کارآفرینی با افکار مدرن
نکتهای هوشمندانه که او در دوران کاری خود در سیاستگذاریهای خود اعمال کرد، تغییر نوع کارگران از روزمرد بهکارمزد برای افزایش تولید بود و این موضوع، رشد خوبی در تولید کارخانه مخمل بههمراه داشت. در ادامه نیز کمبود مواد اولیه پلیاستر باعث آن شد که خاندان لاجوردی همراه با بانک توسعه صنعتی ایران که تفضلی در آن سهم بزرگی داشت، تصمیم به تاسیس کارخانه پلیاکریل اصفهان برای تامین مواد اولیه در داخل بگیرند، بااینحال شرکتهای تحتنظر تفضلی که مجموعا ۶۵۰۰ پرسنل داشتند، در اواخر دهههشتاد شمسی، هزار نفر نیروی کار را در مجموعههای خود در اختیار داشتند و مدیریت دولتی، موجب توقف رشد این کارخانهها شد.
ساخت مرکز رادیولوژی و بخش سیسییو در بیمارستان کاشان، مرمت مزار محتشم کاشانی و چاپ اشعار وی، کمک به مساجد و هیاتهای مذهبی نشانگر توجه او به مسائل خیریه بود.کمک مالی برای تاسیس دانشکده علومپزشکی کاشان بخشی از فعالیتهای اجتماعی او پس از انقلاب بود. همچنین دخترش زیبا تفضلی در احداث ساختمان دانشکده نساجی و هنر دانشگاه کاشان نقش بسزایی داشت.
در سال۱۳۸۴، شرکت سرمایهگذاری ملی و سرمایهگذاری نیرو به دلیل بحران اقتصادی تصمیم گرفت قسمتی از زمینهای کارخانه از جمله مجموعه ورزشی را بفروشد. بزرگترین موضوع علیه وی، مشارکت در بانک صنایع (سال ۱۳۵۲) بود؛ بانکی که وی بدون علاقه شخصی به عضویت هیاتمدیره آن، انتخابشده بود و پس از بازگشت از سفر خارج به اصرار فعالان صنعتی، عضویت آن را پذیرفت. او ماهی چندبار بدون دریافت دستمزد در جلسات آن شرکت میکرد (۱۳۵۴-۱۳۵۶) با اینکه وی کارمند بانک نبود در ۲۷ مرداد ۱۳۵۹ کارگزینی بانک صنایع سابق، وی را اخراج کرد.
پس از انقلاب به علت عضویت در بانک صنایع - با اینکه سهامدار آن نبود- ممنوعالمعامله و ممنوعالخروج شد. در بهمن ۱۳۶۱ با قید تعهد مبنیبر عدمخروج از حوزه قضایی تهران و کاشان و سپردن وثیقه ۵میلیون تومانی آزاد شد. (وی صاحب ۱۲۹۲ سهم هزارریالی بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران بود.)
در تیرماه ۱۳۵۸ مشمول بند دال قانون حفاظت صنایع شد؛ بر اساس این بند اختیار واحد به عهده سرمایهگذار و مدیر شرکت قرار گرفت و جزو هیچیک از بندهایی که اداره واحدها را در اختیار سازمانهای دولتی میدهد، نگردید و بهطور آزاد فعالیت خود را ادامه داد. با اینکه کارخانهاش مصادره نشد، از سال۱۳۵۹ ممنوعالمعامله شد و نتوانست فعالیت اقتصادی خود را توسعه دهد و تجارت و معاملات خارجی وی برای ادامه فعالیت کارخانه متوقف شد. قریب به ۹ سال پیگیری وی در شعبههای مختلف دادگاه تا زمان مرگش ادامه داشت.
به روایت یکی از کارگران عضو انجمن در فضای انقلابی دهه۶۰ فشار نمایندگان انجمن و شورایاسلامی کارگران کارخانه به حدی بود که تفضلی را از سوارشدن به ماشین بنز بازمیداشت؛ زیرا سوارشدن ماشین لوکس بهنوعی بیتوجهی به ارزشهای انقلاب محسوب میشد؛ بهطوری که مجبور شد ماشینش را تغییر دهد. یکی از همان کارگران میگفت که هرگاه بر سر مزارش میرود از وی طلب عفو میکند.
بانکمرکزی در سال۱۳۶۶ یعنی دو ماه قبل از مرگ تفضلی اعلام کرد که خروج ارزی از سوی تفضلی صورت نگرفته است. بهنظر میرسد این تغییر نگاه، تاثیر کمتری در مواجهه آنها با فعالان زنده صنعتی داشت. سرانجام زندگی این کارآفرین در آبان ۱۳۶۶ به پایان رسید. نبرد صنعتگران با دولتگرایان، به شکست سخت صنعتگران منجر شد. پس از انقلاب در مکاتباتش با تمام نهادهای حقوقی، تاکید بر ۵۰سالخدمت به صنعت کشور کرد؛ اما در فضایی که نظام ارزشی بهطور بنیادی تغییر کرده بود، تاکید بر همین نکته، همکاری وی با رژیم گذشته تلقی میشد.