خالق خاطرات شیرین
علی خسروشاهی در خانوادهای تجارت پیشه در تبریز به دنیا آمد. پدرش حاج غفار بههمراه دو برادرش حاج میرزا حسن و حاج حسین از سال۱۲۸۵ در زمینه صادرات و واردات در تبریز فعالیت داشتند.
آنها در سال۱۳۱۴ به کمک برخی از تجار محلی یک کارخانه نساجی در قزوین تاسیس کردند. این کارخانه تا اوایل سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ بهصورت شراکتی اداره میشد. بزرگشدن فرزندان و اختلاف دیدگاه درباره نحوه اداره کارخانه و عدمآگاهی از تحولات صنعت سبب شد که آنها سرانجام سهام خود را در کارخانه بفروشند. سه برادر پس از سه دههفعالیت اقتصادی مشترک مقارن سال۱۳۲۶ از هم جدا شدند و هریک گروه تجاری و صنعتی خود را شکل دادند و از میان سه برادر دو گروه از آنها به فعالان بزرگ صنعتی در ایران تبدیل شدند.
گروه مینو با نام علی و جلیل خسروشاهی در صنعت شکلات و بیسکوئیت و گروه تولید دارو با سرپرستی حسن خسروشاهی و فرزندانش مجموعه بزرگی بهنام گروه سرمایهگذاری البرز را تشکیل دادند. علی خسروشاهی در اواسط سال۱۲۹۰ در تبریز در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد. حاج غفار خسروشاهی، هشت فرزند داشت. علی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در تبریز گذراند و در حدود سال۱۳۱۹ از دانشگاه تهران با مدرک لیسانس حقوق فارغالتحصیل شد، پس از آن، همراه با پدرش در تبریز و بعد تهران، مشغول تجارت شد. ایران در همین سالها (۱۳۲۴-۱۳۲۰) توسط متفقین (انگلیس، روسیه و آمریکا) اشغال شدهبود و کشور درگیر بحرانهای مختلف سیاسی و اجتماعی بود.
افسارگسیختگی سیاسی، تظاهرات هرج ومرج گونه، فضای اتهامزنی گسترده از سوی برخی مطبوعات عمدتا چپ، کمبود مواد غذایی، تورم دورقمی، ادعاهای خود مختاری در آذربایجان و کردستان در کنار بیمسوولیتی نهادهای اداری، فضای نامطلوبی را برای فعالان اقتصادی بهوجود آورده بود؛ بهطوری که فضای کسبوکار و امید به آینده برای سرمایهگذاران، تیره و تار بود. در این سالها سرمایهگذاری درازمدت کاهش یافت.
تورم برای کسانی که سرمایه غیرمنقول داشتند سود بیشتری را تضمین میکرد. علی خسروشاهی - برخلاف نسل اول خاندانش - تحصیلکرده دانشگاه و آگاه به زبان فرانسه و انگلیسی بود. تحصیلات وی در رشته حقوق و دانستن زبان، فعالیت تجاری وی را تسهیل میکرد.
او در آغاز فعالیت تجاری معاملات اقتصادی را بهصورت قرارداد تنظیم میکرد. این رویه برای بسیاری از همکاران تجاری قابلقبول نبود؛ به گونهای که او مجبور به تغییر رویه شد و مانند بسیاری از بازاریان براساس اعتماد، به معاملات تجاری پرداخت. او و برادرش جلیل خسروشاهی تا سال۱۳۵۸، مالکیت و مدیریت گروه مینو را در دستداشتند. حسن-که تحصیلکرده آمریکا بود - از سال۱۳۴۶ به فعالیت خانوادگی پیوست. جلیل خسروشاهی برادر کوچکتر (۱۳۸۶-۱۲۹۸) تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد.
وی سالهای طولانی به تجارت فرش در آلمان مشغول بود. او به زبان آلمانی مسلط بود و انگلیسی را تا حدودی میدانست. نقش وی در فعالیتهای خیریه خصوصا ساخت بیش از ۱۰۰ مدرسه پس از انقلاب حائزاهمیت بسیار است. او حاضر نبود نامی از وی در ساخت مدرسهها برده شود. طی سالها گسترش سرمایه، تجربه خانوادگی و تواناییهای آموزشی دو برادر، بستر فعالیت صنعتی برای آنها فراهم شد. علی خسروشاهی تجربه فعالیت اقتصادی در بازار تبریز و تهران را داشت. شناخت نظام بنکداری، خردهفروشی، ارتباط با شرکای تجاری در شهرستانها، آشنایی با نظام بانکی و اعتباری و خوشنامی خانواده آنها در سه دههابزارهای لازم را برای ورود آنها به عرصه سرمایهگذاری بلندمدت فراهم میکرد. سالها تجربه در بازار آزاد توانایی فوقالعادهای در اداره موسسه تولیدی برای وی فراهم کردهبود.
او بر اجزای مختلف مالی، اداری تولیدی و بازاریابی اشراف داشت و در زمان فعالیتش یکی از متخصصان شیرینیسازی در ایران بود. او برای حل مشکلات از افراد بهطور شفاهی و کتبی راهنمایی میخواست. او در استفاده از موقعیتها، استعداد عجیبی داشت؛ گاهی اتفاق میافتاد که شرکت به کالایی نیاز داشت، اما به دلیل سلیقه شخصی و مدیریتی به آن کالا مجوز ورود نمیدادند؛ او صبر میکرد تا در زمان خاصی که تحولات اداری و مدیریتی در گمرک اتفاق میافتاد؛ کالای موردنظر را وارد میکرد و به این وسیله مشکل شرکت را حل میکرد.
یکبار که شکر از کارخانه قوچان خریداری کردهبود، محموله بهعنوان قاچاق، توقیف شد. او توانست با مشکل فراوان شکر را از توقیف آزاد کند. علی خسروشاهی از اعتمادبهنفس بالایی برخوردار بود. به روایتی، وقتی مسالهای از نظرش درست بود، بهشدت بر روی آن پافشاری میکرد.
در امور اداره شرکت - خصوصا در بحران ماههای اول پس از پیروزی انقلاب - کمتر ملاحظهکار بود. در تجزیه و تحلیل مسائل شرکت از مدیرانش درک دقیقتری داشت، با اینوجود گاهی، در شرکت کلاهبرداری میشد.یک کارشناس انگلیسی، ماشینهای دست دوم و کهنه را بهعنوان ماشین نو به شرکت فروخت؛ او مجبور شد آن ماشینآلات را کنار بگذارد و دوباره به واردات ماشینهای نو اقدام کند. با اینکه روزی بهطور متوسط ۱۲ ساعت کار میکرد، میگفت ایروانی حدود ۱۴ ساعت کار میکند.
وی در دو دههاز فعالیت صنعتیاش در تربیت نسلی از نیروهای ماهر و مدیر نقشی اساسی داشت. در اوایل دههبیست با دختر قائممقام رفیع از مقامات ذی نفوذ سیاسی، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، دو دختر و دو پسر بود. یکی از دخترانش مدتی در بخش تولید لوازم آرایش کار میکرد. در زمان انقلاب، کشور را ترک نکرد و همچنان در کارخانه حضور داشت. وقتی گروه مینو مشمول لیست ۵۱نفره قانون حفاظت صنایع نشد، خسروشاهی با اطمینان به اداره شرکت پرداخت.