در گفتوگو با جواد صالحی اصفهانی مطرح شد
۳ اولویت دولت سیزدهم
در این راستا «عطنا» به عنوان رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگویی با پروفسور جواد صالحی اصفهانی استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا تک انجام داده و نظرات او را درباره شرایط اقتصادی کشور و راهکارهای خروج از مشکلات موجود جویا شده است. صالحی اصفهانی مدرک لیسانس اقتصاد خود را از دانشگاه لندن و مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و در حال حاضر استاد اقتصاد در موسسه پلیتکنیک ویرجینیا در آمریکا است. او سابقه همکاری و تدریس در دانشگاههای آکسفورد و پنسیلوانیا را نیز در کارنامه دارد. صالحی اصفهانی یکی از اقتصاددانان مطرح ایرانی مقیم آمریکا است که مقالات بسیاری در نشریههای معتبری همچون اکونومیک ژورنال، ژورنال اقتصاد توسعه، توسعه اقتصادی و تغییر فرهنگی، ژورنال نابرابری اقتصادی، ژورنال بینالمللی مطالعات خاورمیانه و مطالعات ایران منتشر کرده است. آنچه در ادامه میخوانید متن مصاحبه با جواد صالحی اصفهانی است که از طریق پست الکترونیک انجام شده است.
اقتصاد ایران هم اکنون با مشکلات زیادی از جمله نرخ تورم بالا، کسری بودجه دولت، افزایش بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، مشکلات ساختاری در نظام پولی و مالی و... مواجه است. آیا فرمولی وجود دارد که دولت جدید همه این مشکلات را به صورت همزمان و متوازن حل و فصل کند یا باید اولویتگذاری کند؟ در این صورت به نظر شما اولویت نخست اقتصادی دولت جدید چه باید باشد و چه راهکارهایی برای حل آن وجود دارد؟
نمیتوان همه این مشکلات را همزمان حل کرد و منطقی هم نیست که بخواهیم چنین فکر کنیم. حل بعضی از مشکلات مستلزم آن است که ابتدا موانع دیگر را از سر راه برداریم. به طور مثال تثبیت نرخ ارز پیششرط سرمایهگذاری است که آن هم برای ایجاد شغل مورد نیاز است. تشخیص اینکه ایران با چه ترتیبی باید این اصلاحات و سیاستها را لحاظ کند تا دوباره به رشد اقتصادی بازگردد در صلاحیت من نیست؛ چون از نزدیک با مسائل مختلف اقتصاد ایران آشنا نیستم. اما وجود چند پیششرط واضح و بدیهی است:
۱- دسترسی به اقتصاد جهانی: این به معنی جهانی شدن کامل و تمامعیار نیست و میتوان به درجهای از بهینه جهانی شدن کفایت کرد. از نظر من دسترسی به سیستم مالی جهانی مهمتر از صادرات نفت است. به عنوان مثال از آنجا که بعضی از قدرتهای صادرکننده نفت و به طور مشخص روسیه و عربستان سعودی، بازگشت ایران به بازار جهانی نفت را تهدیدی برای درآمدهای نفتی خود میبینند، بنابراین من صادرات نفت را در اولویت بعدی نسبت به دسترسی به سیستم مالی جهانی مانند سوئیفت میبینم. متاسفانه دولتها مشتاق دسترسی به بازار نفت هستند و بخش خصوصی خواهان دسترسی به سیستم مالی جهانی است؛ بنابراین در مذاکرات احیای برجام این ترتیب کار میتواند جای خود را به یکدیگر بدهند.
۲- اصلاحات بانکی: بانکهای ایرانی باید دیون خود را پرداخت کنند و بیاموزند که در تعامل با بخش خصوصی از جایگزینی واردات و تجدید ساختارها حمایت کنند.
۳- حل مشکل کسری بودجه دولت: با افزایش درآمد حاصل از فروش انرژی در داخل به نحوی که با هدفمندی یارانهها نیز همراه باشد.
مشکل اصلی اقتصاد ایران که باعث ایجاد بحرانهایی همچون نرخ تورم بالا، کسری بودجه و... شده است را چه میدانید؟ آیا این مشکل ناشی از ساختارهای (Structures) غلط یا بهروز نشده در اقتصاد است یا فکر میکنید مدیران ناکارآمد نمیتوانند اصول علم اقتصاد را در ایران به درستی پیاده کنند؟ یا مشکل اصلی اقتصاد ایران به روابط خارجی و بحث تحریمها برمیگردد؟ اگر ترکیبی از هر سه مورد است، کدام یک نقش بیشتری دارد و چگونه میتوان آن را تغییر داد؟
مشکل اصلی تحریمهای آمریکا است. زمانی که ایران میتوانست در اقتصاد جهانی مشارکت داشته باشد، مانند سالهای ۱۹۹۰تا۲۰۱۰، رشد اقتصادی ۴تا۵ درصد در سال را به ثبت رساند. مشکلات دیگر مانند فساد و سوءمدیریت نیز مهم هستند و مانع از رشد بیشتر ایران میشوند. اما بدون تحریمها وضع خیلی بهتر بود.
برخی در ایران از اهمیت و لزوم توجه بیشتر به همسایگان برای مبادلات تجاری و اقتصادی صحبت و عنوان میکنند با تحقق این شرایط و با افزایش رابطه ایران با چین و روسیه و با وجود منابع طبیعی فراوانی که در ایران وجود دارد، آنگاه تحریمها علیه ایران بیاثر خواهد شد. در واقع آنها نه الزامی به تصویب FATF میبینند و نه ضرورتی برای احیای برجام قائل هستند. آیا شما با این نظر موافقید و اگر مخالف هستید اشتباهات و چالشهای چنین تصمیمی را چه میدانید؟
اتخاذ رویکردی متعادل در تجارت مهم است. تجارت با چین اهمیت دارد ولی باید در محیطی رقابتی انجام گیرد. در این زمینه اروپا نقش مهمی دارد، ولی روسیه چنین نیست، چراکه آنها هم مانند ایران صادرکننده انرژی هستند. این بدین معنا است که حذف یا کاهش تحریمها ضروری است. تطابق یافتن با استانداردهای FATF هم در حال حاضر امکانپذیر نیست و تا زمانی که تحریمها ادامه داشته باشند فرآیند پیچیدهای خواهد بود.
با توجه به تحولات اخیر، چشمانداز احیای برجام بسیار کمرنگ شده است. به نظر شما با شکست برجام و اضافه شدن تحریمهای سازمان ملل، آیا اقتصاد ایران بیشتر از آنچه در ۳ سال اخیر تجربه کرده به مشکل خواهد خورد؟ اگر شرایط به این سمت پیش رود، ایران چه اهرمهایی در اختیار دارد تا شرایط اقتصادی خود را تعدیل کند؟
امیدوارم ایالات متحده عاقلانه رفتار کرده و موضع خود را نرم کند تا ایران بتواند دوباره به توافق هستهای بپیوندد. اگر چنین نشود، من گمان نمیکنم که شرایط ایران بدتر از ۲یا۳ سال گذشته شود. البته هزینه چنین شرایطی این خواهد بود که رشد اقتصادی ایران بیشتر از ۳ درصد نخواهد بود که این یعنی اینکه برگرداندن استانداردهای زندگی ایرانیان به ۱۰ سال گذشته یک دهه دیگر زمان خواهد برد که هزینه سنگینی است. بنابراین دولت باید دیگر موانع رشد اقتصادی که در بالا به آنها اشاره کردم، یعنی مشکلات نظام بانکی و کسری بودجه را از سر راه بردارد.
اگر بخواهید چند توصیه اقتصادی در آغاز به کار دولت جدید در ایران داشته باشید، این توصیهها چه هستند؟
به رشد اقتصادی با اولویت بخش خصوصی متعهد باشید. اطمینان حاصل کنید که قیمتهای بازار تحریف نشده و نتایج آن فقر را دامن نمیزند. بپذیرید که بدون هیچگونه توافق با ۱+۵، بهبود روابط با همسایگان ایران دشوار خواهد بود. اطمینان حاصل کنید که ایران در مذاکرات برجام به عنوان طرف سرسخت و ناسازگار جلوه نکند. چنین خطایی میتواند توانایی ایران را در فرار از تحریمها در صورت ابقای آنها محدود کند.