اهمیت هزینههای غیرعملیاتی
مسعود محمدخانی
دانشجوی دکترای مدیریت توسعه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
واکاوی چگونگی تعیین نرخ سپردهها و تسهیلات بانکی در نظام بانکی فارغ از بستر توسعهای که هر جامعه در آن قرار دارد، کار غیرکارشناسانهای خواهد بود چرا که اگر با رویکرد سیستمی به این پدیده نگاهی بیندازیم پیوستگی و ارتباط عناصر آنها نقش بسیار مهمی در تعیین نرخ سپردهها و تسهیلات بانکی دارند. در فضایی که امروزه بر سیستم بانکی غالب شده، سهم نظام بانکی در برابر سایر عوامل ساختاری، نهادی و. .
مسعود محمدخانی
دانشجوی دکترای مدیریت توسعه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
واکاوی چگونگی تعیین نرخ سپردهها و تسهیلات بانکی در نظام بانکی فارغ از بستر توسعهای که هر جامعه در آن قرار دارد، کار غیرکارشناسانهای خواهد بود چرا که اگر با رویکرد سیستمی به این پدیده نگاهی بیندازیم پیوستگی و ارتباط عناصر آنها نقش بسیار مهمی در تعیین نرخ سپردهها و تسهیلات بانکی دارند. در فضایی که امروزه بر سیستم بانکی غالب شده، سهم نظام بانکی در برابر سایر عوامل ساختاری، نهادی و... برای کاهش نرخ سپردهها به چه میزان است؟ چه عوامل دیگری در سیستمهای قضایی و قانونگذاری در این مورد نقش دارند؟ نقش حکمرانی خوب در نظام بانکی و... از جمله مواردی است که در این یادداشت به آن پرداخته میشود.
اندیشمندان توسعه سه سطح ساختاری، نهادی و فردی را در مسائل مربوط به توسعه (فقر، عدالت و...) در ابعاد بیرونی و خارجی بهعنوان عوامل اصلی و اثر گذار در توسعه مطرح میکنند، تحلیل مسائل مالی بهعنوان موتور محرک توسعه نیز از از این قاعده مستثنی نیست. با نگاهی سازمان یافته به این سه سطح در بررسی نرخ سپردههای بانکی پارهای از موضوعات مهم به شرح زیر است:
الف) سطح کلان که به سطح ساختاری معروف است نقش بسیار کلیدی در فرآیند برونرفت و توسعه اقتصادی دارد. فضای سیاسی جامعه، چرخههای تجاری، تعاملات بینالمللی، همرایی نظام بینالمللی یا برعکس فشار و تحریمهای خارجی از جمله مهمترین عناصر تشکیلدهنده سطح ساختاری هستند که در توسعه مالی و بالطبع توسعه اقتصادی جامعه کمک میکنند. مهمترین وظیفه دولتمردان در این سطح بسترسازی برای ایجاد فضای رقابتی برای بخشهای تولیدی و خدماتی جامعه است. رفع محدودیتهای سیاسی اجتماعی و رونق فرصتهای اقتصادی در تعامل با کشورهای دیگر و اعمال شرایط حکمرانی خوب برای سیستمهای مالی از الزامات این سطح است.
ب) سطح نهادی به ضرورت وجود نهادها و ساز و کارهای قانونی میپردازد که تضمینکننده سطح کلان باشد. از جمله مصادیق آن در یک فرآیند صحیح مدیریت توسعه، اصلاح قوانین و مقررات به منظور مقابله جدی با فساد، ارتشا و مفاسد اقتصادی است. شایان توضیح است که این سطح در پایداری و تداوم یک فرآیند اثر بخش نقش کلیدی دارد. تاکید بر وضع قوانین و خطمشیهایی که مانع از ایجاد رانت و فضای سرمایهداری رفاقتی در جامعه شود یکی از مهمترین کارکردهای این سطح است؛ چرا که اگر نهادها و قوانین به درستی باز تعریف نشده باشند در بستر سرمایهداری رفاقتی موضوعاتی چون کاهش نرخ سود نه تنها باعث توزیع منابع بین گروه اندکی از جامعه و توزیع فرصتها به شکل انحصاری و شبه انحصاری خواهد شد، بلکه دستکاری در نظام قیمتگذاری را نیز منجر خواهد شد. اساسا کارکردهای اصلی اقتصاد نیز در این شرایط به درستی عمل نخواهند کرد. وجود قوانین بازدارنده در نهادهای قضایی و قانونگذاری و استفاده از افکار عمومی و بازخورد رسانهای در این سطح جایگاه ویژهای دارند. بیشک عدم توجه به این موضوعات باعث کاهش شفافیت و یکی از عوامل اجرای نامناسب قانون است.
ج) سطح فردی نیز به نظر آمار تیاسن به توسعه قابلیتها میپردازد. هدفمند بودن و داشتن انگیزههای موفقیتطلبی، توسعه آموزشهای متناسب با فعالیتها و کسب و کارهای اقتصادی و صد البته گسترش فرصتها در سطح فردی و وجود حمایتهایی برای ریسکهایی که پیش روی آنان قرار میگیرد، از جمله موضوعات این سطح است. البته نقش دو سطح فوقالذکر در این سطح کاملا مشهود است و تدوین و اجرای دو سطح فوق میتواند متناسب با قابلیتهای هر فرد فرصتهای پیش روی افراد را گسترش دهد. بسترسازی و خلق شرایط و فرصتهای برابر برای توسعه قابلیتهای افراد در این سطح مورد توجه قرار میگیرد.
با نگاهی به موضوع فوق و بررسی نرخ سپردهها و تسهیلات نظام بانکی در نظام اقتصادی ایران چند موضوع قابل تامل است.
• داگلاس نورث میگوید در اقتصادی که فعالیتهای غیر مولد پاداش زیادی میگیرند فعالیتهای تولیدی راه به جایی نخواهند برد. این موضوع را نیز باید در بررسی شرایط نرخ بهره بانکی لحاظ کرد که اگر قوانین و مقررات و سیستم ارزیابی و پایش فرآیندها، مالیاتها، عوارض و... در جهت تولید و خلق فرصتهای پایدار برای جامعه نباشد تغییر نرخ سود سپردهها منجر به رونق فعالیتهای اقتصادی نخواهد شد. در این حالت منابع مالی به جای فعالیتهای تولیدی در بخشهایی مانند: ارز، سکه، خرید و فروش مسکن، ویلا و... مصرف میشوند. این در حالی است که با توجه به محدودیت منابع در جامعه، اصل قاعده بازی جمع صفر در جامعه همواره حکمفرما است. معنی این عبارت این است که اگر منابع به بخشهای غیرمولد سرازیر شود برای سایر حوزهها منابعی وجود نخواهد داشت. به عبارت سادهتر دلالی و مبادله پول جای خود را به تولید خواهد داد. یکی از مهمترین رسالتهای بانکها در دنیا تامین مالی فعالیتهای سرمایهگذاری و رونق بخشیدن به اقتصاد است. به همین دلیل تاکید بر نرخهای ترجیحی در فعالیتها و موضوعات اقتصادی بسیار کلیدی و با اهمیت است. این رویکرد در کنار سایر عوامل میتواند موجب جهتدهی فعالیتهای اقتصادی به سمت و سوی توسعه کشور شود.
• قیمت تمام شده پول در نظام بانکی از جمع هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی تشکیل شده است.اهمیت قیمت تمام شده پول برای سیستم بانکی نه تنها تاکید بر حاشیه سود امنی است که یک نظام بانکی باید داشته باشد. بلکه به واسطه اهمیتی است که اقلام تشکیلدهنده قیمت تمام شده پول در نظام بانکی دارد. چراکه در حالی که درآمدهای ارائه خدمات کارمزدی در نظام بانکی ما ناچیز است پارهای از هزینهها نیز به واسطه رقابت ناسالم بسیاری از بانکها و موسسات خصوصی در عمل قابلیت کاهش ندارند.به همین دلیل نویسنده پیشنهاد میکند که سازوکارهای قانونی و سیاستگذاری به سمت افزایش درآمدهای کارمزدی سیستم بانکی هدفگیری شود. این امر نه تنها منجر به کاهش رقابت بر سر منابع و اعطای نرخهای ویژه به مشتریان میشود، بلکه روند اتصال بانکها را به سیستمهای بینالمللی نیز بیشتر میکند.
• بسترسازی برای حضور بانکهای خارجی در ایران از طریق تصویب قوانین و مقررات لازم و ایجاد فضای سیاسی و اقتصادی در جامعه باعث میشود خدمات با کیفیت بهتری به مشتریان ارائه شود و در عرصه رقابت قطعا بانکها و موسسات ناکارآمدی که صرفا با مبادله پول گذران امور میکنند از گردونه خارج شوند.
ارسال نظر