تئوریهای توطئه درباره ارزهای دیجیتال
از سوی دیگر، اثبات شده است که تتر درواقع پشتیبانیِ یک به یک با دلار ایالاتمتحده ندارد؛ یعنی پشتوانه دلاریِ تتر کامل نیست. همچنین بسیاری از پروژههای این حوزه فقط داستانهای پرآبوتابی هستند که ساخته شدهاند تا سرمایه و دارایی سرمایهگذاران سادهلوح را به جیب بزنند. بهعلاوه، در مورد حواشی مرگ مدیرعامل صرافی کوآدریگا (Quadriga)، جرالد کاتن، شک و تردیدها زیاد است. پس از مرگ کاتن، صرافی کوآدریگا نتوانست به ۱۴۵ میلیون دلار ارز دیجیتال کاربران آن دسترسی پیدا کند و ماجرا تا سرحد انجام اقدامات قانونی برای نبش قبر کاتن پیش رفت.تورستن هوفمن، فیلمسازی است که در مستند جدید خود کریپتوپیا (Cryptopia)، تئوری توطئهای را به تصویر میکشد که درخصوص بلاکاستریم (Blockstream)، شرکتی که کار اصلی توسعه بیتکوین را انجام میدهد، شکل گرفته بود. او اظهار کرد: همیشه هر تئوری توطئهای بر اساس نوعی از حقیقت شکل گرفته و واقعیتی درون آن نهفته است که باورش را سادهتر میکند.افرادی در جامعه بیتکوین کش وجود دارند که واقعا معتقد هستند اندازه محدود و اندک بلاکهای بیتکوین کاری عمدی و بخشی از نقشه بزرگتر بلاکاستریم، برای اجبار افراد به استفاده از راهحلهای مقیاسپذیری مانند شبکه لایتنینگ (Lightning) و لیکویید (Liquid)، است. بهعنوان مثال، یکی از کاربران ردیت، بهنام بیت اِلیِن، نوشت: این تئوری توطئه نیست، بلکه خود توطئه است. بلاکاستریم قصد دارد بیتکوین را فلج کند و به بانکها اجازه دهد تا کنترل ما را بهدست بگیرند. باید از خواب خرگوشی بیدار شوید!
همچنین برخی در جامعه بیتکوین بر این باور هستند که راجرور (Roger Ver)، حامی سابق بیتکوین و بنیانگذار بیتکوین کش، قصد دارد بیتکوین را نابود کند تا بتواند قیمت بیتکوین کش را افزایش دهد.
هوفمن تایید میکند که بررسی عمیق و دقیقی روی این تئوری توطئه داشته و زمان بسیار زیادی را صرف بررسی «اطلاعات محرمانه» بلاکاستریم کرده است، شرکتی که متهم به پرداخت رشوه به نهادهای مختلف برای بازکردن راه خود است. اما در نهایت، واقعیت بسیار معمولیتر و عادیتر از چیزی است که بهنظر میرسد: این دو جامعه فقط دیدگاههای متفاوتی درباره مقیاسپذیری بلاکچین دارند. بهگفته هوفمن، درواقع، جریان فقط بر سر یک پرسش است: بیتکوین، پول دیجیتال است یا طلای دیجیتال؟ اگر به یکی از این دو اعتقاد داشته باشید، یعنی دو راهحل فنی متفاوت در نظر دارید.طبق نظریه تیغ اوکام، برای هر اتفاق، سادهترین حدس درباره علت آن، از همه به واقعیت نزدیکتر است. با این حال، این نظریه توضیح نمیدهد که افراد چگونه به نتیجهگیریهای بسیار عجیب میرسند. مثلا، یکی از کاربران ردیت با نام کاربری «ShadowOfHarbinger»، اخیرا در مطلبی در بخش بیتکوین این سایت نوشت که بلاکاستریم در واقع، متعلق به سازمان سیآیاِی (CIA) آمریکا است. این کاربر با لحنی بیتفاوت، گویی که همه از ماجرا آگاه هستند، نوشت: سیآیاِی بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ در امور بیتکوین دخالت کرده است. همه اینها یکسری عملیات دولتی و تضادی است که بهنفع دولت تمام میشود.این کاربر برای نظر جنجالی خود ۱۲ رأی مثبت دریافت کرد.این مطلب بر مبنای این نظریه شکل گرفته است که سیآیاِی بیتکوین را اختراع کرده است، نظریهای که میگوید آژانس امنیت ملی (NSA) ایالاتمتحده الگوریتم هش SHA-۲۵۶ را که بیتکوین از آن استفاده میکند ابداع کرده و ساتوشی ناکاموتو در زبان ژاپنی بهمعنای «سازمان اطلاعات مرکزی» است.
در جستوجوی پاسخ
بهگفته هوفمن، واقعا عجیب نیست که برخی افراد در جامعه بیتکوین دیدگاههایی سنتشکن دارند. او اظهار کرد: بیتکوین از حاشیه شروع شد و شروع کرد به چالش کشیدن آنچه معمول و مرسوم بود: قوانین اقتصادی، نظام سرمایهداری و همه چیز. درواقع، بیتکوین تمام جهان را به چالش کشید؛ بنابراین این افراد مسائل دیگری را نیز در جامعه ما به چالش میکشند و این احتمالا جایی است که این تئوریهای توطئه جای خود را باز میکنند.هر دو گروه طرفداران ارزهای دیجیتال و تئوریپردازان توطئه انگیزههای مشابهی دارند: هر دو گروه، خود را جنگجویانی میدانند که علیه طبقه فاسد مبارزه میکنند، چه این طبقه بانکدارها باشند و چه سازمانهای سری. هر دو گروه نسبت به سازمانها مشکوک هستند و هنگامی که نوبت به بیان ایدههای چپگرا میرسد، از همه روشنفکرتر هستند و با توجه به اینکه سیستم مالی بهشدت مبهم و فوقالعاده پیچیده است، احتمالا عجیب نیست که برخی افراد در جستوجوی حقیقت، به بیراهه بروند. بهباور دیوید گولومبیا، نویسنده کتاب «سیاست بیتکوین: نرمافزار بهعنوان افراطگرایی راستگرا» (The Politics of Bitcoin: Software as Right Wing Extremism)، پاسخدادن به پرسش «پول چیست؟»، اصلا ساده نیست. او میگوید: سردرآوردن از آن کار آسانی نیست. حتی کارشناسها نیز نمیتوانند توضیح دقیق و کاملی ارائه دهند. بهنظر من، بسیاری از افراد بهدنبال توضیحی آسان هستند. آنها چیزی میخواهند که برایشان معنیدار باشد. ما میخواهیم همه چیز ساده باشد و درک میکنم که وقتی واقعیت مطابق میل ما ساده نیست، چقدر میتواند ناامیدکننده باشد.
بهعقیده گولومبیا، تئوری توطئه یک پاسخ ساده و تمیز برای پرسشی پیچیده است.
در همین راستا، راب ویجیلیون، بنیانگذار هوریزن (Horizen) نیز میگوید برخی افراد، خصوصا طرفداران ارزهای دیجیتالِ حریمخصوصی محور (پرایوسی کوینهایی مانند مونرو) بهسمت ایدهها و سناریوهای بزرگ کشیده میشوند. او گفت: فرضیهای وجود دارد که میگوید پشت هر چیزی در جهان دستهای پشت پرده در کار است. نیروهای بزرگ بهدست برخی سازمانها و افراد بالاتر هدایت میشوند. نیروهای بزرگ و مرموز عامل مسائل مختلف هستند. بهنظر من، برخی افراد که وارد حوزه بیتکوین میشوند، اینگونه فکر میکنند. شبیه به اینکه: ما داریم جهان را تغییر میدهیم. آنها ایدههای بزرگی در سر دارند و البته، ساده است که فکر کنید فرد یا سازمان خاصی پشت رویدادهای تصادفی هست.پدیدهای مشابه در سایر بخشهای دنیای اقتصاد دیده میشود. تحلیلگر اقتصادی، جاستین فاکس نیز در نشریه تایم مگزین (Time Magazine) در بخشی درخصوص یک منبع خبری مشکوک بهنام زیرو هج (Zero Hedge)، نوشت معاملهگران والاستریت عاشق تئوریهای توطئه هستند. حساب توییتری زیرو هج اخیرا بهعلت انتشار اخبار اشتباه در مورد شیوع ویروس کرونا، مسدود شد. فاکس مینویسد: معاملهگران وال استریت از جمله طرفداران سرسخت تئوری توطئه هستند. علت این امر اول این است که برخی تئوریهای توطئه واقعا در بازار مالی اتفاق میافتد و دوم اینکه اگر دستاویزی در قالب یک تئوری نداشته باشید، در هیاهوی حرکات روزانه بازار کاملا سردرگم میشوید.
نیمه تاریک فدرال رزرو
سازمان فدرال رزرو ایالاتمتحده یا همان بانک مرکزی آمریکا، مدتها مورد سوءظن اهالی جامعه بیتکوین بوده است. این سازمان به پنج مقام دولتی که توسط مردم انتخاب نشدهاند این قدرت را میدهد تا بهشکلی کاملا مختار و مصون از انتقاد، سیاستهای دلار، ارز ذخیره اصلی جهان را تغییر دهند. همانطور که هوفمن اشاره میکند، کل این مفهوم عجیب است. او میگوید: فدرال رزرو یک نهاد دولتی نیست، بلکه بانکهای خصوصی مالک آن هستند. اگر این را به کسی که نمیداند بگویید، شبیه به یک تئوری توطئه بهنظر میرسد.ممکن است به نظر برسد که گروهی از توطئهگران در حال کاهش بهای ارز هستند و نقشههای مختلفی با نیتهای خبیثانهای در سر دارند. با این حال، ویجیلیون میگوید احتمال دارد سهوا و کورکورانه در اشتباه باشند و فقط اقداماتی بیهدف انجام میدهند، به امید اینکه به اقتصاد کمک شود.ویجیلیون که برای پایاننامه دکترای خود اقدامات فدرال رزرو را مورد بررسی قرار داده بود، توضیح میدهد: به جرأت میتوانم بگویم که بهنظر من، آنها اصلا نمیدانند چه میکنند.
هرچه افراد در کار «بانکداران حریص و طماع» دقیقتر شوند، احتمال اینکه به حقایق ناخوشایند برسند، بیشتر میشود. فرگوسن در این خصوص میگوید: بسیاری از نظریاتی که علیه فدرال رزرو مطرح میشود، به تئوریهای توطئه مربوط به یهود و خانواده روتشیلد (Rothschilds) برمیگردد و همچنین پروتکل بزرگان صهیون و چیزهایی از این دست. اگر در مورد فدرال رزرو برایتان سؤالی پیش بیاید، مثلا در مورد اینکه این همه پول از کجا میآیند و موارد دیگر، احتمالا از نظریاتی سر در میآورید که یهودیان را مسبب تمام مشکلات و مسائل میداند.