افکار عمومی تا چه حد دیدگاههای اقتصادی درستی دارند؟
گسل انتخاباتی مردم و اقتصاددانان
تعرفههای محبوب برای مردم
طرح ترامپ برای حذف مالیات بر انعام کارکنان خدماتی مورد حمایت حدود چهار پنجم رایدهندگانی است که توسط والاستریت ژورنال مورد نظرسنجی قرار گرفتند، این مالیات طرحی بود که هریس اجرای آن را در دولت بایدن پیگیری کرد. طرح ترامپ برای حذف این مالیات، در میان اقتصاددانان چندان محبوب نیست. ۸۷درصد اقتصاددانان موافق این طرح نیستند و میگویند که این کار خودسرانه به نفع زیرمجموعه کوچکی از کارگران با دستمزد پایینتر است، بازار کار را مخدوش میکند، کسری بودجه را افزایش میدهد و انگیزههایی برای بازی با سیستم مالیاتی ایجاد میکند. ترامپ برای کالاهای وارداتی افزایش تعرفهها تا حدود ۲۰درصد را پیشنهاد کرده است. ۴۷درصد از رایدهندگان این ایده را تایید میکنند، این رقم حتی کمی بیشتر از کسانی که آن را تایید نمیکنند.
در مقابل، ۱۰۰درصد از اقتصاددانان که طیف سیاسی را دربرمیگیرند، گفتهاند که «بهشدت مخالف» این ایده هستند. استیون کاپلان، اقتصاددانی با گرایش محافظهکار و عضو هیات علمی دانشکده بازرگانی دانشگاه شیکاگو در رابطه با این طرح اشاره کرد: «تجارت بستر توسعه اقتصادی است که در تئوری اقتصادی، هر کشوری را قادر میسازد تا بر آنچه در آن خوب است تمرکز کند.» او افزود: «وقتی بهطور مصنوعی روی چیزی تعرفه میگذارید، کالاها را گرانتر میکنید و اگر این یک نهاده مثل فولاد باشد، شرکتهای پاییندستی که از فولاد استفاده میکنند، دچار مشکل میشوند.» حامیان ترامپ اما نظر دیگری دارند. پیتر استوارت یک شهروند حامی ترامپ میگوید: «تعرفهها آمریکاییها را تشویق میکند تا محصولات بیشتری را در ایالات متحده بخرند. من تعجب میکنم که اقتصاددانان با آن مخالف هستند منافع آنها در این سیاست چیست؟»
سیاستمدارانی که میدانند و عمل نمیکنند
پدر علم اقتصاد، فیلسوف قرن هجدهم، آدام اسمیت، دست نامرئی بازارها را تمجید کرد و پادشاهان و وزیران ولخرج را محکوم کرد. اقتصاددانان مدرن میگویند که با توجه به وضعیت رعایت استانداردهای مالی، اگر اسمیت امروز زنده بود، متعجبانه دنیای ما را مینگریست. ادوارد گلیزر، اقتصاددان راست میانه در دانشگاه هاروارد، در این مورد اظهار تاسف میکند. او میگوید: «ما کار وحشتناکی در آموزش مردم آمریکا انجام دادهایم.» اریک ماسکین، اقتصاددان عضو هیات علمی دانشگاه هاروارد و برنده جایزه نوبل۲۰۰۷ میگوید: «من سیاستمدارانی را که بهتر میدانند؛ اما تلاشی نمیکنند بهخاطر تلاش نکردن، بیشتر سرزنش میکنم.» او معتقد است که میتواند چرخه انتخاباتی را به یاد بیاورد که از انتخابات فعلی بدتر باشد. ماسکین میگوید: «من فکر میکنم این میتواند سطح جدیدی در میزان آسیبزایی یک انتخابات باشد.»
طرح قیمتگذاری دستوری هریس
در میان طرحهای انتخاباتی مطرحشده، هریس طرح ممنوعیت افزایش قیمت مواد غذایی را ارائه کرده است. در حقیقت این یکی از محبوبترین سیاستهای او در میان مردم است. سهم رایدهندگانی که آن را تایید میکنند، با اختلاف ۴۹درصد از سهم مخالفان بیشتر است. در مقابل، دو سوم اقتصاددانان مخالف و تنها ۱۳درصد آن را تایید میکنند. ویلیام نوردهاوس، اقتصاددان دانشگاه ییل و برنده جایزه نوبل۲۰۱۸، درباره این طرح گفته است: «اثر مفید ممنوعیت افزایش قیمت خیلی مبهم است. اگر این ممنوعیت تبدیل به یک طرح گسترده شود، بسیار مضر خواهد بود.» او افزود: «من شک دارم که این طرح، جدی گرفته شود.» تاریخ نشان داده است که تلاش دولت برای تنظیم قیمتها که معمولا به تعادل عرضه و تقاضا در بازار رقابتی کمک میکند، ایده بدی است. ماسکین که عقاید خود را درباره مسائل غیراقتصادی در طیف چپ قطبنمای سیاسی توصیف میکند در رابطه با طرح ممنوعیت افزایش قیمت مواد غذایی هریس گفت: «این طرح در نظام بازار اختلال ایجاد میکند.
قیمتهای بالاتر به تعادل عرضه و تقاضا کمک میکند و همچنین یک کارکرد انگیزشی مفید را ایفا میکند.» کارل شاپیرو، استاد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که در دولت باراک اوباما حضور داشت نیز در این مورد گفت: «این یا یک حیله است، یا نشان از یک آشفتگی فکری.» البته زمینههایی وجود دارد که عموم مردم و اقتصاددانان با کنترل قیمت آن موافق هستند. مردم از پیشنهاد هریس برای محدود کردن قیمت انسولین به ۳۵دلار حمایت میکنند. این طرح با موافقت ۶۴درصد از اقتصاددانان نیز همراه است. کنت جاد، اقتصاددان موسسه محافظهکار عضو موسسه هوور که اقتصاد در شرایط رقابت ناقص را مطالعه میکند، در رابطه با این طرح گفته است: «من از سقف قیمتی عمومی برای داروها حمایت نمیکنم. با این حال، انسولین یک استثنا است. انسولین یک داروی بسیار مهم است، چندین دهه است که با موفقیت زیادی در بازار وجود داشته است و هیچ توجیهی برای افزایش قیمت اخیر آن وجود نداشت.»
حل بحران مسکن با یارانه
در این میان، هم رایدهندگان و هم اقتصاددانان با پیشنهاد هریس برای مقابله با بحران قیمت مسکن و دادن ۲۵۰۰۰دلار به خریداران خانه برای اولین بار بهعنوان پیش پرداخت، مخالفت میکنند. اقتصاددانان فکر میکنند چنین اقدامی بدون توجه به عرضه کم، تقاضا برای خانهها را افزایش میدهد و به زیرمجموعه کوچکی از آمریکاییها کمک میکند و در عین حال مسکن را برای بقیه گرانتر میکند. تعدادی از پیشنهادهای نامزدها نیز، توسط اکثر اقتصاددانان حمایت میشود.
اینها شامل طرح هریس برای اعطای اعتبار مالیاتی ۶۰۰۰دلاری به خانوادههای دارای نوزاد و معکوس کردن طرح کاهش مالیات شرکتها توسط ترامپ با افزایش نرخ مالیات بر شرکتها از ۲۱درصد به ۲۸درصد است. دیوید اتور، اقتصاددان موسسه فناوری ماساچوست در رابطه با این طرحها گفت: «ما نمیتوانیم برای همیشه مالیاتها را کاهش دهیم. مالیات ممکن است در برخی حوزهها خیلی زیاد باشد؛ اما بهطور متوسط بسیار کم است.» طنز کمپین۲۰۲۴ این است که هر دو نامزد ریاستجمهوری در مقطع کارشناسی در رشته اقتصاد تحصیل کردند. ترامپ در سال۱۹۶۸ لیسانس علوم اقتصادی را از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد. هریس نیز در سال۱۹۸۶ لیسانس علوم سیاسی و اقتصاد را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد، او در این دانشگاه ریاست انجمن اقتصاد را نیز بر عهده داشت.
گلیزر، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد میگوید نباید تعجبآور باشد که سیاستمداران پیشنهادهایی را ارائه میدهند که عموم مردم دوست دارند، حتی اگر بدانند این طرحها از منظر علم اقتصاد، زیر سوال است. ماسکین در رابطه با علت بروز این وضعیت استدلال میکند «تمایل ترامپ به ارائه راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده -که نشانه پوپولیسم است- رقبای او را تشویق میکند تا همین کار را انجام دهند.» برخی صاحبنظران نیز شکاف بین رایدهندگان و اقتصاددانان در سیاست را نمونهای از بیاعتمادی عمیق مردم به کارشناسان و نهادها میدانند. شاپیرو در رابطه با این موضوع میگوید: «مردم آمریکا از وضع موجود ناراضی هستند و همین آنها را تشویق میکند تا به نهادهای دانشگاهی و دانش حاکم بر آنها بدبین باشند.»