکرد رایدهندگان در انتخابات سال ۱۳۹۶، بدون تردید میتوان اذعان کرد که انتخاب سال ۱۳۹۲ رایدهندگان صرفا ناشی از یک هیجان سیاسی و اجتماعی نبود. در سال ۱۳۹۲ انتخاب مردم عاقلانه و در نتیجه یک تحلیل منطقی و منصفانه و در راستای پیگیری صرفه و صلاح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران بوده است. نتیجه تحلیل مذکور عبور کامل و شجاعانه جامعه از سیاستهای عوامگرایانه و عوامفریبانه و پوپولیسم بود.
۴- دولت یازدهم برخلاف همه دولتهای قبلی و حتی برخلاف اولین دولت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار فعال و زندهای (هرچند معیوب) را از دولت قبل از خود و با هدف اصلاح، ارتقا و تکامل آن تحویل نگرفت، بلکه در ابتدای سال ۱۳۹۲ محتوای کامل نظامهای اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بهشدت دگرگون و فروپاشیده بود و فرآیندها و کارکردها، ضوابط و مقررات و مجموعه سازوکارهای دولت متوقف، فروپاشیده و مختل بود. این وضعیت در ابعاد داخلی و خارجی نظامهای مزبور به وضوح مشاهده میشد. به این ترتیب طبیعی است که در رقابتهای سال ۱۳۹۶ با در نظر داشتن تجربیات حاصل از عملکرد دولت در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، نقاط قوت و ضعف دولت یازدهم و موفقیت یا شکست آن دولت در شکل دادن مجدد به ساختارهای اقتصادی- سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور، رقابتها شکل گیرد.
۵- مشخصه و شرایط فضای انتخابات سال ۱۳۹۶ نهتنها کاملا متفاوت با سال ۱۳۹۲ بود؛ بلکه با دورههای قبل از آن هم تفاوتهای ماهوی داشت. این تفاوت بهطور عمده ناشی از تحولات اساسی ایجادشده در بینش، ذهنیت و خواسته رایدهندگان بود. موضوعی که رقبای دولت آن را متوجه نشدند و این تحول ناشی از؛ ۱) تغییر ترکیب و محتوای جمعیت، توسعه چشمگیر ابزارهای رسانهای و اطلاعرسانی، غلبه بخش جمعیت باسواد و دارای تحصیلات عالی در ترکیب جمعیتی کشور، ۲) تجربه گرانبهای سالهای قبل رایدهندگان و ۳) از همه اینها مهمتر، بهنگام بودن اطلاعات رایدهندگان از رویدادها و شیوه عملکرد مردم در جوامع دیگر نظیر آمریکا، انگلستان، فرانسه، ونزوئلا، کره جنوبی و... است که بهعنوان متغیرهای برونزا و محیطی (فرصت یا تهدید) نسبت به مجموعه جناح رقیب دولت خودنمایی میکنند، ولی رقبای دولت متوجه آن نیستند. آنان برای شکست حریف خود موضوعاتی را مطرح کردند که تکراری و شکستخورده بود و نهتنها جذابیتی برای مردم نداشت بلکه مخالف آن نیز بودند. حتی کسانی که به نامزدهای رقیب رای دادند، کاملا موافق موضوعات مطرحشده از سوی آنان نبودند. ملاحظه نتیجه رایگیری در مناطق و استانهای مختلف کشور با توجه به سطح توسعه، میزان برخورداری و عدمبرخورداری آنها و... گویای همین مطلب است. طرح موضوعات عامیانه، سطحی و بدون پشتوانه علمی و منطقی بهگونهای اهانت به شعور رایدهندگان نتیجهگیری میشود، رایدهندگانی که در دهههای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ متولد شدهاند و در آستانه بلوغ کامل عقلی هستند، تحصیلات دانشگاهی دارند و با پیرامون خود و تمام نقاط جهان بهطور مستمر مرتبط هستند. رایدهندگانی که از مرزهای جغرافیای سیاسی کشور عبور کردهاند و از شرقیترین نقطه جهان تا غربیترین نقاط آن یا حضور دارند یا نماینده دارند.
۶- پدیدهای که در انتخابات سال ۱۳۹۶ به وقوع پیوست، نیازمند تحلیل و مطالعهای دقیق از ابعاد جامعهشناسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و باید مراجع تحقیقاتی، دانشگاهها، دولت و حتی جناحهای سیاسی کشور آن را انجام دهند. جناح حامی دولت نیز باید برای تداوم حضور خود در مدیریت عالی کشور و اثرگذاری در جامعه، این بررسیها را انجام دهد. این پدیده بیانگر عبور توسعهای جامعه ایران از سطوح پایینتر به سطوح بالاتر است. ایرانیان در حال حاضر در چارچوب ارزشها و فرهنگ خود در سطوح بالاتری از توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نسبت به کشورهای منطقه و حتی کشورهای پیشرفته صنعتی و اقتصادی قرار دارند. تصمیم قاطع رایدهندگان در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ در شرایطی گرفته شد که ایران در یکی از بحرانیترین مناطق جهان از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی قرار دارد.
۷- رایدهندگان عملکرد دولت در زمینههای آواربرداری خرابیهای گذشته و به مسیر توسعه و پیشرفت بازگرداندن کشور را باور و تایید کردهاند، ولی متقابلا دولت دوازدهم نیز وظیفهای سنگین و خطیر را به عهده گرفته است که برای انجام آن لازم است اصلاحات موثر در نظامها و ساختارهای مدیریتی، اصلاحات قانونی و مقرراتی در تمام مجموعه دولت اعمال کند. خطر عقب ماندن از پیشرفت و توسعه مردم ایران برای هر دولت، جناح و طرز تفکری وجود دارد.
ارسال نظر