ترکیب قدرتمند زنجیره بلوکی و محاسبات ابری
تحول دیجیتالی با ۲ پیشران تکنولوژی
رفع این چالش چیزی است که به زیبایی با فناوری زنجیره بلوکی امکان پذیراست و دلیل اصلی آن این است که این فناوری دارای ماهیتی توزیع شده و غیرمتمرکز است. با این وجود، بلاکچین برای عملیات پردازشی عظیم دارای محدودیت ساختاری است و این چیزی است که متخصصان از آن بهعنوان چالش مقیاسپذیری یاد میکنند. رفع این چالش نیز به درستی از طریق محاسبات ابری صورت میگیرد؛ زیرا این فناوری به شدت مقیاسپذیر است. چنین همافزایی زیبایی باعث شده که شرکتهای نوظهوری در راستای بهرهبرداری از آن فعالیت کنند و به دنبال ایجاد ساختارهای ابری مبتنی بر زنجیره بلوکی باشند. در سال ۲۰۱۷، ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، بنیانگذار پلتفرم بلاکچین اتریم (Ethereum) در گفتوگویی که با AngelList داشت به این نکته اشاره کرد که به دلیل مشکلات مربوط به مقیاسپذیری (Scalability) که تمام پلتفرمهای زنجیره بلوکی با آن درگیرند، پلتفرم او (یعنی اتریم) هیچگاه جایگزین محاسبات ابری متمرکز(Centralized Cloud Computing) نخواهد شد. با این وجود این پلتفرم تا چند سال آینده بر ویزاکارت (Visa) غلبه خواهد کرد.
برخلاف محاسبات ابری، فراهمسازی حجم بسیار زیاد توان محاسباتی در تحلیل مواردی مانند کلانداده چیزی است که پلتفرمهای زنجیره بلوکی برای آن توانمندی کافی را ندارند. با این حال بهرغم چنین تفاوتی این دو فناوری به نحوی مناسب میتوانند همافزایی داشته باشند. از نظر متخصصان، هزینه یکی از چالشهای جدی محاسبات ابری است که فناوری زنجیره بلوکی درصدد رفع آن است. راهکارهای محاسبات ابری وقتی بهصورت متناوب و متغیر (variable) استفاده میشوند هزینه کمتری خواهند داشت، ولی هنگامی که بهطور منظم و با بارکاری قابل پیشبینی (برای اجرای برنامههای کاربردی) استفاده میشوند هزینه بسیاری را بهدنبال دارند. در واقع راهکارهای محاسبات ابری برای رفع نیازهای گاه و بیگاه (Occasional) مقرون به صرفهاند، ولی زمانی که بر پایه کاربردی مشخص و روزانه بهکار میروند میتوانند بسیار هزینه آفرین باشند. بالا بودن هزینه اساسا به خاطر متمرکزبودن(centralization) خدمات ابری است که از سوی بازیگران اصلی این صنعت یعنی مایکروسافت، آمازون و آی.بی.ام ارائه میشود. اما اکنون به کمک فناوری زنجیرهبلوکی میتوان محاسبات ابری غیرمتمرکز ایجاد کرد. صرف نظر از کاهش هزینه، تمرکززدایی تکنولوژی ابری ضمن جلوگیری از ریسک «نشت و نقض صحت داده» میتواند به نحوی چشمگیر کارآیی سیستم را نیز افزایش دهد.
یکی از شرکتهایی که در راستای تمرکززدایی محاسبات ابری فعالیت میکند، Conduit نام دارد. این پلتفرم که از سوی چند مهندس دانشگاه MIT بنیانگذاری شده است بهدنبال آن است تا ظرفیت محاسباتی بلااستفاده دستگاههای مختلف را گردآوری کرده و آن را با افرادی که به آن نیازدارند تا برنامههای کامپیوتری سنگینی را اجرا کنند، تسهیم کنند. برخلاف راهکارهای ابری سنتی، راهکارهای ابری مبتنی بر زنجیرهبلوکی بر توان محاسباتی بلااستفادهای استوارند که از مجموعهای (استخری) از ارائهدهندگانی که کاربران کامپیوترهای شخصی را نیز شامل میشود، حاصل شدهاند. این به آن معنا است که بدون آنکه نیاز باشد ارائهدهندگان و کاربران زیرساخت خاصی را راهاندازی کنند، امکان دسترسی و بهرهگیری از ظرفیت محاسباتی نامحدودی برای آنان وجود دارد. به گفته رایان رابینسون، معمار اصلی Conduit، این پروژه برای فراهمسازی توان محاسباتی مورد نیاز برای استخراج ارزهای رمزنگاری شده بسیار مفید است.
میزان بسیار بالای توان محاسباتی مورد نیاز برای استخراج ارزهای رمزنگاری شده یکی از موانع اصلی پذیرش (و اعتبار یافتن آنها) در مقیاس کلان (جامعه) است. روشن است که پروژههایی نظیر Conduit به کاربران زیادی این امکان را میدهد که فارغ از نیاز به راهاندازی یک زیرساخت سنگین مجزا، به ظرفیت محاسباتی بسیار بزرگی دست یابند. علاوه بر شرکت Conduit که در زمینه بهرهگیری از ترکیب فناوری ابری و بلاک چین فعالیت میکند، میتوان به دو شرکت Leonardo Render و Gladius نیز اشاره کرد. شرکت Leonardo Render از طریق این ترکیب بهدنبال فراهمسازی یک فضای عظیم است تا کاربران بتوانند رندرینگ تصاویر را به راحتی انجام دهند. پروژه دیگری که بهعنوان Gladius شناخته میشود در حال توسعه راهکاری است که پهنای باند را تجمیع کرده و آن را در اختیار افرادی که به پهنای باند بیشتری برای جلوگیری از حملات ازکاراندازی سرور (DDoS) نیاز دارند قرار دهد.
ارسال نظر