چرا شرکتهای نفتی تمایلی برای حفاری در ذخایر نفتی پاکستان ندارند
پاکستان و طلایسیاه: فرصت یا سراب؟
محمد عارف، عضو ســـابق سازمان تنظیم مقررات نفت و گاز (OGRA)، گفت که استفاده از این ذخایر میتواند جایگزین گاز طبیعی مایع (LNG) وارداتی شود یا حتی نفت وارداتی را به حداقل کاهش دهد. مزایای اقتصادی این منابع هیدروکربنی بسیار زیاد است، بهویژه برای کشوری که فقط در سال۲۰۲۳، ۱۷میلیارد و ۵۰۰میلیون دلار برای واردات انرژی هزینهکرده و پیشبینیشده این رقم تا سال۲۰۳۰ به ۳۱میلیارد دلار برسد، با اینوجود کارشناسان هشدار میدهند که بهرهبرداری از این منابع ممکن است سالها طول بکشد. حفاری در مناطق فراساحلی نیاز به سرمایهگذاری عظیم ۵میلیارد دلاری داشته و حداقل پنج سالزمان برای توسعه نیاز دارد. بحران انرژی پاکستان که با تورم بالا و رشد کند اقتصادی همراه است، نشان میدهد که این ذخایر جدید میتوانند یک نجاتدهنده حیاتی باشند، اما راه بهرهبرداری از این منابع با چالشهای بسیاری همراه است. پاکستان ۸۵درصد نفت، ۲۹درصد گاز و مقادیر زیادی از گاز مایعشده نفتی (LPG) و زغالسنگ خود را وارد میکند. هزینه انرژی کشور در حال افزایش است و تولید داخلی نیز با کاهش روبهرو شدهاست. با اینکه کشف این ذخایر از نظر اقتصادی بسیار مهم است، اما هنوز هیچ شرکت بینالمللی انرژی حاضر به سرمایهگذاری در آنها نشدهاست. محمدعلی، وزیر انرژی پاکستان میگوید؛ این کشور حدود ۲۳۵تریلیون فوتمکعب (TCF) ذخایر گاز دارد، اما برای جلوگیری از کاهش تولید، نیاز به سرمایهگذاری ۲۵ تا ۳۰میلیارد دلاری است تا بتوان در دههآینده فقط ۱۰درصد از این ذخایر را استخراج کرد. با تورم حدود ۳۰درصد و اقتصادی که با مشکلات جدی مواجه است، این کشف میتواند تحولی بزرگ ایجاد کند، اما تنها در صورتیکه جذب سرمایه انجام شود.
چرا این تأخیر؟
با وجود سودهای احتمالی، شرکتهای بینالمللی به دلیل نگرانیهای امنیتی و ریسکهای مالی علاقهای به سرمایهگذاری در پاکستان نشان نمیدهند. مناطق فراساحلی پاکستان با بیثباتی طولانیمدتی مواجهند. در مارس۲۰۲۳، پنج مهندس چینی در یک حمله انتحاری به پروژه سد داسو در استان خیبر پختونخوا کشته شدند. این حادثه در چارچوب کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) رخداد. اینگونه حملات نشاندهنده خطرات فعالیت شرکتهای خارجی در پاکستان است، بهویژه در مناطق ناآرامی مانند بلوچستان که گروههای جداییطلب اغلب داراییهای خارجی را هدف قرار میدهند. دولت پاکستان تاکنون نتوانسته امنیت لازم را برای شرکتهای نفتی فراهم کند و بدون تضمینهای امنیتی، شرکتهای بینالمللی حاضر به تعهد نیستند.
چین تنها راهحل؟
با عقبنشینی شرکتهای بزرگ نفتی غربی، پاکستان بیش از پیش به چین وابسته شدهاست. شرکتهای دولتی چینی که آمادگی بیشتری برای ریسکهای بالا دارند، قبلا از طریق CPEC در پاکستان سرمایهگذاریهای زیادی انجام دادهاند. مسعود مالک، وزیر نفت پاکستان اعلامکرده؛ مذاکرات با شرکتهای چینی برای توسعه این ذخایر در حال انجام است. در حالحاضر، پاکستان با سناریوی «یا چین یا هیچ» مواجه است، به این معنا که احتمالا فقط شرکتهای چینی حاضر به پذیرش خطرات حفاری در مناطق فراساحلی خواهند بود. بدون مشارکت چینیها، احتمال استخراج این ذخایر در آینده نزدیک بسیار کم است. علاوهبر بحران انرژی، قاچاق سوخت نیز مشکلی دیگر در بخش نفت و گاز پاکستان بهشمار میرود. سالانه حدود یکمیلیارد دلار سوخت بهصورت قاچاق به پاکستان وارد میشود که ناشی از کمبود تولید داخلی انرژی است. این تجارت غیرقانونی مشکلات نفت و گاز پاکستان را تشدیدکرده و واردات رسمی را تضعیف میکند. کشف نفت پاکستان پتانسیل زیادی دارد، اما با چالشهای بزرگ همراه است. تا زمانیکه مشکلات امنیتی حل نشود و سرمایهگذاریهای لازم تامین نشود، احتمالا این ذخایر برای سالها دستنخورده باقی خواهند ماند. آینده بخش نفت و گاز پاکستان اکنون به توانایی این کشور در جذب سرمایهگذاری خارجی، تامین امنیت و عبور از پیچیدگیهای ژئوپلیتیک مرتبط با تولید انرژی بستگی دارد.
بحران انرژی در پاکستان یکی از بزرگترین چالشهای این کشور است که بهشدت بر اقتصاد و زندگی مردم تاثیر گذاشتهاست. کاهش تولید داخلی انرژی، زیرساختهای فرسوده و ناکافی و نبود سرمایهگذاریهای کافی در بخش انرژی، از جمله دلایل اصلی بحران انرژی در پاکستان هستند. علاوهبر این، نوسانات قیمتهای جهانی نفت و گاز و افزایش تورم داخلی، وضعیت را بحرانیتر کردهاست. این بحران به قطع برقهای مکرر و کمبود گاز منجر شده و تولیدات صنعتی و زندگی روزمره مردم را بهشدت مختل کردهاست. کشف ذخایر عظیم نفت و گاز در آبهای سرزمینی پاکستان امیدهایی برای حل بحران ایجادکرده، اما بهرهبرداری از این ذخایر نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و رفع چالشهای امنیتی است. در غیراینصورت، پاکستان همچنان با این بحران مواجه خواهد بود. شرکتهای چینی احتمالا در بخش نفت پاکستان سرمایهگذاری خواهند کرد، زیرا این سرمایهگذاری با چارچوب استراتژیک، اقتصادی و ژئوپلیتیک گستردهتر آنها همخوانی دارد. علاوهبر این، شرکتهای چینی توانایی بیشتری در مدیریت ریسکهای مرتبط با این سرمایهگذاریها دارند و با حضور فعالی که در پروژههای زیرساختی پاکستان دارند، بهخوبی با چالشهای آن آشنا هستند.