چگونه هوش مصنوعی حاکمیت شرکتی را تغییر میدهد؟
شرکتهایی که بهدنبال هوش مصنوعی هستند ممکن است روی توانایی سیستمهای اتوماسیونی کمکارآمد متمرکز شوند و بر این اساس از یک فرصت مهم چشمپوشی کنند؛ چراکه هوش مصنوعی میتواند نقش بسزایی در حاکمیت شرکتی داشته باشد.هوشمصنوعی میتواند به سادهسازی فرآیندهای تصمیمگیری کمک کرده و ایدههای خلاقانهای را از نطفه تا ایجاد دانشی دادهمحور منجر شود و بر این اساس نهتنها به پیشبینی آینده مطلوب سازمان کمک کرده بلکه سبب تعالی رهبری سازمانی نیز شود.
هوش مصنوعی: ارجحیت اطلاعات نسبت به احساسات
یکی از بزرگترین پیشرفتها در سازوکارهای حاکمیت شرکتی شما ناشی از ارزیابی دادهها خواهد بود. نیازی نیست که بر اساس احساسات خود قضاوت کرده یا به گزارشهایی که فاقد اطلاعات مناسبی برای تصمیمگیری هستند اعتماد کنید.از دیگر سو اساسا با بهرهمندی از هوشمصنوعی در جلسات هیاتمدیره میتوانید نسبت به سفارشیسازی اسناد و گزارشها متناسب نیاز مدیر مربوطه اقدام کرده و زمان بیشتری برای تصمیمسازیهای ارزشمند برای آنها ایجاد کنید.
پیشبینی نتایج
هوشمصنوعی نشان داده است که از تصمیمات دادگاه عالی تا آرای مجلس و سایر نتایج را بهطور دقیق میتواند پیشبینی کند، از اینرو میتوان از آن در جلسات هیاتمدیره بهمنظور پیشبینی دقیق نتایج ادغامهای صورتگرفته، سرمایهگذاریها و سایر تصمیمات مهم دیگر که شرکت در آن مشغول به فعالیت است، بهرهمند شد.همچنین هوشمصنوعی شرکتی میتواند به یاری مدیران آمده و با پیشبینی و ارائه سناریوهای ممکن نسبت به دعویهای صورتگرفته یا احتمالی مانع از تحمیل هزینههای حقوقی سنگین یا سرمایهگذاریهای نامناسب شده و به این ترتیب به افزایش درآمد شرکت از یکسو و رقابتپذیرتر شدن آن از سوی دیگر کمک میکند.
خطرات هوش مصنوعی در حاکمیت شرکتی
هوشمصنوعی فقط در زمانی مطلوب خواهد بود که به آن اطلاعات و دادههای مناسبی نیز بدهید! در غیر اینصورت چنانچه به آن اطلاعات اشتباه بدهید یا اساسا شرکت شما از کیفیت دادههای مطلوبی برخوردار نباشد، نتیجهای جز دریافت نتایج گمراهکننده بهدست نخواهید آورد. بنابراین، قبل از اینکه به دنبال بهرهمندی از کمکهای هوش مصنوعی باشید، باید زیرساختهای مناسب و دادههای کافی را فراهم کنید.خطر دیگر هوش مصنوعی پیشفرض اشتباه نسبت به هوشمصنوعی است؛ برخی مدیران سازمانی اساسا هوشمصنوعی را به مثابه روباتهای خودمختار فیلمهای علمی- تخیلی میدانند و بر این اساس تصور میکنند که دیگر به مدیران متخصص حوزه IT نیازی نیست؛ این درحالی است که اساسا هوش مصنوعی صرفا بهعنوان دستیاری برای تقویت استعدادهای موجود سازمانی میتواند انجام وظیفه کند و با توجه به قابلیت سنجش چندگانه ابعاد، مطلوبترین راهحل پربازده را ارائه کند.