ملاحظات راهبردی تجارت گاز ایران و روسیه چگونه است؟
راهبرد استفاده از فرصت گازی
ظرفیتهای رتبه اول ذخایر گازی جهان
میزان ذخایر اثباتشده گاز طبیعی روسیه تا پایان سال 2020 حدود 4/ 37تریلیون مترمکعب است. این میزان برابر با 9/ 19درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان است و روسیه میزبان بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان است. این کشور در سال 2021 مقدار 7/ 701میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید کرده است که 6/ 474میلیارد مترمکعب آن را به مصرف داخل رسانده است. روسیه در سال 2021 مقدار 1/ 15میلیارد مترمکعب واردات و 3/ 241میلیارد مترمکعب صادارت گاز طبیعی داشته است. همانطور که در جداول 1 و 2 قابلمشاهده است، بخش اعظم گاز صادراتی این کشور به مقصد اروپا بوده است.
از طرفی در سال 2021، کل واردات گاز طبیعی اروپا 5/ 390میلیارد مترمکعب است که 8/ 303میلیارد مترمکعب توسط خط لوله و 6/ 86میلیارد مترمکعب به صورت الانجی بوده است. سالیانه حدود 150 تا 190میلیارد مترمکعب گاز یعنی 35 تا 40درصد نیاز مصرفی گاز اروپا از روسیه تامین میشد. این حجم گاز عمدتا از طریق 9 خط لوله و بخش کوچکی از طریق محمولههای الانجی به اروپا منتقل میشد. درگیری روسیه و اوکراین و افزایش تنش بین روسیه و اروپا، صادرات گاز روسیه به اروپا را در معرض خطر کاهش جدی قرار داده است. بنابراین روسیه باید بازارهای جدیدی را برای صادرات مازاد گاز خود جایگزین کند یا میزان تولید خود را کاهش دهد. وجود گاز مازاد روسیه، یک فرصت جدی برای ایران در تجارت گاز خود فراهم کرده که هماکنون نیز مذاکراتی با طرف روسی به منظور واردات و سوآپ گاز انجام شده است. با توجه به این امر، اتخاذ راهبرد صحیح در مورد تجارت گاز با روسیه دارای اهمیت بالایی است که در این گزارش به آن پرداخته شده است.
تحلیل یک موقعیت
با توجه به جنگ روسیه و اوکراین و اعمال تحریم از طرف اروپا و آمریکا، صادرات گاز طبیعی روسیه دچار تغییراتی شده است. روند جریان روزانه صادرات گاز طبیعی روسیه طی سالهای 2019 تا 2022 در شکل 1 قابلمشاهده است. مطابق شکل، با فرض ادامه روند فعلی یعنی در صورتی که روسیه در 5 ماه باقیمانده تا پایان سال 2022 به طور متوسط 100میلیون مترمکعب در روز صادرات داشته باشد، صادرات سالانه گاز طبیعی روسیه به اروپا در سال 2022 نسبت به سال گذشته تقریبا 70میلیارد مترمکعب کاهش میباید که این مقدار به صورت مازاد برای صادرات در دسترس قرار میگیرد. گزینههای جدی روسیه برای جایگزینی صادرات گاز خود تحت دو سناریوی کوتاهمدت (یکساله) و میانمدت (پنجساله) عبارتاند از:
افزایش صادرات به چین: در حال حاضر تنها مسیر صادرات گاز روسیه به چین از طریق خط لوله پاور سیبریا به طول 3000کیلومتر است که در سال 2019 عملیاتی شده و ظرفیت آن 38میلیارد مترمکعب است. خط دوم این خط لوله برای انتقال گاز روسیه به چین، هنوز عملیاتی نشده است. طول این خط 2600کیلومتر است و گاز تولیدشده در میادین غرب سیبری را به چین منتقل خواهد کرد. ظرفیت سالانه صادرات این خط لوله 30میلیارد مترمکعب است. پروژه دیگری تحت عنوان سایوز وستوک در حال برنامهریزی است که گاز طبیعی را از طریق مغولستان به چین منتقل میکند. این خط لوله از خط لوله پاور سیبریا 2 منشعب میشود.
این خط لوله در صورت تکمیل میتواند سالانه 50میلیارد مترمکعب گاز به چین برساند. طبق گزارش BP روسیه در سال 2021، 6/ 7میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لوله به چین صادر کرده است. با توجه به زیرساختهای موجود و اظهارنظرهای مقامات روسی مبنی بر افزایش 20درصدی صادرات انرژی، روسیه در کوتاهمدت با افزودن 3 تا 5 میلیارد مترمکعب به میزان صادرات سال 2021، میتواند 10 تا 12میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به چین صادر کند. پیشبینی میشود در میانمدت (تا سال 2025)، ظرفیت عملیاتی خط لوله پاور سیبریا ۱ به 38 میلیارد مترمکعب خواهد رسید. همچنین بخشی از ظرفیت خط لوله سایوز وستوک به میزان 10میلیارد مترمکعب نیز وارد مدار شده و به میزان صادرات به چین و مغولستان افزوده خواهد شد.
افزایش صادرات الانجی: یکی از روشهای افزایش صادرات گاز روسیه، صادرات به صورت الانجی است. ظرفیت واحدهای موجود در جدول 3 آمده است. مجموع این ظرفیت 28میلیون تن در سال (39میلیارد مترمکعب) است. استفاده از این روش برای حجمهای بزرگ نیاز به فناوری سطح بالا و سرمایهگذاریهای بزرگتر دارد؛ لذا در کوتاهمدت نمیتوان افزایش قابلتوجهی را ایجاد کرد. شروع به کار واحد الانجی پرتوایا با ظرفیت 1/ 2میلیارد مترمکعب و آرکتیک الانجی 2 با ظرفیت 24/ 9میلیارد مترمکعب به ترتیب برای سالهای 2021 و 2022 برنامهریزی شده بودند که به دلایل مختلف از جمله تحریم هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند. در مجموع، روسیه در کوتاهمدت 50میلیارد مترمکعب ظرفیت تولید الانجی دارد.
براساس گزارش بیپی، مقدار صادرات الانجی روسیه در سال 2021 حدود 40میلیارد مترمکعب بوده است. بنابراین روسیه در کوتاهمدت حداکثر میتواند 10میلیارد مترمکعب افزایش تولید الانجی داشته باشد. روسیه در میانمدت (2026-2022) سه واحد مایعسازی دیگر با مجموع 37میلیارد مترمکعب در حال احداث دارد. مشکل جدی برای بهرهبرداری این واحدها که با فناوری لینده آلمان در حال ساخت هستند، اعمال تحریم است. با وجود این، به دلیل اینکه روسیه خود دارای توان فنی ساخت واحدهای کوچک الانجی است، حتی اگر تحریمهای اعمالشده ادامه یابد، میتوان انتظار داشت روسیه بخشی از الانجی خود را از این طریق توسعه داده و صادر کند. لذا پیشبینی میشود حدود 20میلیارد مترمکعب در میانمدت به ظرفیت صادرات الانجی روسیه افزوده شود.
افزایش صادرات به جنوب آسیا و خاورمیانه: دیگر گزینه روسیه برای تغییر بازار صادرات گاز، بازار خاورمیانه و جنوب آسیا (عراق، کشورهای حاشیه خلیج فارس، پاکستان و هند) است. مطابق شکل 2، برای صادرات به این دو بازار سه مسیر ترکیه، ایران و افغانستان وجود دارد. در این میان، تنها مسیر ایران در کوتاهمدت یکساله قابلبرنامهریزی است، چرا که دو مسیر دیگر فاقد زیرساخت خط لوله بوده و همچنین دارای مشکلات امنیتی و سیاسی هستند.
دو مسیر ترکمنستان-ایران و آذربایجان-ایران برای صادرات از طریق ایران قابلاستفاده است. از ترکمنستان به ایران دو خط لوله دولتآباد-سرخس-خانگیران در شمال شرق و کرپچه-کردکوی در حاشیه دریای خزر با مجموع ظرفیت ۲۰میلیارد مترمکعب در سال وجود دارد. انتقال گاز روسیه به ترکمنستان از طریق خط لوله آسیای مرکزی (CAC) با ظرفیت 90میلیارد مترمکعب متصل میشود که به دلیل فرسوده شدن آن نیمی از این ظرفیت قابلدستیابی است. لذا عامل محدودکننده در اینجا، ظرفیت خطوط لوله ترکمنستان به ایران است. در غرب دریای خزر مسیر خط لوله صادراتی قاضی محمد-آستارا به عنوان محل اتصال ایران به روسیه از طریق آذربایجان است. ظرفیت این خط لوله 10میلیارد مترمکعب است که برای افزایش حجم عملیاتی نیاز به تعمیر دارد. بنابراین میزان زیرساخت در دسترس برای انتقال گاز روسیه به بازارهای غرب و جنوب آسیا از طریق ایران، حداکثر 30میلیارد مترمکعب است.
جمعبندی و پیشنهاد
ارزیابی میزان صادرات ممکن از طریق گزینههای جایگزین گاز روسیه در جدول 4 ارائه شده است. با توجه به شرایطی که بررسی شد، تنها گزینه جدی روسیه به ویژه در کوتاهمدت، صادرات گاز طبیعی به بازار جنوب آسیا و خاورمیانه است؛ چرا که افزایش صادرات به چین و افزایش صادرات از طریق الانجی زمانبر خواهد بود و با محدودیتهای سیاسی و فنی مواجه است. در این راستا، ایران به علت موقعیت جغرافیایی و روابط سیاسی مناسب و همچنین وجود زیرساختهای قابلبهرهبرداری، بهترین گزینه برای صادرات گاز روسیه به شمار میرود. البته باید توجه داشت در صورت گذر زمان و محقق نشدن تجارت گاز ایران با روسیه، ممکن است روسیه مسیرهای دیگر به بازار جنوب آسیا و خاورمیانه به ویژه مسیر افعانستان-پاکستان را پیگیری کند.
روسیه در دهه گذشته تجربه چنین موقعیتی را داشته است. در سال 2014 و در جریان درگیری نظامی در شرق اوکراین که منجر به جدایی کریمه شد، روسیه به علت نگرانی از دست دادن بازارهایش، بهسرعت قرارداد خط لوله پاورسیبریا یک را به مدت 30 سال و به حجم سالانه 38میلیارد مترمکعب صادرات گاز به چین از طریق خط لوله منعقد کرد. مذاکرات این قرارداد از سال 2004 بین چین و روسیه آغاز شد و به علت اختلاف قیمتی تا آن زمان به نتیجه نرسیده بود. اما روسیه برای اینکه بتواند موازنه سیاسی با اروپا و غرب ایجاد کند، تنها دو ماه بعد از جدایی کریمه این قرارداد را با قیمت نزدیک به پیشنهاد چین منعقد کرد. چند ماه بعد نیز عملیات اجرایی این خط لوله آغاز شد.
درک این نکته ضروری است که در شرایط فعلی، واردات گاز از روسیه یک نیاز برای این کشور به شمار میرود و ایران باید مابهازای آن از روسیه در بازار گاز امتیاز مطالبه کند. بنابراین راهبرد ایران در قبال روسیه باید اولا مبتنی بر مدل خرید-فروش گاز (نهسوآپ و ترانزیت) باشد، زیرا سوآپ و ترانزیت به معنای بازاریابی برای گاز روسیه در منطقه است.ایران باید برای دستیابی به هدف تبدیل شدن به هاب گازی منطقه، بازار گاز منطقه را برای خود حفظ کند و با واردات گاز از روسیه و صادرات آن به بازارهای هدف خود، به سمت تبدیل شدن به هاب گازی منطقه گام بردارد.
ثانیا خرید گاز از روسیه باید همراه با تخفیف قیمتی باشد، چرا که روسیه در کوتاهمدت گزینه جایگزینی نسبت به ایران ندارد و در بلندمدت نیز مسیر ایران بهترین مسیر برای روسیه است. لذا براساس زیرساختهای موجود شبکه خط لوله پیشنهاد میشود ایران در کوتاهمدت، در بازهای یکساله، بین 20 تا 30میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از روسیه خرید کند، و در گام دوم براساس یک برنامه میانمدت پنجساله با ایجاد خط لوله مستقیم با گذر از ترکمنستان به ایران، واردات گاز از روسیه را به حداقل 50میلیارد مترمکعب برساند.