کارزار نفتی در دریای کارائیب

آنچه در روز پنج‌شنبه ۱۱ دسامبر در آب‌های کارائیب رخ‌داد، نه یک حادثه محدود، بلکه آغاز مرحله جدیدی از برخورد آمریکا با نفتکش‌های «ناوگان سایه» است؛ ناوگانی که سال‌هاست نفت ایران، ونزوئلا و روسیه را در مسیرهای پیچیده، با تغییر پرچم، خاموش‌کردن GPS و نقل‌‌‌‌‌‌وانتقالات کشتی‌‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌‌کشتی جابه‌‌‌‌‌‌جا می‌کند. ۶ منبع آگاه در گفت‌وگو با رسانه‌های بین‌المللی از جمله رویترز تایید کرده‌اند؛ ایالات‌متحده پس از توقیف نفتکشSkipper، آماده است تا تعداد بیشتری از نفتکش‌های حامل نفت ونزوئلا را هدف قرار دهد. این اقدام، نخستین توقیف رسمی یک نفتکش از زمان اعمال تحریم‌های گسترده واشنگتن علیه کاراکاس از سال‌۲۰۱۹ بود و همزمان با تشدید استقرار نظامی آمریکا در دریای کارائیب و تلاش دولت دونالد ترامپ برای افزایش فشار بر نیکولاس مادورو انجام شد. مقام‌‌‌‌‌‌های آمریکایی می‌گویند؛ این عملیات بخشی از سیاست «ممانعت از گردش نفت تحریمی» است. ونزوئلا این توقیف را «دزدی دریایی مدرن» توصیف کرده‌است. وزارت دادگستری و امنیت داخلی آمریکا ماه‌ها برای اجرای این عملیات برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی کرده‌بودند و فهرستی از نفتکش‌های تحریمی نیز برای توقیف‌‌‌‌‌‌های بعدی آماده شده‌است.

توقف جابه‌جایی ۶‌میلیون بشکه نفت

پیامد این اقدام تنها سیاسی نبود. یکی از شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی فورا اعلام کرد؛ سه محموله تازه بارگیری‌‌‌‌‌‌شده ونزوئلا، مجموعا حدود ۶‌میلیون بشکه نفت سنگین، فعلا به دلیل نگرانی از توقیف، از حرکت به سمت آسیا منع ‌شده‌‌‌‌‌‌اند. نفتکش‌ها مجبور شده‌اند در سواحل ونزوئلا لنگر بیندازند؛ تصمیمی که نشان می‌دهد فضای ریسک برای جابه‌‌‌‌‌‌جایی نفت تحریمی وارد فاز ‌تازه‌‌‌‌‌‌ای شده‌است. منابع حمل‌ونقل گفتند؛ ناوگان سایه اکنون تحت‌نظارت دقیق نیروهای آمریکایی قرار دارد. کشتی‌هایی که معمولا در یک ماه چندین‌بار برای ایران، روسیه یا ونزوئلا نفت حمل می‌کنند، اکنون باید با احتمال توقیف مواجه شوند. به گفته منابع آگاه، آمریکا سامانه‌‌‌‌‌‌های نظارتی خود را در دریای کارائیب و نزدیک گویان تقویت‌کرده و نفتکش‌ها را درست زمانی‌که وارد آب‌های بین‌المللی می‌شوند رهگیری می‌کند زیرا بسیاری از بنادر از پذیرش نفتکش‌های قدیمی و مشکوک امتناع می‌ورزند؛ کشتی‌هایی که اغلب بیمه سطح اول ندارند و مالکیت‌‌‌‌‌‌شان به شرکت‌های یک‌روزه در پاناما، امارات یا هنگ‌‌‌‌‌‌کنگ ارجاع می‌شود.

سایه تحریم بر قیمت‌ها

اما پیامدهای این عملیات محدود به ونزوئلا یا کارائیب باقی نمانده‌است. بازار نفت که هفته گذشته را با نگرانی شدید از مازاد عرضه جهانی آغاز کرده‌بود، باخبر توقیف نفتکش ونزوئلایی برای ساعاتی کوتاه تکانی رو به بالا خورد و مجددا کاهش‌یافت. تا لحظه تنظیم این خبر و به گزارش تارنمای tradingeconomics.com قیمت شاخص برنت در روز ۱۲دسامبر به محدوده ۶۱دلار و ۱۲‌سنت رسید. تحلیلگران به‌‌‌‌‌‌صراحت می‌گویند؛ نگرانی از اختلال عرضه، تشدید تنش‌های ژئوپلیتیک و افزایش ریسک حمل‌ونقل نفت تحریمی در کوتاه‌مدت موجب جلوگیری از ریزش شدید قیمت‌ها شده‌است. در همین‌حال، آژانس بین‌المللی انرژی اعلام‌کرده مازاد عرضه جهانی در سال‌جاری به حدود ۴‌میلیون بشکه در روز خواهد رسید؛ رقمی پایین‌تر از تخمین ماه پیش. در نقطه مقابل، اوپک چشم‌‌‌‌‌‌اندازی متعادل‌‌‌‌‌‌تر از بازار ۲۰۲۶ ارائه‌کرده و معتقد است عرضه و تقاضا در سال‌های آینده به‌‌‌‌‌‌طور نسبی همسو خواهد بود. از سوی دیگر، بازار با اخبار حملات پهپادی اوکراین به یک سکوی نفتی لوک‌‌‌‌‌‌اویل در دریای خزر نیز روبه‌رو شد؛ حمله‌‌‌‌‌‌ای که برای نخستین‌بار تولید در این میدان را متوقف کرد و نشان‌داد جنگ انرژی از اوکراین گرفته تا دریای کارائیب، شکل‌‌‌‌‌‌های پیچیده‌‌‌‌‌‌تری یافته‌است.

موضوع ایران؛ فرصت یا تهدید؟

در موضوع ایران، پرسش اصلی این است که آیا تحولات اخیر در حوزه توقیف نفتکش‌ها فرصتی تازه برای تهران ایجاد می‌کند یا تهدیدی جدی بر مسیر صادرات نفت کشور؟ واقعیت این است که پیامدهای این روند برای ایران ماهیتی دوگانه دارد و می‌تواند همزمان فشارزا و فرصت‌‌‌‌‌‌ساز باشد. نخست باید توجه کرد؛ تشدید کنترل بر ناوگان سایه، ریسک صادرات نفت ایران را افزایش می‌دهد. بخش قابل‌توجهی از صادرات روزانه کشور (که بنا بر برآوردهای بین‌المللی اکنون از مرز یک‌میلیون بشکه در روز عبور کرده) توسط همین ناوگان جابه‌‌‌‌‌‌جا می‌شود. اگر آمریکا به روند جدید خود در توقیف نفتکش‌ها ادامه دهد، پیامدهای آن برای ایران کاملا ملموس خواهد بود. در این‌صورت هزینه حمل‌ونقل نفت بالا می‌رود، بیمه و ریسک جابه‌‌‌‌‌‌جایی نفت(فریت) گران‌‌‌‌‌‌تر می‌شود، مسیرهای صادراتی با کندی و پیچیدگی بیشتری روبه‌رو خواهند شد و حتی ممکن است بخشی از صادرات برای مدتی دچار اختلال شود و از آنجا که چین مشتری اصلی نفت ایران است، در مقابل کاهش احتمالی عرضه ونزوئلا، می‌تواند فضای صادراتی بیشتری برای ایران باز‌کند. اگر کاراکاس به‌دلیل توقیف‌‌‌‌‌‌ها قادر به حفظ صادرات حدود ۵۸۶‌هزار بشکه‌‌‌‌‌‌ای خود نباشد، بازار چین ناچار خواهدشد بخشی از این کمبود را از منابع دیگر جبران کند.

ایران یکی از معدود کشورهایی است که توان پر‌کردن این خلأ را دارد، به‌ویژه به‌دلیل نزدیکی کیفیت نفت ایران به نفت‌‌‌‌‌‌های سنگین ونزوئلا، آمادگی پالایشگاه‌های چینی برای جایگزینی سریع خوراک و شبکه فعال حمل‌ونقل پنهان ایران.  این سناریو می‌تواند در کوتاه‌مدت مزیتی نسبی برای تهران ایجاد کند، البته به شرط آنکه تمرکز واشنگتن از ناوگان سایه ایران به سمت ونزوئلا منحرف شود. در نهایت، پرونده نفتی ایران در این معادلات منطقه‌ای و جهانی پیام مهمی دربر دارد: تحریم‌ها وارد مرحله میدانی و عملیاتی شده‌اند. جنگ نفت دیگر فقط در گزارش‌های سیاست‌خارجی یا تحلیل‌های اتاق‌های فکر جریان ندارد، بلکه روی آب، در بنادر و در تنگه‌‌‌‌‌‌های حساس تعیین‌تکلیف می‌شود. برای ایران این وضعیت به‌معنای ضرورت تنوع‌‌‌‌‌‌بخشی به مسیرهای صادراتی، تقویت همکاری با شرکای آسیایی، توسعه بیمه و کشتیرانی داخلی و فعال‌‌‌‌‌‌سازی دیپلماسی انرژی برای کاهش فشارهای خارجی است؛ زیرا هر تحول در وضعیت ونزوئلا می‌تواند بی‌‌‌‌‌‌واسطه بر هزینه صادرات نفت ایران و امنیت انرژی کشور اثر بگذارد.

بازار در انتظار چه چیزی است؟

تحلیلگران می‌گویند در هفته پیش‌رو، بازار جهانی نفت بیش از هر چیز چشم به آینده مذاکرات صلح روسیه-اوکراین دارد. اگر نشانه‌‌‌‌‌‌ای از پیشرفت در گفت‌وگوها بروز کند، قیمت‌ها ممکن است حتی تا ۵۵ دلار برای WTI کاهش یابد، اما توقیف نفتکش ونزوئلایی، حمله اوکراین به سکوهای روسیه و احتمال تشدید تحریم‌های آمریکا، همگی عواملی هستند که می‌توانند این سقوط را محدود کنند. در کنار این‌‌‌‌‌‌ها، نرخ بهره فدرال‌رزرو و نگرانی از رکود در آمریکا نیز همچنان فشار روانی بر بازار وارد می‌کند. نبرد نفت اکنون در سه جبهه هم‌‌‌‌‌‌زمان (اوپک، اوکراین و دریای کارائیب) جریان دارد و قواعد بازی به شکل بنیادین تغییر کرده‌است. تحریم نفت دیگر صرفا یک ابزار فشار اقتصادی نیست، بلکه به سطح یک عملیات میدانی با ابعاد امنیتی ارتقا یافته‌است.

آمریکا با هدف قرار‌دادن ناوگان سایه، نشان‌داده که موضوع برای واشنگتن دیگر یک چالش مالی یا حقوقی نیست، بلکه یک پرونده عملیاتی است که باید در صحنه واقعی مدیریت و مقابله شود. در چنین شرایطی، هر اقدام آمریکا علیه ونزوئلا تاثیری مستقیم بر توازن عرضه جهانی، قیمت نفت و حتی مسیرهای صادراتی ایران دارد. 

در مجموع، تحولات اخیر پیام روشنی برای همه بازیگران صنعت نفت دارد: سال ‌پیش‌‌‌‌‌‌رو، سال‌رقابت فشرده میان تحریم‌های فزاینده، حمل‌ونقل پنهانی، تغییرات اجباری در مسیرهای صادرات و جنگ نفتی میان قدرت‌ها خواهد بود. این نبرد دیر یا زود اثر خود را بر تابلوی قیمت نفت و معادلات بودجه‌‌‌‌‌‌ای کشورهای تولیدکننده (از جمله ایران و روسیه) نشان خواهد داد.