آیا کاهش سرمایهگذاریهای نفتی، منجر به ناآرامیهای اجتماعی خواهد شد؟
دوگانه سرمایهگذاری بر طلایسیاه
به گزارش یورونیوز و بر اساس تحقیقات مستند، بانکهای دنیا از زمان امضای توافقنامه آبوهوایی پاریس در سال۲۰۱۶، حدود ۶.۵تریلیون یورو به صنعت سوختهای فسیلی کمک مالی کردهاند. گزارش Banking on Climate Chaos ادعا کرد که بارکلیز در رتبه هشتم جهانی بهعنوان بزرگترین مشارکتکننده اروپایی در صنایع مرتبط با سوختهای فسیلی قرار دارد، با این حال بارکلیز متعهد شده که یکتریلیون دلار (۹۲۳.۹میلیارد یورو) تامین مالی پایدار با هدف گذار انرژی، در حد فاصل سالهای ۲۰۲۳ تا پایان سال۲۰۳۰ میلادی، ارائه کند. علاوهبر این، در اوایل سالجاری میلادی این بانک متعهد شد که تامین مالی مستقیم پروژههای جدید نفت و گاز را متوقفکرده و محدودسازی تامین مالی برای شرکتهایی که بهطور انحصاری بر اکتشاف و استخراج سوختهای فسیلی تمرکز دارند را اجرایی کند. این بانک، مانند بسیاری از همتایان خود، فشار بر مشتریان انرژی را افزایش داده تا کسبوکار خود را در جهت دسترسی هرچه سریعتر به اقسام انرژی پاک، مدیریت کند.با نزدیکشدن به ضربالاجلها و موعد تعیین تعهدات گذار انرژی، آنجلابارنز از موسسه The Big Question با ویممیج، از فدراسیون بانکداری اروپا گفتوگو کرده و در مورد اینکه چرا تامین مالی گذار انرژی به آن سادگی که بهنظر میرسد نبوده و در این مسیر اروپا با چه چالشهای دیگری روبهروست، بحث و تبادلنظرکردند. سوال اساسی اینجاست که اگر فردا تمامی سرمایهگذاریها در صنایع مرتبط با سوختهای فسیلی را قطع کنیم چه اتفاقی میافتد؟ ویم میگوید؛ بانکها نقش مهمی در تامین مالی انتقال سبز و کمک به شرکتهای انرژی برای حرکت بهسوی آینده با منابع انرژی جایگزین دارند.
وی در مورد عواقب عقبنشینی بانکها هشدار داده و تصریح میکند که قطع سرمایهگذاریهای بانکی در صنایع مرتبط با سوختهای فسیلی، راهی سریع و آسان برای سبزشدن سریع یک بانک نخواهد بود. او ادامهداد: «نظام بانکی نقش خود را بهعنوان یک رگولاتور حرفهای مالی تضعیف کردهاست. این امر منجر به بیکاری گسترده و بروز ناآرامی اجتماعی خواهد شد و بهنظر من، این وظیفه بانکهاست که اهداف روشنی را برای سرمایهگذاریهای خود تعیین کنند. حقیقت این است که آیندهای بدون سوخت فسیلی در کوتاهمدت در دسترس نخواهد بود، با این حال اهداف توسعه پایدار در زمینه حذف سوختهای آلاینده، برای آینده ما و فرزندانمان ضروری خواهد بود.»ویم، به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار توضیح داد که چگونه باید به سرمایهگذاری در تجارت و صنعت اروپا ادامه دهیم. او میگوید؛ یکی از موارد کلیدی که ما را عقب میاندازد، محدودیتهای سرمایهگذاری فرامرزی است. ما باید برای گذار به یک اقتصاد پایدارتر، بودجهمتناسب تامین کنیم.
ما باید همچنین در زمینه گذار دیجیتال نیز سرمایهگذاری کنیم. سیاستمداران در اروپا به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند صرفا با تکیه بر درآمد حاصل از مالیات شهروندان، منابع مالی موردنیاز هدف گذاری انرژی خود را تامین کنند. مدتهاست که ایده تشکیل «اتحادیه بازار متشکل سرمایه» بهعنوان راه حلی برای این مهم مطرح شدهاست. لازم به ذکر است، این موضوع اولینبار در سال۲۰۱۴ توسط رئیس سابق کمیسیون اروپا، ژانکلودیونکر مطرح شد. اروپا این طرح را با جدیت فراوان تجزیه و تحلیل کرد، اما در کمال تاسف، هیچ اقدام عملی را در مورد آن شاهد نبودیم. ویم باور دارد که اروپا از نظر رقابتی در بازار گذار انرژی، عقب ماندهاست؛«ما ذهنهای درخشانی در این قاره داریم، اما واقعیت تلخ این است که غالب افراد، درآمد معادل ۲۰میلیون دلار اول شرکتشان را در اروپا سرمایهگذاریکرده و لحظهای که درآمد آنها از مرز ۲۰میلیون عبور کرد، از اقیانوساطلس به ایالاتمتحده کوچ میکنند، زیرا در آمریکا بازارهای سرمایه و سهام خصوصی، توسعه بهتری یافتهو عملکرد و بازدهی بالاتری دارند.»
قانون کاهش تورم ایالاتمتحده که همانگونه که ویم اشاره کرد، نه در مورد تورم و نه کاهش آن تنظیمشده، نقش بزرگی در تداوم رقابتپذیری کشور، در کنار سرمایهگذاریهای هنگفت ایفا کردهاست، با این حال سیاست میتواند با بازارها بازی کند و اکنون همه از خود میپرسند، نتایج انتخابات آمریکا چه تاثیری بر بازار خواهدداشت؟ بهطور معمول، اگر جمهوریخواهان پیروز شوند، احتمال واکنش تقریبا تند بازارها به سمت بالا وجود دارد، زیرا جمهوریخواهان ممکن است درصدد تاکید بیشتر بر چرخه اقتصاد کشور باشند. این امر بهنوبهخود، ممکن است بهمعنای کاهش مالیات نیز باشد که نکتهای مثبت بهحساب میآید. با این اوصاف، افق تزلزل در بازار به این معناست که ترامپ در صورت انتخاب، چگونه به تحولات ژئوپلیتیک واکنش نشان خواهد داد ، امری که البته از منظر کارشناسان بازار انرژی، با عدمقطعیت روبهرو است.