آیا سیاستگذار با زیست ثانویه شهروندان در فضای مجازی کنار خواهد آمد؟
اقتصاد دیجیتال در پیچ تاریخی
مديرعامل تپسي: هنوز چندان از دنيا عقب نيستيم و آينده اين اکوسيستم در گرو تغيير رويکرد سياستگذار است
ماههاست که به سبب محدودیتهای اینترنتی، اکوسیستم دیجیتال کشور روزهای سختی را میگذراند؛ این مساله در کنار چالشهای دیگری مانند رگولاتوری، سرمایهگذاری، بحران نیروی انسانی متخصص و کندی همراهی بخش سنتی با این اکوسیستم، بهانهای بود تا دغدغهمندان این حوزه را به ایجاد یک فضای هماندیشی و تبادلنظر برای شناسایی فرصتهای پیشروی کشور در عصر دیجیتال ترغیب کند. در همایش دو روزهای که به همت «مرکز سرمایهگذاری و نوآوری رهنمان» و همراهی دانشگاههای تهران، صنعتی شریف و اتاق بازرگانی ایران در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد، چالشهای همراستا شدن بخش سنتی و نوآور برای گذر دادن قطار اقتصاد دیجیتال کشور از این پیچ تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. به نظر میرسد سرانجام اقتصاد دیجیتال را باید در یکی از سوالات اساسی که در این همایش مطرح شد جستوجو کرد؛ اینکه آیا سرانجام سیاستگذار زیستِ دوگانه شهروندان را که در دو بستر فیزیکی و دیجیتال در جریان است، میپذیرد و با آن همراه میشود یا خیر؟
لزوم پذیرش و همراهی با تحولات
همایش دو روزه فرصتهای ایران در عصر دیجیتال -که در دو روز ۲۵ و ۲۶ تیر ماه برگزار شد- را میتوان از برخی جنبهها متمایز دانست؛ زیرا برگزارکنندگان این رویداد تلاش کرده بودند همراهی کمسابقهای از متخصصان بخشهای مختلف اکوسیستم استارتآپی دیجیتال، شرکتهای بزرگ سنتی و اندیشمندان اقتصادی و اجتماعی را ایجاد کنند. یکی از اساسیترین موضوعاتی که در این همایش مورد بررسی قرار گرفت زیست دوگانه شهروندان بود که سالها انکار شده و هنوز نیز آنطور که باید مورد پذیرش سیاستگذاران قرار نگرفته است. مجید نیلیاحمدآبادی، عضو هیات علمی دانشگاه در تشریح تحولاتی که زندگی امروز با ورود انواع ابزارهای فناورانه تجربه کرده است، اظهار کرد: «حالا دیگر زندگی مردم به فضای فیزیکی محدود نیست و ابزارهای دیجیتال و جدید، مدل ارتباطی افراد را متحول کردهاند؛ به گونهای که هر شهروند در کنار زندگی خود در محیط فیزیکی، یک حیات مجازی یا زیست دیجیتال را نیز پیش میبرد؛ این درحالی است که حکمران هنوز به تکزیستی ادامه میدهد و نتوانسته خود را با این تحولات همگام و سازگار کند.»
وی در ادامه تاکید کرد: «اگر قرار است در مسیری قرار بگیریم که زندگی، اقتصاد و حکمرانی بهتری داشته باشیم، چارهای جز همراهی سیاستگذار با این زیست دوگانه و پذیرش تحولات وجود ندارد.» نیلی احمدآبادی افزود: «حکمران باید درباره مسیر آینده ابهامزدایی کند و وظیفه همه ما این است که این ابهام را به روش درست حل کنیم تا سر پیچهای تاریخی به موقع بپیچیم.»
در شرایطی که در دهه ۹۰، رکودی جدی دامنگیر اقتصاد کشور بود، کسبوکارهای دیجیتال کوچکی به پشتوانه خلاقیت و فناوری، ایجاد شدند و نه تنها رشد اقتصادی مثبتی داشتند، بلکه تحولی اساسی در سبک زندگی مردم ایجاد کردند؛ بهطوری که حالا فرهنگ خرید، تاکسی گرفتن، پرداخت، سرگرمی و... نسبت به گذشته تغییرات اساسی کرده و گوشیهای هوشمند و ابزارهای دیجیتال به شاهکلید پیشبرد این سبک زندگی جدید تبدیل شدهاند. در همین راستا، نیما نامداری، مدیرعامل کارنامه و از فعالان اکوسیستم استارتآپی کشور با اشاره به اینکه جهان ذهنی ایرانیان حالا دیگر تغییر کرده، به بیان بخشی از این تحولات زیستی پرداخت و گفت: اکنون ظهور پلتفرمهای دیجیتال حتی سطح اعتماد را نیز متحول کردهاند.
بهطوری که در گذشته سطح اعتماد در حد محله و شناخت بینفردی بود؛ افراد برای تردد جز به تاکسیهای زرد اعتماد نداشتند؛ اما اکنون پلتفرمهای لجستیک و تاکسی اینترنتی کاری کردهاند که افراد به پشتوانه اعتمادی که به پلتفرم دارند، هر خودرویی با هر رنگی را با خیال نسبتا راحت سوار میشوند.» نامداری با بیان اینکه این تغییرات در نهادها هم رخ دادهاند، افزود: «مثلا در مورد نهاد آموزشوپرورش شاید یک فرد قدیمیتر اعتقادش به لزوم وجود این نهاد در روند رشد فرزند را حفظ کرده باشد. اما فردی از نسل جدید میتواند معتقد به این باشد که با امکانات دیجیتال موجود، اگر فرزندش را به جای مدرسه در خانه آموزش دهد بهتر است. حالا دیگر ذهن انسان امروزی همواره مملو از این دوگانگیهاست.»
استارتآپها پشت سد رگولاتوری
حالا که این کسبوکارهای دیجیتال تا این اندازه با زندگی بشر امروزی عجین شدهاند، هنوز اقتصاد سنتی در پذیرش و دادن فرصت رشد به آنها دچار تردید است. علی دیواندری از فعالان حوزه بانکی با بیان اینکه بخش سنتی هنوز مقاومت بالایی در پذیرش بسیاری از فناوریها دارد، گفت: «صنعت خدمات مالی یک اقیانوس ناشناخته است؛ اما تمام فناوریهای ما در صنعت پرداخت جمع شده است و در سطح پروداکشن گیر کردهایم. در حالی که باید به سمت نوآوری حرکت کنیم و بعد به تکنولوژی و علم برسیم تا جایگاهی در سطح بینالمللی برای خود پیدا کنیم.»
وی با تاکید بر آنکه اساسا یونیکورنسازی (ساخت کسبوکارهای استارتآپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) صرفا با هدفگذاری به جایی نمیرسد، گفت: «باید نحوه تفکر تغییر کند. با نوآوری و خلاقیت میتوانیم این تغییرات را رقم بزنیم. دیجیتالی شدن صنعت مالی ما را به شاهراه نوآوری متصل میکند.» دیواندری با تاکید بر آنکه باید از فرصتهای نهفته در اکوسیستم دیجیتال برای رشد اقتصادی استفاده کرد، افزود: «انسان با دنیای مجازی ارتباط مستقیم پیدا کرده و توجه به روند دیجیتالی شدن در صنعت مالی یک ضرورت است؛ اگر به این ضرورت توجه نکنیم، حذف میشویم.»
میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی نیز با اشاره به اینکه توسعه اقتصاد دیجیتال نیاز به یک استراتژی مدون دارد، به تشریح برخی از تجارب خود از سالها تلاش در این اکوسیستم پرداخت. منشیپور به عنوان مدیرعامل نخستین استارتآپی که موفق شده به بازار سرمایه راه پیدا کند، گفت: ورود ما به این بازار بیش از سه سال طول کشید؛ این درحالی است که اگر مثلا یک شرکت فولادی یا پتروشیمی بودیم، این مسیر نهایت نهایتا ظرف یک سال طی میشد. وی با اشاره به اینکه تمام بدنه اقتصادی کشور میدانستند که استارتآپها باید سرانجام وارد این بازار شوند، افزود: اما هنوز بخشها نمیدانستند که این کار را چطور باید انجام دهند و با صورتهای مالی یک استارتآپ باید چه کنند.
منشیپور با گلایه از نگاهی که تا پیش از این به استارتآپها وجود داشت، گفت: «به ما گفتند اگر استارتآپ بیاید به مردم هوا بفروشد و بعد مردم متضرر شوند چه؟ اگر مدیرعامل مهاجرت کند و استارتآپ به مشکل بخورد چه؟ این دغدغهها از منظر نهادها درست است؛ اما آنها به اهرمی برای فشار به ما تبدیل شد و در جایگاه یک کسبوکار بسیار ما را اذیت کردند.» مدیرعامل تپسی با بیان اینکه دید استارتآپها به آینده است، اظهار کرد: «ما سختترین مسیر بوروکراتیک را در کشور رفتیم و یک استاندارد جدید برای شناسایی داراییهای نامشهود شرکتها فراهم شد. بعد از این مراحل ما مورد تایید قرار گرفتیم؛ وارد بخش نظارتی و سرانجام وارد بورس شدیم.»
این فعال اکوسیستم استارتآپی، فقدان استراتژی تصمیمگیری واحد، فقدان قوانین و استانداردها و مقاومت مدیران در مقابل پذیرش موضوعات جدید و ریسکپذیری پایین مدیران تصمیمگیر دولتی و حاکمیتی را از جمله مشکلات اصلی ورود استارتآپها به بورس دانست که جا دارد مورد توجه بیشتر قرار بگیرند. وی تاکید کرد: «ما تمام شرایط این پیشران شدن را داریم و هنوز در این زمینه چندان از دنیا عقب نیستیم. تصمیم اصلی که مدیران باید بگیرند این است که باید در برابر اقتصاد دیجیتال چه تصمیمی گرفت.»
ولیالله فاطمی، بنیانگذار هولدینگ توسن نیز در صحبتهای خود به مساله تنظیمگری این حوزه گریزی زد و کلید حل مشکلات این حوزه را روی آوردن به نگاه تنظیمگری گلخانهای استارتآپها دانست. وی با بیان اینکه تنظیمگر باید با مخاطرات اقتصاد دیجیتال آشنا باشد و نوآور هم باید بتواند مخاطرات ذهن تنظیمگر را حل کند، گفت: «فضای گلخانهای این اجازه را میدهد که شرکت نوآور در فضای محدود فعالیت و داده تولید کند و آن داده مبنای تنظیمگر برای تنظیم فضا شود. شرکت هم پس از آزمون و خطا اجازه پیدا کند از فضای گلخانه خارج شود و به فضای عمومی وارد شود. در این مدت یاد میگیرد که بحرانها را چطور میشود مدیریت کرد و خودش را به تنظیمگر اثبات میکند.»
۶۰ درصد افراد در صف مهاجرت؟
همزمان با آنکه موضوع رگولاتوری به عنوان یکی از چالشهای جدی تسری یافتن فناوریهای دیجیتال به فضای سنتی کسبوکار مورد بحث قرار گرفت، یکی از بخشهای جدی دیگر نخستین روز این همایش به بحران دیگری معطوف شد که مدتهاست کارشناسان نسبت به آن هشدار میدهند. مساله مهاجرت نیروی انسانی متخصص که از سالها پیش شروع شد، حالا به یکی از چالشهای اصلی اکوسیستم دیجیتال تبدیل شده و مدیران کسبوکارها را نگران کرده است. شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ با بیان اینکه اخبار مهاجرت نیروی انسانی در همه حوزهها به گوش میرسد و مشاهده آمار رصدخانه مهاجرت غمگینکننده است، گفت: با این وجود باید دست از گریه و غمسرایی برداریم و فکری به حال این اوضاع کنیم. وی با اشاره به لزوم اتخاذ راهکارهای بدیع برای توقف این روند تاکید کرد: این جمعیت ظرفیت این را دارد که توسعه اقتصادی را رقم بزند.
جوانمردی معتقد است که رویکرد سنتی باعث شده مدرکگرایی در اولویت قرار گیرد و افراد، بسیار دیر برای ورود به بازار کار اقدام کنند. در نتیجه باید رویکرد جامعه در ورود افراد به بازار کار را تغییر دهیم و در اقتصاد دیجیتالی از زمان رسیدن افراد به بازار کار بکاهیم. بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در ادامه تلاش کرد رویکردی آماری به ماجرا داشته باشد و تلخی حقیقت مهاجرت انبوه نیروی انسانی متخصص را با اعداد به نمایش بگذارد. وی با بیان نتایج پیمایشی با عنوان «وضعیت مهاجرتی افراد» که با مشارکت بیش از ۱۰هزار و ۵۰۰ نفر انجام شده بود، اظهار کرد: پاسخهای شرکتکنندگان در این پیمایش حاکی از آن بود که تنها ۱۷ درصد به مهاجرت فکر نمیکنند و چیزی در حدود ۶۰ درصد شرکتکنندگان نیز از تمایل یا تصمیم خود برای مهاجرت خبر دادند. طبق این بررسی آماری ۱۶ درصد شرکتکنندگان مهاجرت کردهاند که تنها ۴ درصد آنها در فکر بازگشت به وطن هستند.
وی در ادامه تحلیل نتایج این پژوهش آماری گفت: طبق پرسشهای انجام شده، حدود ۸۰ درصد افراد عوامل کلان و وضعیت کلی کشور را اصلیترین عامل برای مهاجرت خود عنوان کردند. مدیر رصدخانه مهاجرت ایران با تاکید بر اینکه متاسفانه برنامه بلندمدتی برای بهبود این شرایط نداریم، تصریح کرد: «در ایران کسبوکارها باید جور سیاستگذاران را بکشند. این درحالی است که در تمام دنیا برعکس بوده و بار تسهیلگری به عهده سیاستگذار است.»
برای بیان جانمایه آنچه قرار است که برگزاری چنین همایشی به سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور منتقل کند، شاید باید به صحبتهای محمد فاضلی، جامعه شناس و مدیر پادکست دغدغه ایران استناد کنیم. وی در تشریح وضعیت امروز کشور گفت: «جهان در حال پیچیدن است و ما یا میپیچیم یا راه خودمان را پیش میبریم. داستان ما نسلی است که میخواهد داستان خود را بگوید. میخواهیم از تبدیل فرصتهای از دسترفتنی به فرصتهای به دست آوردنی بگوییم و نسبت اقتصاد دیجیتال را با اقتصاد سنتی مشخص کنیم.» به اعتقاد فاضلی، باید تمدنسازی ایران را در سه عرصه فرد ایرانی، کسبوکار ایرانی و حکمرانی ایرانی تعریف کرد و از مسوولیت برای ساختن ایران با استفاده از تکنولوژی و رویکردهای دیجیتال گفت.
برگزارکنندگان این رویداد در واقع تلاش کردند تا هرآنچه شرط بلاغ است با سیاستگذار بگویند. با تمام هشدارهایی که در باب آمارهای نگرانکننده مهاجرت نیروی انسانی و قرار گرفتن اقتصاد سنتی در محاق زده شد، حالا دیگر وقت آن است که تصمیمگیران استراتژی و رویکرد خود را تعیین کنند؛ اینکه آیا سرانجام از مدیریت سلبی اکوسیستم و اعمال محدودیتهای اینترنتی دست برمیدارند و با کسبوکارها همراه میشوند یا نظارهگر افزایش فاصله کشور با دنیا میشوند.