پتانسیل رشد شرکتهای اینترنتی در بازار سرمایه
در بازارهای مالی دنیا اتفاقا شرکتهایی که توانایی رشد فروش و اصل سرمایه بیشتری نسبت به سایر گزینههای سرمایهگذاری نظیر نرخ بدون ریسک دارند بیشتر مورد توجه هستند که شرکتهای رشدی و اینترنتمحور نظیر اپل، آمازون و... در این دسته قرار میگیرند و به صورت میانگین در ۱۰ سال گذشته سود بیشتری را از محل capital gain به سهامداران خود رساندهاند.
در خصوص شرکت تپسی و مقایسه سود اعلامی و تقسیمی آن نسبت به سایر شرکتها چند نکته قابل ذکر است:
اول اینکه برای مقایسه دو دارایی مختلف یا دو پارامتر مالی، این دو پارامتر باید همارز و با توجه به ویژگی و ماهیت آن دو باشد. به بیانی نمیتوان سود شرکتی که در یک سال مالی زمین خود را فروخته با شرکت همگروه خود که تنها سود عملیاتی داشته است، مقایسه کرد. در مورد تپسی نیز با توجه به ماهیت شرکت، نمیتوان با شرکت فولادی یا پتروشیمی مقایسه کرد. حتی مقایسه آن با شرکتهای پرداخت الکترونیک بازار نیز اشتباه است. شرکت تپسی یک شرکت رشدی و اصطلاحا استارتآپی یا اینترنتمحور است که میتواند به سرعت بازار خود را از طریق افزایش تعداد شهرها، یا افزایش عمق شهرهای فعلی و حتی اضافه کردن محصولات جدید بر پایه زیرساخت شبکه مشتریان فعلی گسترش دهد. برای ایجاد این رشد و نهایتا رشد فروش، نیاز به سرمایهگذاری در کوتاهمدت دارد. برخلاف یک کارخانه که خط تولید جدیدی ایجاد میکند و بعد از مطالعه بازار و زمان ساخت تا رسیدن به تست سرد که حتی تا دو سال زمان میبرد، نتیجه سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپی که همان رشد فروش است در کوتاهمدت و حتی همزمان با سرمایهگذاری مشخص میشود. بنابراین معیار درست برای مقایسه این شرکتها نه نسبت مرسوم قیمت به عایدی (P/ E) بلکه نسبت قیمت به فروش (P/ S) است.
دوم موضوع مخارج انتقالی و انتقال بخشی از هزینهها به این سرفصل است که مطابق با استانداردهای مالی و حسابداری روز دنیاست و در مورد شرکتهایی با دارایی نامشهود و اصطلاحا استارتآپی مطرح است. این هزینههای انتقالی بخشی از سرمایهگذاری روی زیرساخت و شبکه شرکت است که موجب افزایش فروش در آینده میشود. مشابه آن هزینههایی است که یک کارخانه برای توسعه خطوط تولید خود انجام میدهد و در سرفصل دارایی در جریان ساخت طبقهبندی میشود. شرکتی با دارایی نامشهودی بیش از دارایی مشهود مفهوم جدیدی در بازار سرمایه است که لازم است تحلیلگران بازار توجهی خاص به آن داشته باشند و مفاهیم جدید قوانین حسابداری نظیر IFRS۱۵ را درخصوص این شرکتها در نظر بگیرند. مفاهیمی نظیر اثر شبکهای و مشتریان برای شرکتهایی که بر بستر اینترنت به مشتریان خدمات میدهد (کسبوکارهایB۲C) از موضوعات مهم و قابلتوجه برای شرکتهایی نظیر تپسی است؛ چراکه با توسعه آن از آنجاکه رفتار مشتریان را میدانند و دسترسی به داده دارند، میتوانند خدمات جدید را به آنها ارائه دهند و ایجاد این خدمات جدید با توجه به شناخت مشتری بسیار هدفمند و با هزینه کمتر تبلیغات صورت میگیرد و در ۲۴ ساعت شبانهروز و حتی روزهای تعطیل قادر به درآمدزایی هستند.
سوم توجه به منشأ خلق ارزش در شرکتهای استارتآپی و اینترنتمحور است که تفاوت زیادی با شرکتهای قدیمی بازار دارند. در این شرکتها خلق ارزش از طریق ایده اولیه، مدیریت بهینه و نیروی انسانی کارآمد است. این نه به این معنی است که سایر شرکتها این موارد را ندارند اما وزن اصلی ارزشآفرینی شرکتهایی مانند تپسی این موارد است و ماهیتا متفاوت از شرکتی مانند فولاد مبارکه یا پتروشیمیهایی است که بر اساس نرخ دستوری مواد اولیه یا نرخ محصول تعیین شده ارزش خلق میکنند.
در پایان فروش شرکت تپسی در یک سال اخیر حضور در بورس، چند برابر تورم واقعی و بیش از دو و نیم برابر رشد داشته است و پتانسیلهای بیشتری نظیر اضافه شدن محصولات جدید در بازارهای متفاوت نظیر فینتک و خدمات را دارد و این رشد فروش بیش از تورم میتواند همچنان ادامه داشته باشد.