برنامه؛ غایب بزرگ

دکتر جعفر عبادی

اقتصاددان

در مناظره سوم شاهد این بودیم که مناظره از مباحث اقتصادی دور شده و به سمت مباحث شخصی پیش رفت. با وجود این چیزی که برای اقتصاددانان محل سوال بود، محل تامین منابع مالی قول‌ها و وعده داده‌شده بود که بیان نشد. موضوع دیگر نیز برنامه‌ها بود که هیچ مطلبی در این خصوص بیان نشد. به جای تحلیل وضعیت و بیان شرایط و تحلیلی علمی از مشکلات اقتصادی، شعارهایی بیان شد که مطلب خاصی را نصیب اقتصاددانان نمی‌کرد.

مضاف بر این در مناظره مرتب شاهد بیان تعداد بیکاران بودیم، درحالی که در بیان پدیده بیکاری از متغیر نرخ بیکاری بهره می‌برند نه تعداد بیکاران. به‌عنوان مثال ۳ میلیون نفر بیکار در اقتصاد چین، عملا به معنای نرخ بیکاری صفر است، در حالی که برای اقتصاد ایران این میزان به معنی نرخ بیکاری بالا است. از این منظر یک مناظره اقتصادی قوی را شاهد نبودیم و مچ‌گیری شخصی بر جنبه‌های دیگر غالب بود. در این خصوص آقایان روحانی و جهانگیری پاسخ‌های قانع‌کننده نسبت به انتقادهای مطرح شده علیه خود دادند.

یکی از دلایل آن به ناآگاهی طرف مقابل در آمار و ارقام بازمی‌گشت. به نحوی که در مساله‌ای همچون بیکاری اعداد مختلفی بیان شد. ضمن اینکه در کنار نداشتن اطلاع دقیق از آمار اقتصادی، از نظر تجربی نیز منتقدان دارای کمبود و کاستی بسیار بودند که آنها را در موضع ضعف قرار می‌داد. آقایان روحانی و جهانگیری نیز از این موضوع استفاده کردند و با بیان اقدامات مثبت دولت یازدهم، پاسخ‌های مناسبی را در مقابل دیدگان مردم بیان کردند.

پاسخ‌های مشخصی نیز از سوی منتقدان دولت به سوال اقتصاددانان در رابطه با منابع مربوط به تامین مالی افزایش مشاغل ادعاشده، افزایش یارانه‌ها و مسائل دیگری که مطرح می‌کردند، داده نشد. محل تامین مالی برای این ادعا‌ها یا به واسطه افزایش درآمد نفتی حاصل می‌شود که تا حدود زیادی با قیمت جهانی نفت ارتباط دارد یا باید از منابع داخلی تامین شود که شامل افزایش شدید درآمدهای مالیاتی است. تنها راه دیگر، چاپ پول است و جز موارد نام‌برده شده عملا راهکار دیگری برای تحقق این وعده‌ها میسر نیست. انتخاب هر کدام از این موارد نیز در نهایت منجر به افزایش شدید تورم خواهد شد. تاکید یکی از کاندیداها روی مساله افزایش مالیات درحالی صورت می‌گیرد که یکی از منابع مهم در این حوزه که نقش مهمی در درآمدهای مالیاتی ایفا می‌کند شرکت‌هایی هستند که خود از پرداخت مالیات معاف شده‌اند و برخی تحت نظارت و مدیریت ایشان هستند.آقای روحانی نیز در مناظره اشاره کوتاهی به این موضوع داشتند.

در بحث ایجاد اشتغال نیز با توجه به آمار موجود، به‌صورت تقریبی ایجاد هر شغل نیاز به مبلغی حدود ۱۰۰ هزار دلار دارد. این عدد، میانگین لازم برای ایجاد شغل‌های مختلف در بخش‌های کشاورزی و خدمات تا صنایع سنگین و سبک را شامل می‌شود. بنابراین ایجاد اشتغال برای ۵ میلیون نفر، هزینه‌ای بالغ بر ۵۰۰میلیارد دلار نیاز خواهد داشت. این میزان پول قطعا نیاز به تامین از منبع مشخص شده‌ای دارد که متاسفانه به آن اشاره نشد و این وعده را در همان حیطه شعار باقی گذاشت.

از دل شعارهایی این چنینی است که وعده‌هایی بعضا ضد ونقیض نیز شنیده می‌شود. یکی از کاندیداهای منتقد دولت در جایی گفته بودند که با افزایش مالیات مکتسبه برای تولید و تولیدکننده مانع ایجاد می‌شود. حال با همین استدلال، ایشان در جایی دیگر بیان می‌کنند که درآمد‌های مالیاتی را می‌توانیم تا ۱۰۰ برابر افزایش دهیم. ضمن اینکه انتقادهایی به ساختار کلی برگزاری مناظرات وارد است. اولین سوالی که پیش می‌آید این است که چه گروه یا افرادی سوالات را نوشته‌اند و طراحان سوال از نظر تفکر دارای چه مشخصاتی هستند؟ دوم اینکه با توجه به نوع و تعداد سوالات، دقایقی که در اختیار افراد قرار می‌گیرد بسیار اندک و ناکافی است. سوم اینکه ساختار مناظره باید به‌صورت دوطرفه باشد تا با همدیگر بتوانند تعامل داشته باشند. ولی در مجموع نسبت به مناظرات انتخاباتی دوره گذشته دارای کیفیت بالاتری است. در پایان باید به این نکته اذعان کرد که برگزاری مناظرات (حتی با شرایطی اینچنین) از نبودن آن بهتر است. به هر صورت باید بیاموزیم که وقتی ادعایی مطرح می‌شود لازم است به‌صورتی مستدل بیان شود. ضمن اینکه بهتر است به جای بیان مسائل شخصی، به سراغ بیان برنامه‌ها برویم. ممکن است بیان مسائل شخصی باعث جذب رای برای افراد شود، ولی شأن مناظره را پایین می‌آورد.